فروپاشی "ائتلاف شش گانه"، سبب ناامیدی و خشم شدید طرفداران آمریکا در ترکیه شد. {1} پ-ک-ک و لیبرالها که تا دیروز از "مرال آکشنر"{رهبر حزب نیک} تعریف و تمجید می کردند، شروع به حمله به او کردند. قلیچداراوغلو، در تخته هدف حامیان امام اوغلو قرار دارد. ائتلاف شش گانه، دیگر، شش پاره هم نیست. ائتلاف، که در ابتدا به نظر می رسید جمع " شش غیرمتجانس" است، در واقع حول یک برنامه مشخص به هم چسبانده شده اند، که هر تکه آن در وضعیت "تقسیم میتوزی" قرار دارد. در حالی که همه چیز خوب پیش می رفت. وقتی، بایدن قبل از روی کار آمدن اعلام کرد که از اپوزیسیون ترکیه علیه اردوغان حمایت خواهد کرد، و از ح-د-پ {حزب دموکراتیک خلق ها - HDP} محافظت خواهد کرد، آنها از خوشحالی پرواز می کردند. {2} بایدن در ژانویه 2021 بر صندلی ریاست جمهوری نشست و اجرای برنامه خود را آغاز کرد. سفر ماموران آمریکایی به ترکیه، و در نتیجه ی کار فشرده ماموران منصوب از سوی آمریکا در ترکیه، ائتلاف شش گانه ایجاد شد. در رسانه های غربی، تمجید از ائتلاف شش گانه با نظرسنجی ها و ارزیابی های متخصصین علوم سیاسی "مشهور" همراه بود. ولی، ائتلاف شش گانه نمی توانست نامزد مشترکی برای ریاست جمهوری معرفی کند. کی می توانست "نامزد برنده" باشد؟ 12 جلسه رسمی، ده ها جلسه غیر رسمی برگزار شد. ولی، دو بازیگر اصلی ائتلاف ششگانه نتوانستند روی این موضوع به توافق برسند، و سرانجام ائتلاف ازهم پاشید. این موضوع نشان می دهد که هر طرح و برنامه ای نمی تواند طبق اراده و خواست و آمریکا پیش برود. عاملی که نفوذ آمریکا را تامین می کند جوهر مسئله، از منظر درک اهمیت محدودیت های قدرت آمریکا در ترکیه مهم است. عامل اصلی، که ایالات متحده آمریکا را قادر ساخت، تا نظام سیاسی ترکیه را در یک دوره 70 ساله تنظیم کند، نفوذ آن بر قدرت دولتی بود. ایالات متحده، نفوذ خود را که از 1945 و در سایه مکانیسم رسمیت یافتن عضویت ترکیه در ناتو {1952} آغاز شد، بدست آورد. این مکانیسم که به عنوان "دست پنهان" آمریکا، در جمهوری ترکیه عمل می کند، "گلادیو"ی آمریکاست. ایالات متحده از طریق سازماندهی گلادیو، شبکه ای را در داخل دولت و جامعه ترکیه، از نهادهای امنیتی گرفته تا سرمایه، رسانه ها، و سازمان های توده ای سازماندهی کرده است. در سایه ی این شبکه، سیاست در ترکیه توانسته مطابق با منافع ایالات متحده سازماندهی شود. بدین ترتیب، ایالات متحده توانایی تعیین حکومت ها در ترکیه را به دست آورد، و اقداماتی را که ظاهرا به نظر می رسید به نفع دولت ترکیه بود، به اجرا درآورد. روندی که به درک امروز اوضاع کمک می کند با این حال، به ویژه در دوره پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جنگ خلیج در سال 1991، منافع عینی ترکیه او را مجبور کرد که به جایگزین های خارج از غرب روی آورد. این روند گام به گام با مبارزه ملت/دولت ملی، علیه گلادیوی آمریکا در ترکیه پیش رفت. نبرد بین ایالات متحده و ترکیه در اوایل دهه 2000 شدت گرفت و پس از حمله به عراق در سال 2003 با درگیری های کوچک ادامه یافت. در این نبرد، توطئه های "ارگنه کن" و "بالیوز" برای برطرف کردن نیروهایی که در مقابل آمریکا مقاومت می کردند سازماندهی شد. آخرین گسست در سال 2014 بوقوع پیوست. ترکیه در برابر تشدید اقدامات آمریکا در عملی کردن "پروژه خاورمیانه بزرگ" که به بهانه مبارزه علیه داعش انجام می شد، مقاومت کرد. در مقابل، ترکیه با بمب گذاری های پی در پی مورد تهدید قرار گرفت. ولی، رفع تضادهای آمریکا و ترکیه و آشتی دادن منافع درهر مقطعی ممکن نشد. و در واقع، ممکن هم نبود. بدنبال آن، پاسخ آمریکا به ترکیه، اقدام به کودتای آمریکاییFETÖ {سازمان ترور فتح الله گولن}بود. {16-15 جولای 2016 } اقدام به کودتا با به پا خاستن دولت و ملت سرکوب شد. به دنبال آن، پاکسازی گلادیو در دولت و جامعه آغاز شد. با پاکسازی ترکیه از گلادیو، ترکیه در مقابل آمریکا در همه زمینه ها، از امنیت گرفته تا اقتصاد، آزاد شد. بعد از این این، پس زمینه ای است که منجر به ظهور تصویری شد که در آن ایالات متحده، قدرت خود را در تعیین حکومت های امروز در ترکیه از دست داد. در این شرایط سوال این است که سیاست های احتمالی آمریکا در شرایط کنونی چه خواهد بود، و گزینه های ترکیه کدام است؟ میتوان پیشبینی کرد که آمریکا در شرایط کنونی از مرحله تهدید، به مرحله اقدام عملی در شرق مدیترانه را افزایش خواهد داد. در عین حال، برای دامن زدن به تخریبات و آشوب های داخلی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از این تهدید استفاده خواهد کرد. {3} پس در این صورت، پاسخ ترکیه به این همه چه خواهد بود؟ بدیهی است که الگوی حکومتی کنونی هم از منظر شرایط داخلی و هم شرایط خارجی به بن بست رسیده است. جایی برای "سیاست توازن" در عرصه بین المللی باقی نمانده است. فشارهایی که علیه منافع ملی ترکیه، در حوزه امنیت و اقتصاد، از جمله، عضویت سوئد و فنلاند در ناتو، و تحریمها علیه روسیه صورت میگیرد، کارد را به استخوان رسانده است. {4} در داخل نیز، واکنش اقشار مختلف جامعه نسبت به وضعیت اقتصادی، و اقدامات 20 ساله دولت، پس از زلزله افزایش یافته است. آمریکا، حکومت اردوغان، و در کل ترکیه را مجبور به تسلیم می کند. تنها یک پاسخ برای این وضعیت وجود دارد: راه رفع تهدیدهای خارجی و داخلی آمریکا، اجرای آن الگوی حکومتی است، که بتواند ملت را متحد می کند، اعتماد دوستان ترکیه را جلب می کند، و سیاست بازدارندگی در مقابل دشمن را اجرا می کند. این سیاستی است که "حزب وطن" VP آنرا دنبال می کند. {5}
توضیحات مترجم:
{1} اختلاف بر سر تعیین نامزدی که بتواند به مصاف اردوغان برود و شانس پیروزی داشته باشد، منجر به از هم پاشیدن ائتلاف ششگانه شد. گرچه مارال آکشنر رهبر "حزب نیک" IYIP که طرفدار نامزدی امام اوغلو بود، بعد از 3 روز، با اخطار معمار ائتلاف ششگانه یعنی آمریکا به میز ائتلاف بازگشت، ولی بحران اعتماد همچنان در میان اعضای ائتلاف ادامه دارد. سرهم بندی کردن اپوزیسیون طرفدار برنامه های آمریکا، منحصر به ترکیه نیست. آمریکا ترفند های این چنینی خود را در مجارستان هم انجام داده بود. آمریکا و اتحادیه اروپا، احزاب نزدیک به خود در مجارستان را متحد کرده بودند، و بسیارهم مصمم بودند تا مانع "ویکتور اوربان" را از سر راه خود بردارند. چرا که او زیر بار تحمیلات آمریکا و اروپا نرفته و منافع ملی مجارستان، بویژه در زمینه تامین انرژی ارزان از روسیه را دنبال می کرد. از این رو، نخست وزیر، ویکتوراوربان قرار بود سرنگون شود. چه تصادفی که، آنجا هم 6 حزب "مخالف" ائتلاف ششگانه ای علیه حکومت اوربان تشکیل داده بودند. اما در انتخابات نتیجه مطلوب بدست نیامد، و ویکتور اوربان برنده شد. زمانی که نتایج انتخابات اعلام شد، اوربان پشت تریبون پیروزی خود را با این جملات به جهان اعلام کرد: "چنان پیروزی بزرگی به دست آوردیم که... پیروزی مان حتی از ماه نیز دیده شد. این پیروزی، پیروزی ملت شجاع مجارستان است".
{2} جو بایدن قبل از انتخاب شدن به ریاست جمهوری آمریکا، در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز گفته بود: " اردوغان را سرنگون خواهیم کرد، البته نه با کودتا ( چرا که کودتای آمریکایی جولای 2016 علیه اردوغان شکست خورده و سرکوب شده بود) بلکه با حمایت از اپوزیسیون ترکیه"!! بایدن برنامه سرنگونی اردوغان را در فرصت های مختلف بعد از انتخاب شدن نیز تکرار کرد. ائتلافی که آمریکا علیه اردوغان سرهم بندی کرده بود، روی محور امام اوغلو شهردار استامبول سازماندهی شده بود، چرا که امام اوغلو کاندیدای حزب جمهوری خواه خلق (CHP) در انتخابات محلی بعنوان شهردار استامبول انتخاب شده بود، و بهترین شانس در مقابل اردوغان محسوب می شد. در واقع برنامه این بود که، امام اوغلو زلنسکی ترکیه شود. این واقعیتی است که همه انتشارات دولت پنهان آمریکا از جمله "رند کورپوریشن" Rand Corporation آشکارا آنرا به زبان می آوردند. قرار بدین ترتیب بود: "امام اوغلو نامزد مستقل خواهد شد. حزب نیک از او حمایت خواهد کرد. آمریکا وارد عمل شده، "حزب دموکراتیک خلق ها" (HDP) شاخه سیاسی پ-ک-ک را به سمت حمایت از امام اوغلو هدایت خواهد کرد. انتخابات به دور دوم کشیده شده و در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، انتخاب خواهد شد". اما، قیلیچدار اوغلو که مخالف نامزدی امام اوغلو بود هوشیارانه عمل کرد. شریک پنهان خود ح-د-پ را شریک آشکار ساخت، و بدین ترتیب پشت امام اوغلو را خالی کرد. امام اوغلو نیز مجبورا "متقاعد شد". با توجه به حساسیت افکار عمومی ترکیه نسبت به ح-د-پ، که آنرا شاخه سیاسی پ-ک-ک و یک جریان وابسته به آمریکا می داند، احزاب اپوزیسیون ششگانه تا هفته های اخیر جسارت نام بردن از این حزب بعنوان بخشی از ائتلاف ششگانه را نداشتند. این موضوع ناشی از این واقعیت است که بویژه بعد از اقدام به کودتای نافرجام آمریکا، همه نظر سنجی های که در ترکیه انجام شده نشان می دهد که بین %77 - %80 درصد مردم ترکیه، آمریکا و ناتو را دشمن تلقی می کنند، در مقابل، %67 درصد مردم، روسیه را دوست ترکیه می دانند. بی جهت نیست که بحث های مربوط به ضرورت خروج ترکیه از ناتو هر روز بیش تر از پیش حاد تر می شود، و متقابلا بحث های اخراج ترکیه از ناتو در آمریکا و اروپا نیز بگوش می رسد.
{3} آمریکا قبل از انتخابات 14 مه در ترکیه، به یک تهاجم گسترده تبلیغات روانی علیه حکومت اردوغان دست زده است. مطبوعات و رسانه های "جریان اصلی" اروپا و آمریکا اردوغان را بعنوان تجسم شیطان روی زمین تصویر می کنند، و چنین القاء می کنند که بعد از اردوغان، حکومت ائتلافی اپوزیسیون ترکیه، ترکیه را تبدیل به یک کشور "نرمال" و قابل قبول برای ترکیه و جهان خواهند کرد. آنها برای توجیه دخالت آشکار در انتخابات ترکیه با هدف سرنگونی حکومت اردوغان، از اصطلاح "تخریب سازنده" Constructive Destruction استفاده می کنند. یعنی برای سرنگونی حکومت اردوغان همه چیز جایزاست. هرنوع سیاست تخریب، بمب گذاری، تا سازماندهی شورش های کور (انقلاب مخملی)، حتی فرصت شمردن زلزله مهیب و بی سابقه تاریخی در ترکیه علیه اردوغان. از طرف دیگر، تهدید نظامی از خارج، بویژه از شرق مدیترانه (یونان) ، ساختن بیش از 10 پایگاه نظامی آمریکا در سواحل یونان، و تهدید روزمره یونان به اعلام افزایش مرزهای دریایی خود با ترکیه به 12 میل، که ترکیه با تصویب مجلس بزرگ ملی در سال 1995 آنرا بعنوان اعلان جنگ تلقی کرده است، و نهایتا، بازدید رئیس ستاد ارتش آمریکا ژنرال مارک میلی از نیروهای آمریکا و پ-ک-ک در شمال سوریه ... همگی حاکی از قصد و نیت آمریکا و متحدین اروپایی اش برای برطرف کردن مانع اردوغان است. هدف آمریکا، روی کار آوردن حکومتی تسلیم شده، و مطیع طرح های و برنامه های آمریکا در منطقه است. البته ناگفته پیداست که آمریکا این همه را با گفتمان دموکراسی، حقوق بشر، حکومت اتوکراتیک اردوغان ... به خورد جهانیان می دهد. بازهم ناگفته پیداست که هدف نه فقط اردوغان و یا حکومت اردوغان، بلکه ترکیه است. چنانکه در عراق و لیبی نه فقط صدام حسین و قذافی که در اصل عراق و لیبی بود.
{4} به موازات فشارهای نظامی - امنیتی علیه ترکیه، آمریکا از لحاظ اقتصادی نیز ترکیه را زیر تهدید تحریم قرار داده است. از یک طرف صنایع نظامی - تسلیحاتی، بویژه صنایع تسلیحات هوایی - فضایی ترکیه تحریم شده، و یا زیر فشار تحریم های بیشتری است و از طرف دیگر مناسبات تجاری ترکیه با ایران و روسیه، بویژه تامین انرژی ترکیه از روسیه روز به روز بیشتر مورد تهدید تحریم های آمریکا قرار می گیرد. این در حالی است که روسیه بزرگترین شریک تجاری ترکیه و چین دومین شریک تجاری ترکیه است. یعنی شاهرگ های اقتصادی ترکیه نه به غرب، بلکه به شرق گره خورده است. در این شرایط ترکیه "سیاست توازن" بین شرق و غرب را دنبال می کند. این سیاستی است که به بن بست رسیده و ترکیه مجبور است دیر یا زود در این باره تصمیم بگیرد. {5} ترکیه با دنبال کردن "سیاست توازن" بین شرق و غرب نمی تواند اعتماد دوستان خود در شرق را آنطور که باید بدست آورد. از طرف دیگر، نمی تواند حمایت بی دریغ آنها را در مقابله با تهدیدهای جبهه غرب و آمریکا، بوِیژه در شرق مدیترانه نیز جلب کند. از آنجایی که یونان دهها پایگاه نظامی - دریایی در اختیار آمریکا قرارداده و از این طریق عملا تحت اشغال نظامی آمریکا درآمده، و با بستن حریم فضایی خود بر روی هواپیماهای روسیه سیاست دشمنی با روسیه را پیش گرفته، فرصت مناسبی درجهت سازماندهی بازدارندگی نظامی در مقابل آمریکا برای ترکیه فراهم شده است. از این رو، ادامه "سیاست توازن"، سیاست مهلکی است که حکومت اردوغان را بیش از همه در معرض تهدید قرار می دهد. چرا که هرنوع درگیری بین ترکیه و یونان، در واقع درگیری بین ترکیه و ناتو خواهد بود. همچنانکه درگیری بین روسیه و اوکرائین جنگ بین ناتو با روسیه است. در واقع نقش یونان در شرق مدیترانه برای ناتو، همان نقشی است که اوکرائین در دریای سیاه برای ناتو دارد.
لینک اصل مقاله: https://www.aydinlik.com.tr/koseyazisi/abdnin-turkiyedeki-gucunun-sinir… چهره ای که رسانه های اصلی غرب به شکل هماهنگ از اردوغان ترسیم کرده اند را در لینک های زیر می توانید مشاهده کنید: https://www.aydinlik.com.tr/fotogaleri/batinin-gozunde-erdogan-asyali-o… https://www.aydinlik.com.tr/haber/yazar-bati-baskisinin-turkiyeyi-engel…
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید