اگر بگوئیم راز بقای ایرانیان در طول تاریخ ُپردرد و ُپرشکست ، غرور وهمبستگی ملی آنان بوده است که پس از هر شکست ، ققنوس وار از خاکستر خویش سربلند کرده اند ، سخنی گزافه نگفته ایم . دیروز که بانگ خوش آهنگ ایران ایران ، در سرتاسرایران پیچیده بود دلم میخواست بنیان گذار جمهوری اسلامی "امام راحل" ، همان کسیکه ملی گرائی را مترادف با کفر و ارتداد و مستحق مرگ دانست ، هنوز زنده بود و با چشمان خود میدید که نسل سوم "انقلاب اسلامی" ، نسلی که از سه چهار سالگی در مهد کودک های "اسلامی" ، مغز و هویت آنان را با اسلام حکومتی و بی زاری و تنفر از فرهنگ و مفاخر ملی ایران زمین ، شتشو داده شده ، چگونه در سرتاسر ایران ، به شادی و رقص و پایکوبی مشغول اند و با شعارهائی از قبیل "نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران" از یکسو مخالفت خود را با سیاست های ضدملی و تبهکارانه جمهوری اسلامی اعلام میدارند و ازسوی دیگر هویت و فرهنگ و تمدن ایرانی خود را به رُخ حاکمان فاسد و ضد ایرانی جمهوری اسلامی میکشند .
پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در آسیا که راه را برای اعزام این تیم به مسابقات جهانی برزیل هموار ساخت ، فرصت مناسبی را برای تجّلی جنبش ملی و سرتاسری ایرانیان فراهم ساخت ، ایران یکپارچه در شادی و سرور و غرور ملی غرق شد و شهر و روستا به صحنه های رقص و پایکوبی جوانان آگاه و برومند ایران زمین تبدیل گردید .
ابراز شادی و رقص و پایکوبی در انظار عمومی ! آنهم دو بار در طول یک هفته ! و در مقیاس سرتاسر کشور ! اولی برای شکست سعید جلیلی کاندیدای اصلح رهبر و دومی برای پیروزی تیم ملی فوتبال ایران ! مسئله ای است که پاسخ این مسئله را از مسئله دانهای بزرگ عالم اسلام ! از قبیل آیت الله مصباح یزدی وعلم الهدا و مکارم شیرازی و ازاین قماش که بیشتر به آیت شیطان شباهت دارند تا آیت الله و از سالها قبل "خطرفوتبال" را در به انحراف کشیده شدن جوانان مسلمان ! به مسئولان جمهوری اسلامی هشدار داده بوده اند پرسیده شود تا شاید برای مجازات شادی کنندگان مسابقه فوتبال نیز روایت و حدیثی پیدا کنند و بعد هم بموجب آن روایت ، فتوائی نیز برای مجازات این "فعل حرام" صادر نمایند!
و اما جشن و سرور سرتاسری و خود جوش جوانان ایرانی در پیروزی تیم ملی فوتبال ایران ، می تواند برای آقای روحانی که یک هفته پیش مردم ایران از ترس جلیلی و قالیباف به او رأی دادند تا رئیس جمهور شود ، می تواند حاوی درسی بزرگ باشد و آن اینکه در مقابل هویت ایرانی مردم این سرزمین سر تعظیم فرود آورد و تلاش ننماید که اسلام و مذهب تشیع که باور دینی بسیاری از ایرانیان و نه همه ایرانیان میباشد را با واژه های من در آوردی ازقبیل "هویت ایرانی اسلامی" جعل نماید که تلاش در این راه بیهوده است و مانند خمینی و خامنه ای جز بدنامی چیزی عایدش نخواهد گردید . امیدواریم آقای روحانی که قرار است بجای احمدی نژاد خیالباف و روان پریش بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زند ، پیام نسل جوان ایران که بدنبال بازسازی هویت تخریب شده ایرانی خویش است را شنیده باشد و مانند سایر مسئولان ابله و جاهل جمهوری اسلامی ، در مقام ریاست جمهوری کشور ، غرور ملی ایرانیان را بازیچه ایدئولوژی و باورهای دینی خود ننماید و همانگونه که قول داده است رئیس جمهور همه ایرانیان باشد ، و ایشان بی تردید میداند که همه ایرانیان مسلمان نیستند و تازه اگر تمام مردم ایران نیز مسلمان و شیعه دوازده امامی می بودند باز دین ، ایدئولوژی و اعتقادات مذهبی افراد نمیتواند شاخص تعیین هویت ملی شهروندان این کشور قرار گیرد .
تهی مغزان عوامفریبی که 34 سال از تمام امکانات دولتی و منابر و مساجد و سیستم آموزش و پرورش کشور استفاده کردند تا در ذهن پاک بچه ها و نوجوانان ایران فرو کنند که گویا "ما اول مسلمانیم بعد ایرانی" ، اینک نتیجه آنهمه تبلیغات "اسلامی" و به هدر دادن ملیاردها تومان از ثروت مردم ایران را در بیراهه ی هویت سازی جعلی مشاهده میکنند ، رقص و پایکوبی و بانگ بلند ایران ایران که اززبان نسل جوان این سرزمین بگوش میرسد ، شاید این یاران اصحاب کهف را از خواب چند هزار ساله بیدار کند و آنان را با ضربه ای نیرومند به قرن 21 پرتاب نماید.
جنبش سبز جوان که این روزها ققنوس وار از خاکستر زنان و مردان آزاده این سرزمین فقیه زده دوباره دارد جان میگیرد و خود را در کف خیابان ظاهر میسازد ، ازآنجائی که ریشه در جنبش ملی ایران دارد مانند ققنوس مرگ ندارد و در جاودانگی به حیات خود ادامه میدهد ، خامنه ای و دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی اش ، پس از کشتارها و زندان ها و اعدام ها ، تلاش فراوان نمودند چنین وانمود سازند که گویا این جنبش از میان رفته است و جز یک خاطره و تعدادی زندانی و سه تن در حصر خانگی چیزی از آن باقی نمانده است ! قاتلان فرزندان مردم با ایجاد فضای ترور و خفقان ، تا توانستند روحیه شکست و یأس و نامیدی در میان مردم پراکنده ساختند ، غافل از اینکه آتش جنبش ملی سبز که ریشه در خواسته های به تعلیق در آمده از انقلاب مشروطیت تا به امروز دارد ، در زیر لایه ای ازخاکستر ، خود را پنهان کرده است و منتظر روزنه ای است که خود را دوباره نشان دهد و لرزه بر اندام دیکتاتورهای غارتگر بیفکند .
حضور جنبش ملی سبز در مراسم بخاکسپاری آیت الله طاهری در اصفهان ، حضور بخش عظیمی از این جنبش در انتخابات اخیر ، و اینک حضور فعال این جنبش در جشن پیروزی تیم ملی فوتبال ، همه اینها روزنه هائی بوده اند که این جنبش از خلال آن روزنه ها، حیات و موجودیت خود را به خامنه ای خودکامه و گماشته هایش اعلام داشته و مهمتر اینکه در دلهای افسرده و مأیوس هموطنان جان برلب رسیده ، بذر امید و شادی و نشاط میپاشد که نوزاد آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی با امید و شادی و مبارزه مردم این سرزمین بدنیا خواهد آمد نه از چهره عبوس و زشت حاکمان فاسد و ضد ایرانی و مشاطه گرانی که سعی در آرایش و اصلاح این هیولای بد صورت و بد سیرت دارند .
29 خرداد1392
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید