رفتن به محتوای اصلی

جایگاه نسل ما در تاریخ کجاست؟

جایگاه نسل ما در تاریخ کجاست؟
خانم عبادی: "عقل، کمبود عقل، ما کمبود عقل داشتیم"

 

سوال یک مصاحبه گر از خانم شیرین عبادی: "چه کمبودی باعث شد که مردم بر علیه شاه انقلاب کنند"؟

خانم عبادی: "عقل، کمبود عقل، ما کمبود عقل داشتیم"

بعد ازتجربه 43 سال ویرانگرای جمهوری اسلامی در ایران و ورشکسنگی و سقوط دول اقتدارگرای سوسیالیستی و کمونیستی مورد پسند بخشی از ما چپها در دهه پایانی قرن پیش، هنوز هم عده ای از همراهان سابق، با سماجت تمام میکوشند گریبان خود را از پرسشهای تاریخی در مورد کارنامه و جایگاه ما در تاریخ کشور خود رها سازند. اشتباهات و خطاهای حکومت شاه هر چقدر هم بزرگ باشد، نمیتواند مسئولیت و کارنامه پر خطای مخالفین را سفید سازد. حقیقت این است که در آن دوره، نيروهاي چپ مارکسسیتی و مذهبی به لحاظ سیاسی خود جزو نیروهای اقتدارگرا محسوب میشدند و هیچ یک برنامه و جایگزین اقتصادی-اجنماعی بهتری هم در جهت توسعه و پیشرفت کشور نسبت به رژیم شاه نداشتند. این تنها مدل حکومتی اسلام نبود که میرفت تا جامعه ما را به ویرانی و تباهی کنونی بکشاند، آلترناتیو نیروهای چپ مارکسیست نیزنمیتوانست سرنوشتی چندان متفاوت از آنچه برکشور در این43 سال رفته است به بار آورد. تجربه جمهوریهای خلقی و سوسیالیستی مورد نظر این نیروها، که در تعداد قابل توجهی از کشورهای دیگر قبل یا بعدا از سقوط سلطنت پهلوی، بر سرکارآمدند، سرانجامی جز ورشکسنگی اقتصادی، بی اعتنایی به حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی و سرکوب خشن شهروندان خود نداشتند. حکومت پهلوی، تا آنجا که به اقتصاد، فرهنگ و آزادیهای فردی در جامعه بر میگشت، درسمت و مسیرتوسعه شتابان و تولید ثروت برای اهالی کشور و پیوند با پیشرفته ترین بخش دمکراسیهای غربی قرار گرفته بود. اما آلترنانیو نیروهای چپ یک جمهوری سوسیالیستی و یا خلقی بود که نه تنها به لحاظ سیاسی تک صدایی و استبدادی بوده و از این جهت تفاوتی با استبداد شاه نداشت که حقانیت اخلاقی برای آنها بخرد، بلکه در امر توسعه اقتصادی، فرهنگی، و رعایت حقوق فردی و آزادیهای شخصی شهروندانش با فاصله محسوسی در پشت سرایران آن روز قرارداشتند. اگر مارکس میدانست که تاریخ چه سرنوشتی را برای تئوری سوسیالیسم وی رقم خواهد زد، قطعا ازخیر اعلان قطعیت تاریخی آن در میگذشت و دست مایه کمتری را برای پیروان خود در زدن مهر"جبر تاریخی" برپیشانی خیالات و آرزوهایشان به ارث میگذاشت. مطابق آگاهی امروز ما از تجربه تاریخی، مخالفین شاه در هر دو شاخه مذهبی و مارکسیستی آن که حکومت وقت را ارتجاعی و خود را مترقی میشمردند، درصورت بدست گرفتن قدرت، بر حسب ایده ئولوژی وسطح بسیار نازل دانش،بی تجربگی و عدم اشراف خود به پیچیدگیهای حوزه سیاست، اقتصاد وفرهنگ، جز برگشت دادن جامعه ایران به عقب تر از آنچه بود، راه دیگری در پیش نمیگرفتند. تجربه ویرانگر انقلاب اسلامی و جمهوریهای خلقی زیرنفوذ شوروی و چین در آن ایام و بعد از آن، چیزی جز این به ما نمیگویند. بنابراین، ازچه جهتی ما هنوز هم، خود را در صف نیروهای پیشرو جامعه ایران در آن زمان و در سمت درست تاریح میشناسیم و حدیث حقانیت خود را درهر فرصتی که سخن از دوران پهلویها به میان آید، تکرارمیکنیم؟ امید که من با چنین استدلالی به شخص بی خدایی شبیه نباشم که در سفری به قندهار، با طالبان بر سر عدم وجود خدا به جدل نشسته است؟!

این پرسشی به جاست اگر گفنه شود چه تضمينی وجود دارد كه وعده و سخن نيروهاي جمهوري خواه، در ساختن فردايی بهتر برای مردمان کشور در بعد از جمهوری اسلامی، بيشتر از سخن آقای رضا پهلوي معتبرباشد؟ حتی اگرهم بپذیریم كه چنين نيست و جمهوريخواهان داراي ژن برتر و ظرفيت مادر زادي براي بر قراري دموكراسي در كشوراند، چرا باید پذیرفت که آنها بدون مشارکت گسترده بقیه نیروها، توانایی برانگیختن یک جنبش ملی سراسری را در جهت کنار زدن جمهوری اسلامی و بر قراری دموکراسی در کشور دارا هستند؟

تعيين رژيم سياسي آينده كشور جزو حقوق اساسي مردم ایران است که قاطبه اهالی کشوردر زمان مناسب و به شيوه ای دموكراتيك و آزاد بايد در مورد آن تصميم بگیرند. اما افراد ومحافلی میکوشند که تکلیف خود را با یکدیگر از جمله با اقای رضا پهلوی قبل از تعیین تکلیف با رژیم جمهوری اسلامی روشن کنند. دوهفته پیش رهبری "جبهه ملی" در داخل کشور، از آقای رضا پهلوی خواست یا کنار برود ویا جمهوریخواه شود، تا عامل شکاف و تفرقه در صف محالفین حکومت رفع شود. چنین راه حلهایی البته جزبرای حذف خیالی بخشی از مخالفین حکومت و مسموم کردن هر چه بیشتر فضای مناسبات بحشهای مختلف اپوزیسیون نتیجه ای ندارد و هیچ بعید هم نیست که زیر فشار نهادهای اطلاعاتی حکومت و یا داوطلبانه بدون هیچ فشاری برای خریدن حاشیه امن در داخل کشور برای جبهه ملی صادر شده باشد. ما فراموش نمیکنیم که چگونه آقای ادیب برومند رهبر وقت جبهه ملی در تاریخ دوم آذر 1393 ، در واکنش به نقد مذهب شیعه توسط یکی از اعضای جبهه ملی(سابق؟) در خارج از کشور، به بهانه جلوگیری از فشار نهادهای امنیتی به خود و دوستانش، به دفاع جانانه از مذهب شیعه و اسلام پرداخت و یکی از شرایط عضویت در جبهه ملی را اعتقاد به دین اسلام اعلام کرد، اما بعد از روبرو شدن با فشار وسوال آگاهان، گفت که اجبارا چنین کاری را برای دفاع از موجودیت جبهه ملی از تعرض نهادهای امنیتی انجام داده بود. با چنین نمونه های منفی چرا باید مردمي كه حرف حساب سرشان ميشود به کسانی اعتماد كنند كه حاضر نیستند مثل نوری زادها بر سخن خود استواربمانند و هزیته ن را نیز بپردازند. بدون چنین رفتاری مردم چگونه باید جمعیتی چون "جبهه ملی" را جدی بگیرند.

در شرایط فعلی یکی از مهمترین کمبودهای مخالفین جمهوری اسلامی در خارج از کشورفقدان رهبران وحدت بخش و آینده نگر است (Unifying and Visionary Leaders)

چمهوری اسلامی، هوشیارانه و آینده نگرانه تقریبا همه این قبیل افرد را در خارج از کشور ترور کرده واز بین برده است.

تا زمانی که مخالفین جمهوری اسلامی از چنین سرمایه ای محرومند و همین داشته های موجود خود را نیز که بارزترینشان آقای رضا پهلوی است تخریب میکنند، نخواهند توانست راه دوری بروند.

ما در سطح جریاناتی که اخیرا بر علیه سخنرانی آقای رضا پهلوی اطلاعیه صادر کردند، حتی یک مورد را هم سراغ نداريم که سخن از اتحاد و همدلی زده و برای رفع موانع موجود کلامی دلگرم کننده و مسئولانه گفته باشد و هرچیزی هم گفته شده؛ جز منفی بافی و توسل به تئوری توطئه در تفسیر و نحلیل سخنان وی نبوده است. بیانیه 6 جریان جمهوریخواه و بقیه و یاد داشتهای دوست گرامی، بهروز حلیق هیچ چیزی جز این نبوده است.

از خواب برخیزیم ، فرصت براي نسل ما به سرعت در حال پايان است. با ادامه وضع موجود جز شرمندگی ملی و شرمساری تاریحی به نام نسل ما در تاریخ ثبت نخواهد شد.

اصغر جيلو

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهمن

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید