در حرکتهای اعتراضی و انقلابات هیچگاه اکثریت مردم شرکت نمیکنند, خوبست که شرکت کنند ولی در عمل هرگز در هیچ نقطه ای از جهان اتفاق نیفتاده است. بر اساس اسناد موجود در دانشگاه استانفورد, در انقلاب کبیر فرانسه تنها هفت درصد و در انقلاب اکتبر روسیه ۹ درصد و در انقلاب ایران یازده درصد شرکت فعالانه داشته اند, ولی همین اقلیت فعال هر سه انقلاب را به پیروزی رساندند.
امروز هم در کشور ما شاید درصد شرکت کنندگان در تظاهرات اعتراضی به ده درصد هم نرسیده باشد ولی بر اساس آنچه که در بالا اشاره شد میزان فعال بودن معترضین موجب تغییر خواهد شد بخصوص که در مقایسه با انقلاب ۵۷ نسل جوان شرکت بیشتر و قویتری در اعتراضات جاری دارد و بمراتب آگاه تر, هوشیارتر و بی پرواتر از نسل ۵۷ میباشد. تفاوت اصلی جریانات جاری با انقلاب ۵۷ در اینست که انقلاب ۵۷ دارای رهبری بود ولی جریانات جاری فاقد رهبری منسجم است که این خود نقش مهمی در هدایت و تداوم جریانات جاری دارد و حتی میتواند آنرا به ناکامی بکشاند. بنابراین باید تلاش نمود تا بنوعی یک رهبری منسجم موقت بوجود آورد و با هدایت منطقی و با حداقل خطا جریانات را به پیش برد و نیز از میزان هزینه های آن کاست.
متأسفانه اپوزوسیون در طول ۴۴ سال فقط در شعار دادن فعال بوده و نتوانسته کوچکترین انسجامی در جبهه خود بوجود آورد و بیشترین انرژی و وقت خود را صرف درگیری با یکدیگر کرده است و قادر نبوده کوچکترین جایگاه و پایگاهی در بین مردم ایران بخصوص در بین نسل جوان برای خود بوجود آورد در حالیکه تمام شرایط موجود در کشور آماده حرکت برای ایجاد تحول و دگرگونی در سیستم حاکم بوده است که سرانجام ملت ناچار شد بصورت خود جوش وارد عرصه مبارزه با رژیم گردد. این خلاء رهبری میتواند شرایط خطرناکی بوجود آورد و پیامدهای نامساعدی داشته باشد و نیز شیرازه ثبات کشور را از هم بپاشد. بجهت همین خلاء رهبری چهره هائی که چند شبه در هدایت نسبی اعتراضات مردمی ظهور کرده اند ماهیتا شناخته شده نیستند و نمیتوان بطور دربست روی آنها حساب کرد و از چاله به چاه افتاد. مردم ما بقدری از رژیم زده شده اند و صدمه دیده اند که فقط میخواهند اینها نباشند و همین سبب میشود که به هر نقطه امیدی دل ببندند و همینجاست که ممکنست ما را گرفتار کند.
بنظر میرسد که مطمعن ترین و عاقلانه ترین راه اینست که از میان کسانی در درون کشور که خود درد و رنج زندگی در کشور را تا به امروز کشیده اند و صداقت و سماجت خود را در مبارزه با رژیم نیز به اثبات رسانده اند یک رهبری موقت برای جریانات اعتراضی از چهره های شناخته شده اپوزوسیون داخلی بوجود آورد تا همه چیز در یک مسیر درست قرار گرفته و به نتیجه برسد. هرچند که ظاهر امر نشان میدهد احتمالا یک رهبری پنهان در درون کشور جریانات اعتراضی را به گونه ای هدایت میکند وگرنه اعتراضات نمیتوانست این چنین بطور خودجوش تداوم یابد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید