رفتن به محتوای اصلی

هژمونی بر باد رفتە جمهوری اسلامی

هژمونی بر باد رفتە جمهوری اسلامی

 جمهوری اسلامی از همان بدو پیدایش خود، حتی قبل از در دست گرفتن قدرت سیاسی، از این توان برخوردار بود کە منافع طبقە یا طبقات مورد نظر و پشتیبان خود را کە همانا خردەبورژوازی مذهبی ایران و سرمایەداری بازار و تجار بودند با منافع سایر طبقات و اقشار گرە زدە و بقول گرامشی بە موقعیت هژمونیک در جامعە دست یابد. نظام جدید با منطبق ساختن منافع خود با منافع سایر طبقات و اقشار، و یا قبولاندن منافع خود بە دیگران بمثابە منافع عمومی توانست رهبری انقلاب را در دست بگیرد و موقعیت خود را بعنوان جریان غالب تحکیم کند.

اما این پدیدە زیاد طول نکشید، و از همان فردای پیروزی انقلاب دچار شکاف شد. ضدیت با جنبشهای حق طلبانە ملیت های ایرانی، حذف ملی ـ مذهبی ها (بخوان لیبرالهای ایرانی از قدرت)، سرکوب تدریجی جریانهای چپ و دمکراتیک و بطورکلی زیر پاگذاشتن تمامی وعدەهای دادەشدە در مورد آزادی کمونیستها و حقوق ملت و غیرە، هژمونی جمهوری اسلامی را زیر سئوال برد و با گذشت زمان و با ریزش نیروهایی کە بە آن در جریان انقلاب اعتماد کردەبودند، نقش هژمونیک خود را از دست داد. حال با گذشت بیش از چهار دهە از عمر آن، شاهد لاغرتر شدن رژیم و نیز محدودتر شدن شدید پایگاە اجتماعی آن هستیم.

در واقع جمهوری اسلامی اساسا مشابهتی با سالهای اولیە خود و حتی دهە هشتاد ندارد، و آنچە شاهد آن هستیم حکومتی است متکی بر سرنیزە و پول، نظامی کە بوئی از مشروعیت مردمی و یا همراهی طبقات و اقشار مردم با خود نبردەاست. در چنین شرایطی، سران نظام تصور می کنند کە در صورت تشدید مناقشە با جهان خارج و رقابت بر سر موقعیت ژئوپولیتیک می توانند جامعە را درگیر رودررویی و یا جنگ احتمالی سخت و دشوار کردە و با تحریک احساسات ملی و برجستەکردن امر امنیت ملی، بار دیگر مردم را پیرامون خود جمع کنند.

غافل از اینکە امر هژمونی چنانکە از معنی آن بر می آید صرفا پدیدەای مربوط با رقابت خارجی نیست، و قبل از هر چیز بستگی بە تامین منافع طبقاتی، گروهی و مدنی طبقات و اقشار متفاوت اجتماعی دارد. علاوە بر این، بیشتر از چهار دهە سکانداری کشور، بە مردم ثابت شدەاست کە نظام حاکم نە تنها چیزی برای عرضە در این عرصە ندارد بلکە برافروختن جنگ و تشدید مناقشە و رودررویی با جهان خارج اساسا برای گریز از وعدەها و وظایف بنیادین یک دولت و یا حاکمیت است. جمهوری اسلامی حتی در صورت برد ژئولوپیتیک نە تنها بە بازسازی روابط خود با ملت نخواهدپرداخت، بلکە دیکتاتورتر از همیشە امر سرکوب را ادامە خواهدداد.

 نظام حاکم سالهاست توان هژمونیک خود را از دست دادە، و در ماههای اخیر این پدیدە برجستەتر از هر زمان دیگری شدەاست. دیگر نە کوبیدن بر طبل توخالی اسلام خواهی و مظلومیت دیگران بە داد آن می رسد، و نە برجستەکردن امر امنیت ملی. سالهاست ظرفیت ایدئولوژیکی نظام، کە یکی از پایەهای مهم ابراز وجود آن بودە، تە کشیدەاست... برای همیشە.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

فرید قاضی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید