سالام اليكيم
ناشناس
سالام اليكيم
ستیز با فرهنگ والای تورکان، میراث شوم فردوسی – محمد رحمانی فر
آگوست 24, 2020 slider، اخبار اصلی، مقالات ۰ دیدگاه
اؤیرنجی سسی: بر کسی پوشیده نیست که تورکها با تاریخ چند هزارساله
تاریخ چند هزارساله خویش ساکنان و صاحبان اصلی سرزمینی هستند که امروز «ایران» نامیده میشود. حتی اگر از تاریخ پیش از اسلام صرفنظر کنیم، حاکمیت ممتد هزارساله تورکان بر این سرزمین قابلانکار نیست.
هرچند کودتای سیاه رضاخان که با طراحی و حمایت اربابان بریتانیایی وی صورت پذیرفت، بر حاکمیت هزارساله تورکان پایان داد ولی تلاشهای وی و جانشینانش برای از بین بردن تمامی آثار و نشانههای فرهنگ باشکوه تورکان در این سرزمین، علیرغم وارد آوردن ضربات جبرانناپذیری بر پیکر این میراث ارزشمند، تاکنون نتیجهبخش نبوده است.
تبلیغ میراث شوم نژادپرستی پارسی با ترویج اشعار نژادپرستانه فردوسی همه و همه باهدف امحای آخرین نشانههای حضور فرهنگی تورکان در این سرزمین صورت میگیرد و از همین روست که هرگونه انتقاد به این جرثومه نژادپرستی پارسی یعنی فردوسیِ زنستیز و تورک ستیز گناهی نابخشودنی محسوب میگردد! از همین روست که فرماندار وقت سلماس که اجازه برچیده شدن مجسمه این جرثومه فساد را داده بود، در انتخابات اخیر مجلس رد صلاحیت گردید! از همین روست که گزارشگر جوان ماکویی، یاور سلطانی که به پوشش خبری برچیده شدن مجسمه این سمبل نژادپرستی اقدام نموده بود با حکم یک سال حبس مواجه گردیده است.
همانگونه که پیشتر از این هم بارها و بارها هشدار دادهام همه اینها نشانه بارزی است بر فرجام کودتای خزنده عناصر نژادپرست پانفارسیست در درون رژیمی که با شعار «برابری و برادری اسلامی» بر سر کار آمده بود. از نتایج همین کودتای خاموش است که فردوسی با همه زنستیزیاش، تورک ستیزیاش، عرب ستیزیاش، بلوچ ستیزیاش و … بهجای سپرده شدن به «زبالهدان تاریخ» عنوان نامسمای «شاعر ملی» را به خود میگیرد و در حد یک قدیس موردستایش و توجه قرار میگیرد.
از نتایج همین کودتای خاموش است که «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» با انتشار کتاب ارزشمند «ددهقورقود» که به همت پژوهشگر جوان، میلاد بالسینی، برای چاپ آمادهشده بود مخالفت مینماید و انتشار این کتاب حماسی تورکان را مصداق «تبلیغ قومگرایی» تلقی میکند. این در حالی است که برعکس شاهنامه فردوسی، نه تنها در این کتاب هیچ قومی مورد توهین و تحقیر قرار نگرفته، بلکه زنان در داستانهای ددهقورقود از چنان جایگاهی برخوردارند که حتی میتواند برای جامعه امروزی ما هم الهامبخش باشد.
هرچند کودتای سیاه رضاخان که با طراحی و حمایت اربابان بریتانیایی وی صورت پذیرفت، بر حاکمیت هزارساله تورکان پایان داد ولی تلاشهای وی و جانشینانش برای از بین بردن تمامی آثار و نشانههای فرهنگ باشکوه تورکان در این سرزمین، علیرغم وارد آوردن ضربات جبرانناپذیری بر پیکر این میراث ارزشمند، تاکنون نتیجهبخش نبوده است.
تبلیغ میراث شوم نژادپرستی پارسی با ترویج اشعار نژادپرستانه فردوسی همه و همه باهدف امحای آخرین نشانههای حضور فرهنگی تورکان در این سرزمین صورت میگیرد و از همین روست که هرگونه انتقاد به این جرثومه نژادپرستی پارسی یعنی فردوسیِ زنستیز و تورک ستیز گناهی نابخشودنی محسوب میگردد! از همین روست که فرماندار وقت سلماس که اجازه برچیده شدن مجسمه این جرثومه فساد را داده بود، در انتخابات اخیر مجلس رد صلاحیت گردید! از همین روست که گزارشگر جوان ماکویی، یاور سلطانی که به پوشش خبری برچیده شدن مجسمه این سمبل نژادپرستی اقدام نموده بود با حکم یک سال حبس مواجه گردیده است.
همانگونه که پیشتر از این هم بارها و بارها هشدار دادهام همه اینها نشانه بارزی است بر فرجام کودتای خزنده عناصر نژادپرست پانفارسیست در درون رژیمی که با شعار «برابری و برادری اسلامی» بر سر کار آمده بود. از نتایج همین کودتای خاموش است که فردوسی با همه زنستیزیاش، تورک ستیزیاش، عرب ستیزیاش، بلوچ ستیزیاش و … بهجای سپرده شدن به «زبالهدان تاریخ» عنوان نامسمای «شاعر ملی» را به خود میگیرد و در حد یک قدیس موردستایش و توجه قرار میگیرد.
از نتایج همین کودتای خاموش است که «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» با انتشار کتاب ارزشمند «ددهقورقود» که به همت پژوهشگر جوان، میلاد بالسینی، برای چاپ آمادهشده بود مخالفت مینماید و انتشار این کتاب حماسی تورکان را مصداق «تبلیغ قومگرایی» تلقی میکند. این در حالی است که برعکس شاهنامه فردوسی، نه تنها در این کتاب هیچ قومی مورد توهین و تحقیر قرار نگرفته، بلکه زنان در داستانهای ددهقورقود از چنان جایگاهی برخوردارند که حتی میتواند برای جامعه امروزی ما هم الهامبخش باشد.