اکنون که این سطور نوشته میشود پهپادهای و موشکهای جمهوری اسلامی در مسیر اسرائیل هستند. گامی بزرگ برای جنگی تمامعیار برداشته شده، اما برداشتن گام نهایی اکنون تنها به یک چیز بستگی دارد. ضربه ضعیف خواهد بود که به جنگ کامل نکشد یا آن قدر قوی که جنگ را ناگزیر کند؟
پس از گذشت چهار دهه از دشمنی، جدال شدید لفظی، درگیریهای پراکنده اما پیوسته و جنگی نیابتی، سرانجام جمهوری اسلامی با اسرائیل بهصورت مستقیم درگیر شد.
با آنکه هنوز موشکها و پهپادهای جمهوری اسلامی به حریم اسرائیل نرسیدهاند، اما از واکنش اسرائیل و کشورهای غربی چنین برمیآید که آنها این حمله را به مراتب فراتر و بزرگتر از آنچه که در روزهای اخیر از آن به عنوان یک «حمله محدود» یاد شده بود، دانستهاند.
دو مقام اسرائیلی به ایران اینترنشنال گفتند که اسرائیل به حمله جمهوری اسلامی پاسخ خواهد داد.
بریتانیا، فرانسه، اتریش و حتی کسی مثل جوزپ بورل که به داشتن رویکردی ملایم در قبال جمهوری اسلامی شهره است، حمله موشکی و پهپادی اسرائیل را حتی پیش از آنکه خسارت یا تلفاتی به بار آورد، به دلیل حجم و بزرگی آن بهشدت محکوم کردهاند.
مارکو روبیو، سناتور جمهوریخواه به روشنی تمام گفته است که حمله جمهوری اسلامی علیه اسرائیل گستردهتر از سطحی خواهد بود که انتظار میرفت
با این همه، هنوز مشخص نیست که این حمله چه ابعادی دارد، یا چه خسارات و تلفاتی در اسرائیل به جای خواهد گذاشت. با وجود این به نظر میرسد جمهوری اسلامی که در اقدام تلافیجویانهای دیرهنگامی سرانجام از دست به این اقدام زد، باید تدبیری اندیشیده باشد که حداقلی از خسارات و تلفات را بر جای بگذارد.
اما اکنون سوال بزرگ این است که آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد و آیا در صورت اتفاق رهبران اسرائیل درکی یکسان از «حمله محدودی» دارند که رسانهها و مقامهای آمریکا، اسرائیل و جمهوری اسلامی در روزهای اخیر از آن سخن گفته بودند.
تردیدی نیست که اگر آمریکا و اسرائیل در رهگیری کامل پهپادها، موشکهای کروز و موشکهای بالستیک موفق باشند و ارزیابی اسرائیل از خسارات و تلفات بیش از حدی اندازه شود که قابل تصور و چشمپوشی است، باید منتظر جوابی تند از سوی اسرائیل بود.
مساله اساسی این است که جمهوری اسلامی هیچ تمایلی به ادامه این درگیری مستقیم ندارد، اما اگر جوابش به حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق و کشتن ارشدترین فرمانده سپاه پس از کشته شدن قاسم سلیمانی چندان کوچک باشد که آمریکا و اسرائیل آن را قابل تحمل بیابند، این پاسخ نه تنها هواداران خود حکومت را هم راضی نخواهد کرد، بلکه باقیمانده اقتدار جمهوری اسلامی بهویژه برای مقابله با اصلیترین دشمنش هم بهشدت آسیب میبیند.
رهبران جمهوری اسلامی نمیتوانند سناریو پرتاب به زمینهای بایر عینالاسد را تکرار کند. آنها یا نباید مستقیم به اسرائیل شلیک میکردند، یا باید قادر باشند به شکل بازدارندهای به اسرائیل آسیب برساند و به هوادارانش و گروههای نیابتی نشان دهد که ببر کاغذی نیست و اگر اراده کند، میتواند شعارهایش را عملی کند.
اما باز همان مشکل پیشین در کار است و اگر به هر دلیلی، حتی بعد از نزدیک به ۱۲ روز تبادل پیام و سنجیدن جوانب، آمریکا و اسرائیل میزان آسیب را بیش از حد متعارف و قابل قبولی بدانند، باید گفت که جنگی بزرگ و تمامعیار آغاز شده است.
آمریکا و اسرائیل شاید برای سرنگون کردن پهپادها و موشکهای کروز فرصت بیشتری داشته باشند و ناگزیر باشند در آسمان اسرائیل موشکهای بالستیک رهگیری کنند. هنوز مشخص نیست که جمهوری اسلامی چند پهپاد و موشک را به سوی اسرائیل شلیک کرده است. رسانهها به نقل از مقامهای نظامی آمریکا و اسرائیل گفتهاند تا این لحظه بیش از ۱۰۰ پهپهاد و موشک شلیک شده است.
گند آهنین اسرائیل حتی در اوج موشکبارانها از غزه و لبنان، کارآمدی در مجموع بسیار بالایی داشته است. آمریکا نیز در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای حوثیها تا حدی بسیار زیادی موفق بوده است.
توجه: این یادداشت در ساعاتی نوشته شده که پهپادها و موشکهای جمهوری اسلامی هنوز به حریم هوایی اسرائیل نرسیدهاند و موشکهای بالستیک هنوز شلیک نشدهاند. به نظر میرسد برنامهریزی برای شلیکها به گونهای صورت گرفته که برای گذر از گنبد آهنین شمار زیادی موشک و پهپهاد به ناگهان در آسمان اسرائیل ظاهر شوند و چه بسا در آن هنگام، از غزه، لبنان و یمن هم موشکها و پهپادهایی به اسرائیل رسیده باشند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید