«دینا هر روز از مسیر همیشگیاش داشت به سمت تئاتر شهر میرفت، وقتی وارد مترو صادقیه شد یک حجاببان به او تذکر داد، دینا ظاهرا اهمیت نداده بود و گفته من مالیات میدهم پس حق شهروندیام است از مترو استفاده کنم. برای همین از گیت رد شد، اما یک مامور مرد از پشت کولهاش را کشید و دینا را با زور برد، او هم داد زد و درخواست کمک کرد، چون گفت نمیخواست بازداشت شود، ولی ظاهرا کسی کمکش نکرده بود...»
روز شنبه ۲۵ فروردین، طرح «نور» برای مقابله با آنچه حکومت ایران «مقابله با بیحجابی» میخواند، آغاز شد.
اولین تصاویری که از این طرح مخابره شد، حضور پرشمار ماموران نیروی انتظامی، گشت ارشاد، حجاببانها و ونهای سفیدی بود که برای بازداشت زنان و دخترانی که تن به «حجاب اجباری» نمیدهند، در سطح خیابانها و میدانهای شهرها، مستقر شده بودند.
همان وعدهای که پلیس پیش از اجرای طرح «نور» در بیانهاش داده بود: «با ناقضان قانون حجاب و عفاف برخورد قانونی خواهد شد.»
از همان اولین ساعات آغاز این طرح، به سرعت روایتهایی از برخورد خشونتآمیز ماموران آمر به معروف با دختران و زنان بر سر حجاب منتشر شد و به فاصله کوتاهی نیز ویدیویی منتشر شد که بازداشت یک دختر در فلکه اول تهرانپارس را نشان میداد که دو مامور زن و شش مامور مرد او را احاطه کرده بودند و دختر داد میزد «ولم کن». در حالی که همچنان صدای فریادهای دختر به گوش میرسید، ماموران زن و مرد او را گرفته و با خشونت سوار یک ون سفید کردند.
روایتها و ویدیوهای برخورد پلیس گشت ارشاد با زنان، یکی پس از دیگری در شبکههای اجتماعی و رسانهها منتشر میشد.
دینا قالیباف، روزنامهنگار و دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی که به دلیل حضور در اعتراضات دانشجویی ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ توسط کمیته انضباطی حکم تعلیق از تحصیل دریافت کرده بود از جمله افرادی بود که روایت بازداشت خودش به دلیل نداشتن حجاب در مترو صادقیه تهران و رفتار خشونتآمیز پلیس را نوشت.
این دانشجوی معترض در حساب کاربری خود در ایکس (توییتر سابق) نوشت روز یکشنبه (۲۶ فروردین) در مترو صادقیه توسط گشت ارشاد بازداشت شده و مامورها او را با «خشونت به اتاقی در مترو برده و تمام مدت وقتی دستبند داشته یکی از مامورها به او تعرض جنسی کرده و به صورتش دست زده» است.
یکی از نزدیکان دینا قالیباف به بیبیسی فارسی گفت دست دینا را با دستبند به دسته صندلی بسته بودند و یک مامور مرد بعد از توهینهای مکرر به دینا، مهسا (ژینا) امینی و جنبش زن، زندگی، آزادی و تحقیر او، «با حالتی شبیه به نوازش گونههای او را لمس کرده» است.
این منبع آگاه میگوید: «دینا به دلیل حجاب دستگیر شده بود، به دستش دستبند زدند و وقتی هیچ رضایتی نداشته نباید بدن او را لمس میکردند، این مصداق آزار و تعرض جنسی است. آنها مگر به خاطر حجاب کسی را بازداشت نمیکنند؟ پس چطور او را لمس میکنند؟»
در بسیاری از کشورهای پیشرفته، طیف گستردهای از رفتارها و برخوردهای فیزیکی و کلامی، جزو انواع مختلفی از آزار و تعرض جنسی به شمار میروند. به عنوان مثال هرگونه لمس یا دست زدن به هر نقطه از بدن که برای فرد ناخوشایند باشد، در تعریف آزار و تعرض جنسی قرار میگیرد.
به گفته این منبع آگاه دینا قالیباف نهایتا بعد از انتقال به مرکز جدید وزرا که در منطقه گیشا قرار دارد و با اخد تعهد آزاد شد.
او اما روز دوشنبه و بعد از انتشار روایتش درباره بازداشت توسط گشت ارشاد به دست نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. تاکنون نهاد بازداشت کننده و علت بازداشت نیز مشخص نیست.
