رفتن به محتوای اصلی

پاسخی به یک دوست!

پاسخی به یک دوست!

این یادداشت را در پاسخ به یک دوست به صورت کامنت نوشته بودم ولی فکر کردم شاید بد نباشد دوستان و علاقمندان دیگر هم ببینند .زیرا در این یادداشت پروفیل تفکر سیاسی خود را در کلیات آن توضیح داده ام

جمعه پیش، هنگامی که ساعت حدودهای 6.00 صبخ در سایت بی بی سی خبر اعدام آن 29 نفر را که رژیم اعدام کرد خواندم در اولین تلاقی نگاهم به عکس بالای خبر متوجه شدم شلوار کردی به پای اعدامی است. حدس زدم قربانی پژاکی باشد. این برای من یعنی قربانی گرفتن رژیم.قلبم فشرده شد و بلافاصله نشستم و حدود یک و نیم صفحه را جع به این جنایت و اینکه رزیم تنور اعدام ها را گرم نگاه میدارد تا دگر اندیشان و مخالفان خود را در آن کباب کند و جو آدم کشی و خشونت را زنده نگه میدارد تا مردم را به این فجایع عادت دهد و حساسیت انسانی آنانرا ذبح کند و... . اگر دیدن آن شلوار کردی در پای آن پیکر از تناب آویخته شده نبود شاید من این گونه واکنش نشان نمی دادم. القرض، متأسفانه من در اثر یک کلیک اشتباه تمام نوشته ها را پاک کردم و بعلت کار داشتن دیگر نتوانستم از نو بنویسم ، و مضافاً دیدم دیگران بقدر کافی نوشتند.

دوست محترم! من نه پژاکی هستم و نه گفتمان آنهارا تأئید میکنم ولی، اولاً من از یک موضع انسانی بر خورد کرده و در این موضع تفاوتی بین برادرِ محسن ریگی که به ایران تحویل داده شده است و احتمالاً رژیم اورا میکشد و یک پژاکی و احمد قابل روحانی و یا یک بهائی و یا یک مجاهد خلق و...... نمیبینم . برای من آنها انسانهائی هستند که در برابر ستم گری حکومت دینی هر یک به شیوه خودـ هرچند نمیپسندم ـ عکس العمل مبارزاتی نشان میدهند. باین دلایل من ایرانی، فارسگرای باستان پرست نیستم! و بهمین سان بود وقتی این رزیم هم میهنان عرب ما را، چه در جمعه خونین پس از انقلاب بدست دریادار مدنی و چه اکنون، که به شیوه خود به در برابر این رژیم ایستاده و بمب گذاری کرده بودند با عمل خود در برابر رژیم عکس العمل مبارزاتی نشان داده بودند، اعدام کرد. در این رابطه من، هم نگاه انسانی دارم و هم صادقانه میگویم همه را هموطن وخویشاوند سیاسی خود میدانم و همه ما قربانی دشمن واحدی هستیم. همین و همین.

در توضیح منش و تفکر سیاسی خودم خلاصه بگویم ، من، اول انسان هستم و دوماً کوسموپولیتیست. این به این معناست که اول انسانی فکر میکنم بعد جهانگرایانه و بقول شاعر ... بنده عشقم و از هردو جهان آزادم. اگر از ناسیونالیسم هم دفاع میکنم به یک ناسونالیسم هومانیستی ،مدرن و سکولار وباز، بدور از تنگ نظری شوینیستی اعتقاد دارم.ناسیونالیسم مورد اعتقاد من یک شرکت بزرگ سهامی است که کرد و عرب و فارس و بلوچ در آن حق رأی مساوی دارند و ... و نگاهم به ناسیونالیسم هم اینسترومنتالیستی( ابزارگرایانه است و نه غیرت گرایانه و ناموسی) . من سومکائی به این مقوله نمینگرم.

تا آنجا که به گذشته افتخار آمیز تمدن ایرانی باز میگردد جداً معتقدم زنده کردن و برجسته کردن این تمدن قبل از اسلام و نه تنها تمدن ایرانی بلک سایر تمدنها و از جمله مصر وبابل و کارتاژ، در تمامی کشور های مسلمان و نه تنها در ایران، میتواند گفتمان ضد بنیادگرائی دینی را تقویت کند، میتواند قارس، عرب، کرد و ترکمن و بلوچ را نجات دهد. در گفتمان این ناسیو نالیسمِ مبتنی بر فرهنگ مشترک تاریخی امان، من آزادی همه را میبینم والا به لحاظ احساسی و فکری ، با فارس گرائی و شونیسم قومی و ملی بنیاداً بیگانه ام.

در پایان استفاده من از کلمه پان را هم، هم شما و هم یاسین و هم سایر دوستان سایتی ، از روی صمیمیت تلقی کنند نه نیش زدن. من نیش میزنم ولی نه به دوستان و در این رابطه یاسین را نیز دوست میدانم

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید