به دنبال خاکسپاری مهسا امینی زنی ۲۲ ساله- قربانی فرامین گشت ارشاد- اولین جرقهی اعتراضات در ایران زده شد. سرنوشت مهسا حلقه اتصال زنان ایرانی از نسلها و قومیتهای مختلفی را فراهم کرد که قوانین، هنجارها، بایدها و نبایدها و ارزشهای ساختار مرد سالاری، هویت و آرزوها وموجودیت آنان را در طول تاریخ سرکوب کرده بود. زنانی که روایتهایشان همچون تن و بدنشان در سیطرهی ساختار قدرتمند گفتمان مردانه محبوس شده بود، با خشمی انبار شده در صفحهی تاریخ به خیابانها سرازیر شدند. این خیزش زنان که به سرعت به جنبش زنان مبدل شد دارای چند ویژگی برجسته به شرح زیر است:
۱: بهدست گرفتن روایتگری
برای اولین بار است که نه تنها زنان موضوعیت اصلی و اساسی شروع یک انقلاب قرار گرفتند بلکه رهبری و هدایت انقلاب هم توسط زنانی صورت میگیرد که با رادیکال ترین رفتار یعنی به آتش کشیدن روسریها اعتراضات را نمایندگی میکنند. زنانی که در طول تاریخ همیشه به دلیل منافع مملکتی و سیاسی با ساختار مردسالاری مماشات میکردند و حقوق خود را نادیده میگرفتند، این بار با فریاد شعار(زن، زندگی، آزادی) تنها و تنها به برابری و سرنگونی ساختار تبعیض میاندیشند. ناکامی انقلابهایی مثل انقلاب مصر با شعار(نان، آزادی، عدالت اجتماعی) و یا انقلاب ۵۷ که شعار اصلی آن مبارزه با امپریالیزم و سرمایهداری بود به خوبی نشان داد که نجات خاورمیانه فقط با انقلاب اجتماعی و تغییر ساختارهای قدرت رخ نخواهد داد. یکی از ملزومات رسیدن به دموکراسی و فراهم کردن مولفههای رسیدن به دنیای مدرن، برابری نوع انسان است. رسیدن به برابری فقط در قدرتمند کردن تمام کسانی است که به دلایل جنسیتی، قومیتی، دینی و یا کم توان جسمی تحت تبعیض قرار گرفتند. از این روی همراه شدن انقلاب جنسیتی با انقلاب اجتماعی یک باید برای حرکت روبه جلو جوامعی مثل ایران است چرا که هیچ آزادی بدون آزادی جنسی به وجود نخواهد آمد. زنان ایرانی که تجربه زیست در ساختارهای مرد سالاری مذهبی و سکولار را از سر گذراندند به خوبی دریافتند که برای عاملیت برابر در اجتماع باید روایتهای خود از اثر گذاری در جامعه را تثبیت کنند و مسیر انقلاب تنها راهی است که میتواند موجودیت و حق خواهی زنان را به گوش همه برساند. به عبارتی فقط فشار انقلابی است که میتواند روایت زنان را به ساختارهای قدرتمند مرد سالاری تحمیل کند و دیگر قابل نادیده گرفته شدن نیست. انقلاب زنان ایران روایت قالب مردانی که همیشه با تلقین این موضوع که زنان به اندازه کافی آگاه و آماده نیستند و یا جامعه و مردم حاضر به تغییر نیستند را به چالش کشیده است. انقلاب زنان همچنین ساختار مرد سالارانه را که مطالبات زنان را در طول تاریخ با تفاسیر و روایتهای مردانه خود در نطفه خفه میکرده است امروز مجبور به تغییر و دگرگونی ساخته است. همراهی مردان در انقلاب زنان نیز نشان دهنده این واقعیت است که بهبودی وضعیت زنان و یا موضوعیت قرارگرفتن زنان تایید کننده مشارکت برابر زن و مرد و فراهم کردن یک تعادل اجتماعی در پذیرش مسئولیتها وعاملیت برابر بین تمام شهروندهای یک جامعه خواهد بود. مردان ایران نیز با آگاهی به ضرورت انقلاب زنانه برای ایجاد یک تعادل اجتماعی و از بین بردن ساختارهای مردسالارانه و پدر سالارانه که در طولانی مدت به مردان نیز آسیب میرساند شدهاند و به جنبش زنان پیوستند.
۲ :نشانه گرفتن ساختار مرد سالاری :
دومین ویژگی انقلاب زنان، نشانه گرفتن ساختار مرد سالاری است که زنان را در طول تاریخ تحت کنترل و سیطره خود قرار داده است. زنان ایران با آتش زدن روسری و در اختیار قرار گرفتن موی سر خود با صدای بلند فریاد زدند که من صاحب بدنم هستم و نه دولت و حکومت، نه خیابان و فضای عمومی، و نه خانه.اعلام مالکیت بدنی که در طول تاریخ در سراسر دنیا در دست دولتها، خیابان و خانه بوده است یکی از اصلی ترین دلایل پیوستن و همسویی زنان سر تا سر دنیا به جنبش زنان ایران شده است. به عبارتی فمنیست ها دریافتند که این انقلاب تنها متعلق به زنان ایران نیست چرا که رهایی زنان ایران از چنگال قوانین و باید و نباید ها و ارزشهای ساختار مرد سالاری به این مفهوم است که زنان خود باید به قوانین و ساختارهای اجتماعی برای زیست خودشان تعریف و قانونگذاری داشته باشند. و این به معنی در هم ریختن ساختار مرد سالاری است که تا به امروز زنان را تعریف کرده، برای آنان قانون نوشته و با قدرت خود قوانین را بر زنان تحمیل کرده است. حال آنکه انقلاب زنان ایران بیانگر این موضوع نیز هست که فقط با در دست گرفتن قدرت توسط زنان است که میشود این ساختارهای های تبعیض راتغییر داد.
مونا الطحاوی در یکی از مقالات اخیر خود خطاب به فمنیست های جهان میگوید: باید برویم و دریابیم که گشت ارشاد های ما چه چیزی را به ما تحمیل میکنند و ما هم مانند زنان ایرانی آن "باید مردانه" را در آتش بسوزانیم.
نتیجه گیری:
بی شک آزادی زنان آزادی همه ی افراد جامعه است. مبارزات زنان که همیشه در دو طیف اجتماعی و از خانه و اندرونی ها در طول تاریخ در جریان بوده است به جنبش عظیمی مبدل شده که تمام دیکتاتورهای داخل و خارج از خانه را نشانه گرفته است و با قدرتی نه تفیض شده از مردان بلکه برآمده از خود زنان برای تغییرات اساسی و ساختن دنیایی بهتر و برابر در حرکت است. به امید زن برای ساختن زندگی بهتر و آزادی فردی و اجتماعی تمام شهروندان ایران.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید