اَرمغان ِ نابخردانۀِ بوش به مُلاها

The New York Post

Amir Taheri

بنا بر گُزارش ها، دولتِ آمریکا میخواهد بزودی گُشایش ِ یک دفتر نمایندگی را در تهران به آگاهی همه گانی برساند. شاید که در آینده این فراپیش (اقدام) خودش را همانندِ یک کار نادرست نشان دهد.

 همکنون سِفارتخانۀِ سویس نمایندۀِ آمریکا در ایران میباشد. با گُشایش ِ این نمایندگی تازه، دستِ کم دو کاردار ِ آمریکا در آنجا بکار خواهند پرداخت.

 وزیر خارجۀِ آمریکا خانم کندلیزا رایس (Condoleezza Rice) میگوید که گُشایش ِ این دفتر آمریکا را توانا میکُند که بیشتر در بارۀِ درگرگونی هایِ درونیِ ایران آگاه شود، و اگر زمان نیز درست باشد، میتوان گُفتگوهایِ بیشتری را با رهبران جمهوری اسلامی انجام داد. گرایش ِرو به افزون برایِ بازکردن ِ این دفتر ِنمایندگی ادامه دارد، و داوِش میشود (ادعا میشود) که این کار میتواند نشانی از پذیرش ِرژیم ِ ایران از سوی آمریکا باشد، به چم (به معنی) اینکه ترس ِملاها را از تلاش ِ آمریکا برایِ دگرگونی رژیم بکاهد.

 از کُجا باید که آغازید؟ شاید از نوامبر 1979 زمانیکه شُمار ِ زیادِ کارکُنان ِ سفارتخانۀِ آمریکا در ایران نمی توانست پایندانی (تضمینی) برایِ رفتار ِدوستانۀِ رژیم با آنها باشد.

 جمی کارتر (Jimmy Carter) فَرنشین پیشین دولتَ، نامه ای به روح الله خمینی نوشت، از او در خاستگاه یک آدم کاتوزی (روحانی) ستایش کرد و پیشنهادِ برپایی یک همبستگیِ راهبُردی (استراتژیک) را به او داد. اندرزگر ِ (مشاور) زنهارداری (امنیت) میهنی (National Security Adviser) آقای زبینگنو برژِینسکی (Zbingniew Brzezinski) به الجزیره پرواز کرد تا با فَرنشین ِدولتِ خُمینی، آقای مهدی بازرگان دیدار کُند، و پیمان ِ (قول) همکاری هایِ نزدیک و کمک هایِ ارتش آمریکا به ایران را به او بدهد.

 هیچکدام از این پیشنهاد ها نتوانستند هجوم به سفارتخانۀِ آمریکا و به گروگان گرفتن 65 کاردار آنجا را جلوگیری کنند- که 52 تن از آنها برای 444 روز در بَند بسر بُردند. آمریکا به شَوَندِ (علت) نبودِ نمایندگانش در تهران "شیطان بُزُرگ " نامیده نَشُد، ونکه به شَوَندِ (علت) بودن آنها.

 سپس اینکه: چگونه میتواند این خَرَدمندانه باشدکه ترس ِ جابجاییِ رژیم، از تهران گرفته شود؟ همینکه ملاها آگُمان شوند (اطمینان پیدا کُنند) که دِگَرگونی رژیم، آنها را پَتِست (تهدید) نمی کُند، ملاها شاید که به وَدایند (تصمیم بگیرند) که آنها دیگر نیازی به دادن ِهیچگونه پایندانی (ضمانتی) در هیچ زمینه ای نداشته باشند، دستِ کم در زمینه گُستاخی های اتمی آنها.

 آزمون ها در 30 سال ِ گُذشته نشان داده اند که مُلاها تنها زمانی سازش را پذیرفته اند، که آنها بگونۀِ هُشداردهنده ای با جایگُزینی رازمان (رژیم) رو در رو شده ا ند.

 در سال 1987، ناو جنگیِ آمریکایی کشتی جمهوری اسلامی را در کَنداب (خلیج) پارس به زیر آب فرستاد، و همزمان رونالد ریگان (Ronald Reagan) نِهید (وضع) جَنگی در برابر تهران را به آگاهی همگانی رساند. خمینی بی دَرَنگ تیراندازی به کشتی هایِ نفتی کویتی و عربستان ِصعودی را بازایستاند – و سرانجام آتشبس را با عراق پذیرفت، آتشبسی را که او برایِ 5 سال ِ آزگار رد میکرد. همینکه او با شایندگی (امکان) دِگَرگونیِ رازمان (رژیم) مُلاها رو در رو شد، او ناگُزیر شُد که (بگفته خودش) "جام زهر را بنوشد" و بر برخی سازش ها گردَن گُذارد.

 در سال 1988، همینکه ملاها با شایش (احتمال) تازش ِگُستردۀ اسرائیل به یگان های ِحزب الله در لبنان رو در رو شدند، آنها در یک سازگاری (توافق) که با میانجیگری از سویِ فرانسه انجام یافت، کُنش هایِ تروریستی خود را در برابر این پیمان که به آنها تاخت نشود، بازایستاندند.

 در سال 2001، با ترس از اینک آمریکا جایگُزینیِ رِژیم ملاها را آماج خود کُند، آنها با واشنگتون در برابر طالبان همکاری کردند.

 در بهار گُذشته، همینکه شکستِ سرنوشت سازی در بصره، عراق، بر ملاها پذیرانده شد (تحمیل شد)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کوتاه آمد و از ترس از اینکه این درگیری به گُسترۀِ (قلمرو) ایران کشیده شود، سپاه پاسداران گُذاشت تا ارتش نوبُنیان عراق به پیروزیِ سرنوشت سازی بر سپاه مهدی دست یابد.

 محمود احمدی نژاد وَدایش (تصمیم) آمریکا برایِ بازگُشایی سفارتخانه در تهران را بیگمان بازدۀِ رفتار ِسرسختانۀِ خود در برابر باختر، اُوزوارِش (توجیه) خواهد کرد. او خواهد داوید (ادعا خواهد کرد) که همتاهایِ پیشین او به شَوَندِ (علت) مَنِشِ "خیلی سُستی" که درپیش گرفته بودند، در رسیدن به اینچنین سازشی با آمریکا ناکام بودند.

 خانم رایس (Rice) همچنین باید که در بارۀِ دیگر پی آمدهایِ (نتایج) ناخواستۀِ کارش خوب بیاندیشد. آیا دفترِ نمایندگیِ آمریکا در تهران رسته هایِ (صف های) درازی از ایرانیانی را که امید به گرفتن روادید از آمریکا دارند، به خود اندرخواهد کشید؟ همکنون احمدی نژاد دگراندیشان را ناگُزیر میکُند که از کشور رَخت بربندند (مهاجرت کنند) [ و اگر شایندگی (امکان) آن باشد] به آمریکا بروند. در سه سال گذشته او سدها دگراندیش را تنها با این پیغان (شرط)که ترک میهن کنند و به آمریکا بروند رَها سا خت.

 آیا آمریکا میخواهد شُمار ِ زیادی از پناهندگان ِ ساستاریک (سیاسی) از ایران را بپذیرد، در همان زمان که احمدی نژاد میخواهد خود را از دست بیشترین فریاد هایِ پَتکارنده (مُعترض) نجات بخشد؟ و یا اینکه آمریکا میخواهد که این پناهجویان را رد کُند، و با اینکارش خود را به گرانیگاه (مرکز) سُهش هایِ (احساسات) پادآمریکایی (ضد آمریکایی) فرارویاند؟

 بیگمان، رازمان (رژیم) مُلاها تلاش خواهد کرد از این ژایش (فرصت) بهرۀِ خودویژه (شخصی) ببرد، به اینگونه که روادید برایِ هموندان نزدیک خود بدست آورد، و با این کار سیلی از ارازل و اوباش ِ خودش را روانه آمریکا کُند. (هتا، هماکنون یک گُردان از گُماشته هایِ (ماموران) جمهوری اسلامی و کسانی که سود هایِ او را نمایندگی میکُنند، در آمریکا ریشه دوانده اند، و نغش پادویِ (lobby) ملاها را بازی میکنند.)

 خانم رایس (Rice) باید که خودش را از این پندارها و اِنگاشت ها (تصورات) نجات بَخشَد که کاردار ِ دَفتر ِنمایندگیِ آمریکا در تهران بتواند راه ای را برایِ پرماس کردن (تماس گرفتن) با کسانی که در تهران وَدایش ِ (نهادین) اصلی را میگیرند، پیدا کُند: هتا (حتا) پُرآوازه ترین نماینده با بالاترین خاستگاه درسفارتخانه، راه ای برایِ پرماس کردن (تماس گرفتن) با بُنمایه ها و سرچشمه های نیرویِ پنهانکار رژیم پیدا نمیکُند. هیچکدام از فَرنشین هایِ سفارتخانه ها تا کنون نتوانسته اند که با "رهبر" این رژیم، خامنه ای، دیدار کُنند. هتا (حتا) احمدی نژاد هیچ کاردار سفارتخانه ای را به هیچ روی نمی پذیرد، مگر اینکه از برایِ انجام ِ دید و بازدید های آیین مند (رسمی).

 سرانجام، خیلی از ایرانیان شاید که اینگونه برداشت کُنند که آمریکا دارد با این کارش نشان میدهد که رازمان ِ (رژیم) مُلاها را با همۀِ کَم وکاستی هایش پذیرفته است. و این میتواند تنها ژایش ِ (شانس) احمدی نژاد را در پیروزی دوبارۀِ او در جون (June) آینده، بالا ببرد.

 با این وجود شگفت انگیز خواهد بود که باید دیده شود، دولت بوش (Bush administration) در روز های پایانی کارش، به احمدی نژاد برای بازگُزینش او کمک میکُند.