زنان و تقابل روزانه بر سر حجاب
روایت دینا قالیباف، تنها موردی از خشونت علیه زنان بعد از آغاز دوباره طرح گشت ارشاد نیست.
منبعی که با بیبیسی گفتوگو کرده، بر اساس مشاهدات خودش در خیابانهای تهران میگوید حتی قبل از کشتن مهسا (ژینا) امینی هم خیابانها را در رابطه با حجاب به این شدت «امنیتی» ندیده بود.
به گفته این منبع که خود او نیز تجربه بازداشت توسط گشت ارشاد را داشته، شرایط به گونهای شده که مردم در خیابان به همدیگر هشدار میدهند که مثلا من از فلان خیابان آمدهام و آنجا گشت ارشاد ایستاده بود حواستان باشد: «در خیابان که راه میروی احساس میکنید میدان جنگ است. حتی در کوچههای باریک مثلا دو تا پسر جوان شبیه پسر دبیرستانی ایستادهاند، که یک دفعه بیسیم نشان میدهند و تذکر حجاب میدهند.
عاطفه محمودی، روزنامهنگار ساکن تهران دو روز پیش در حساب کاربری خود در ایکس از بازداشتش توسط گشت ارشاد نوشت: «امروز گشت ارشاد من رو گرفت. یه ون سفید بدون علامت (۲ مامور زن و یک سرباز که راننده بود)، سه موتور (هر کدوم ۲ مامور مرد) و یک ماشین با ۲ مامور مرد، یهو دورم رو گرفتن! یعنی ۱۰ مامور برام به صف شدند. (منهای راننده ون) انگار میخواستن یه خلافکار خطرناک رو بگیرن. با ادبیات تندی باهامون رفتار کردن. در اعتراض به اینکه کجا میبرید و این چه رفتاریه؟ یکیش جواب داد: ...خوریش به تو نیومده. اون یکی رو بهش گفتم هنوز که قانونی تصویب نشده، شروع به داد و بیداد کرد. تهدید کرد که نگهت میدارم تا یاد بگیری زبوندرازی نکنی! البته بعد از تعهد آزاد کردن».
همان روز شنبه نیز ویدیوی زنی منتشر شد که در خودرواش نشسته بود و در حالی که اشک میریخت، توضیح میداد ماموران گشت ارشاد چگونه با خشونت سعی داشتند او را بازداشت کنند، اما مردم مانع شدند.
این زن چنین روایت میکند: «سر خیابان فتحی شقاقی وسط خیابان یک مامور مرد ابتدا به من نزدیک شد، سپس چند مامور زن آمدند و در حالی که وسط خیابان شلوغ به زمین افتادم، مامورها همچنان سعی داشتند من را با خودشان ببرند اما موفق نشدند.»
این زن در ادامه میگوید زنان چادری حجاببان از او فیلم میگرفتند و به او میخندیدند.
کاربر دیگری به نام «مهلا» تصویری از داخل ون گشت ارشاد منتشر کرد که هنگام بازداشت گرفته بود. ونی که صندلیهای آهنی در دو طرف آن جوش خورده و درها و پنجرهها نیز با میلههای آهنی شبیه به تور محکم حفاظت شده تا هیچ امکان فراری وجود نداشته باشد.
یک کاربر به نام حسین فقیهی نیز درباره بازداشت خشونتآمیز یک دختر دانشآموز نوشت: «دختربچه نهایتا ۱۷ سالهای را در خیابان ولیعصر تقاطع عباسآباد، به طرز وحشتناکی دستگیر کردند و بردند. نردهها را گرفته بود و گریه میکرد. مامور زن با مشت روی دستش کوبید و مامور مرد با دستانش مشت دخترک را باز کرد و گیسکشان بردند به ون.»
در این روزها گزارشهای مشابهی از شهرهای کوچک و بزرگ ایران منتشر میشود که همگی حکایت عزم حکومت برای سرکوب زنان به نام «حجاب» دارد.
روز سهشنبه در سنندج کتابفروشی «ژیرا»، متعلق به ژینا مدرس گرجی، فعال حقوق زنان به دلیل آنچه «عدم رعایت حجاب» عنوان شده، پلمپ شد.
گشت ارشاد در حالی دوباره با شکل و شمایلی متفاوت، اما با برخوردهای قهرآمیزتر به خیابانهای ایران بازگشته که تنها یک سال و نیم از جنبش اعتراضی زن، زندگی، آزادی که بعد از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شد، میگذرد.
اعتراضاتی که به کشته شدن صدها تن انجامید و طولانیترین و گستردهترین اعتراضات طی ۴۵ سال گذشته بود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید