هیاهوی غریبی در جریان است از آماده باش های ارتش ها و قطع پرواز ها و تعطیل سفارت و کنسول گری ها و هشدار دادن ها توسط بایدن و مقامات اسرائیل که عنقریب است که جمهوری اسلامی به اسرائیل حمله کند. به باور من هدف ترغیب خامنه ای و سپاه به حمله موشکی و پهبادی «شدید» به خاک اسرائیل یا منافع اسرائیل بهمراه مقداری قابل توجه خسارت جانی است - مثلا ده بیست نفر- است بطوری که بهانه کافی نزد جهانیان برای اسرائیل و بدنبالش آمریکا برای شخم زدن زیرساخت های ایران فراهم شود که آنچنان بزنند که جمهوری اسلامی تا سالها توان از جای برخاستن را از دست بدهد. همین ها را قبلا نوشته ام و در کلابهاوس هم بارها خطاب به رژیمیان به گوش شان خوانده ام که روی تیغه باریک راه نروند.
سوال اینجاست که آیا خامنه ای و سپاه به این دام خواهند افتاد یا خیر. آنچه خامنه ای در نظر دارد یک حمله بی رونق و بی هدف مثل حزب الله که شب گذشته دیدیم به اسرائیل راکت پرانی کرد که خسارتی در بر نداشت. همین این نشان میدهد که رژیم نیز تمایل دارد حد اکثر چیزی نه شبیه حمله به آرامکو بلکه چیزی شبیه زدن پایگاه عین الاسد با توافق قبلی و ضمنی اسرائیل و آمریکا قضیه را خاتمه بدهد. با توجه به آرزوی قلبی ناتانیاهو برای تبدیل این مناقشه به یک جنگ تمام عیار و خواندن فاتحه جمهوری اسلامی تصور نمیرود که او با سناریویی شبیه عین الاسد موافقت کند. سوال اینجاست که در این دوئل که ناتانیاهو خامنه ای را به آن خوانده خامنه ای تحمل نگاه تحقیر آمیز شاهدان در میخانه سیاست جهانی را دارد و خودش را کنترل میکند و از در عقب بار فلنگ را می بندد یا میزند به سیم آخر و برای تسویه حساب مقابل ناتانیاهو با عصای لرزانش به خیابان و مقابل سلاح اسرائیل قدم میگذارد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید