
وضعیت میدان جنگ در اوکراین بیش از پیش شناور است و امید هر دو طرف حالا این است که موقعیت خود را به جایی برسانند که در مذاکرات بعدی موضعی قویتر داشته باشند. در همین چارچوب روسیه به رغم عقبنشینی از تمرکز بر حمله به کییف، گرفتن مناطقی استراتژیک از شرق و جنوب اوکراین تا ۹ مه را اولویت داده و در اولویتبندی خود با توجه به تغییر موضع اوکراین در مذاکرات سرسختتر هم شده.
مسکو با این حجم از تحریمها از سوی اروپا و غرب هم حساب نمیکرد. حالا ولی که این اتفاق افتاده از یک سو بیش از پیش کرملین و دستگاه تبلیغاتی و رسانهای آن در متقاعدکردن بخشهای بیشتری از مردم که جنگ غرب با روسیه صرفا بر سر اوکراین نیست و حیات و ممات روسیه را نشانه رفته است موفق بودهاند و مخالفتها را بهتر مهار و مسدود میکنند، و از سویی هم حالا که دیگر بخش عمده اهرمهای غرب برای تحریم به کار گرفته شدهاند، کرملین لازم نمیبیند که احتیاط و ملاحظهای داشته باشد، و خب تثبیت ارزش روبل هم که فعلا کمکش کرده که اثرات تحریمها را ولو به صورت موقت تا حدودی مهار کند. و این یعنی این که تا رسیدن به "موفقیتی" جهت داشتن موضعی قویتر برای رسیدن به خواستهایی که کرملین دارد، جنگ به رغم شروع و روند جنایتآمیزش و به رغم پیامدهایش، همچنان گزینه اصلی است
از طرفی نمایندگان اوکراین در مذاکرات ترکیه هم قول و قرارهایی دادند (در باره کریمه و جمهوریهای خودخوانده و عدم عضویت در ناتو) که حالا با موفقیتی که در عقبنشاندن روسیه از اطراف کییف و امیدی که به ناکام گذاشتن حملات روسیه در جنوب و شرق با اتکا به سیل سلاح از سوی اروپا و آمریکا پیدا کردهاند، دیگر به مفادش پایدار نیستند و حرفشان تا حدودی عوض شده، که البته مشاوره و فشار و منافع و نگاه آمریکا و بریتانیا (بیشتر) و اتحادیه اروپا (کمتر) هم در این تغییر موضع بیتاثیر نیست.
در غرب صحبت بر سر این است که روسیه به خاطر "نقض حقوق بینالملل" باید به لحاظ نظامی مانع پیروزی و رسیدن به اهدافش شد و به لحاظ اقتصادی باید به خاک سیاه نشانده شود. در واقع جنگ اوکراین به محل اصلی تعیین تکلیف و رقمزدن جدید ولو غیرکامل معادلات ژئوپلتیک جهان بدل شده که خب بخش اصلی دعوا هم بر سر این است که ورای روسیه، چین در معادلات بینالمللی آتی چه جایی داشته باشد و چگونه مهار شود. رفتار مبهم و محتاط پکن در قبال تحریمهای غرب علیه روسیه که برای استراتژی محوری آمریکا جهت مهار چین محمل و بستر بیشتر ایجاد نکند هم در همین رابطه قابل تبیین است. این مقاله روزنامه چینی چاپ هنگ کنگ توضیحاتی در رابطه با این رویکرد پکن میدهد و حتی از اقدام چین در متوقفساختن پروژههایی در روسیه برای عدم ایجاد حساسیت در غرب یاد میکند.
https://www.scmp.com/comment/opinion/article/3173463/superpowers-allies…
و خب این که در پایتختهای اصلی غربی صحبت یک سره بر ارسال بیشتر سلاح به اوکراین متمرکز است و ماموریت برقراری صلح (با چشماندازی ضعیف) را به صدراعظم کشور کوچکی مثل اتریش سپردهاند، تبیین خوبی از این است که اولویتها در غرب فعلا چیست.
در مجموع وضعیت را اگر بشود در حال حاضر جمعبندی کرد، شاید این فرمول در بارهاش مصداق داشته باشد: بجنگ تا بجنگیم.
با این همه، نیروی دموکراسیخواه و صلحخواه وظیفهاش دمیدن در طبل جنگ و رفتن در رکاب این یا آن سو یا تبلیغ "بستهبودن همه روزنهها جز ادامه جنگ" نیست. ندا و حمایت این نیرو باید متوجه همه اقدامات و راهکارهایی باشد که دیپلماسی و گفتوگو و کاهش رنج و مرارت مردم اوکراین، ممانعت از ویرانی بیشتر و میلتاریستی شدن مناسبات بینالمللی و نیفتادن جهان در چنبره فقر و فاقه و خشونت بیشتر را دنبال میکند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید