رفتن به محتوای اصلی

اصطلاحات، عبارات و الفاظ رهبران نسل سوخته!

اصطلاحات، عبارات و الفاظ رهبران نسل سوخته!

علي سالاري

G_alisalari@hotmail.com

راستی گناه نسل ما چه بود؟!

ضمن احترام به خانم انتظاري و تک تک آنها که خود را متعلق به نسل سوخته انقلاب مي دانند.

نوشتهً خانم انتظاري واگويهً اصطلاحات، عبارات و الفاظي است که رهبران نسل سوخته، بويژه مسعود بر زبان اين نسل جاري کردند. از آنجا که خود شکل و محتواي اين طرز تفکر و فرهنگ را از نزديک لمس کرده و براي سالياني بار آنرا بر دوش و ذهن و ضمير خود حمل کرده ام، از خواندن مجددآن فقط مي توانم بگويم بواقع چندشم مي گيرد. فرهنگي که در آن شور و فتور هست ولي شعور و خرد جايي ندارد. فرهنگي که به فداکاري و ايثار بالاتر از جان فرامي خواند و از عاقبت و سرانجام و نتيجه و برآورد محصول خبري نيست. فرهنگي که در آن اذهان از عواطف سرشارند و انبانهااز فهم و درک تجربي و علمي تهي. فرهنگي که در آن سمبلها تقديس مي شوند، فداکاري ها تقدير مي شوند، ولي سخن ازحسابرسي، نقد و شفافيت و شناخت درونمايه نيست. اگر متحجرين تحميق کرده و مي کنند، انقلابيون مجاهد و مبارز سنتي هم هوادارانشان را الينه و مفتون و مسحور افکار و ايده هاي کم مايه، بي پايه و اتوپيايي، دوران عدم بلوغ افکار عمومي ساخته و مي سازند.

براستي خواندن مطالب اينچنيني چه چيزي بر فهم و آگاهي ما اضافه مي کنند. بواقع هيچ... جز اينکه عواطف را بر مي انگيزاند و احساس عشق و کين، رحم و خشم و ... را به خواننده القا مي کند. شک ندارم که رهبران جريانان انقلابي مجاهد و مبارز نيز شناختشان از جامعه و مردم ايران ناقص، اي بسا کاذب بوده و هست و هيچ تلاشي براي شناختن عيني تر و منطبق تر بر بعمل نمي آورند... براستي چرا هر نظام سياسي در تاريخ ايران، بجز دوران اندک اوليه ناچار شده براي ايجاد کشوري مقتدر و امن به تمرکز سياسي روي آورده و ناگزير از سرکوب غير خوديهاي قومي و مذهبي شود؟ چرا بدليل همان ميراث گرانقدر اوليه از جدايي دين از دولت و برسميت شناختن تنوع قومي و مذهبي ايرانيان، برغم جنگ و جدالهاي داخلي و خارجي، کشور و جامعهً ايران، برخلاف ساير تمدن هاي منطقه و همسايگانش، تکثر مذهبي و تنوع قومي خود را حفظ کرد؟ چرا بعد از بوجود آمدن هر فضاي آزاد، معمولاً بلا فاصله بعد از حملهً خارجي، در خلال دوجنگ جهاني، و يا بعد از انقلابهاي مشروطه و ضدسلطنتي، باز جنگ و دعواهاي دروني، بدليل همان غفلت و عدم پاسخگويي دموکراتيک و درست به آن ويژگي بنيادين جامعهً ايران، يعني برسميت شناختن تنوع و تکثر قومي و مذهبي، باز درگيري ها و سرکوب داخلي دوبارآغاز شده و ايرانيان تحت عناوين مختلف بجان هم افتادند. روزي مزدکيان، روزي شعوبيان، روزي پيروان حسن صباح، روزي بابک خرم دين، تا جنبش باب، مجاهدان مشروطه، روزي حزب توده، روزي حاميان دکتر مصدق، روزي طرفداران خميني، و روزي طرفداران مجاهدين و فدائيان قربانيان اين سرکوب بوده اند. همهً اين جنبشهاي اعتراضي سمبلها، قهرمانان، مخالفان و موافقان خاص خود را داشته و ناگزير دارند. آنچه باقي مي ماند، نه در شمار قربانيان، نه در کم و کيف فداکاريها، بلکه در درستي درسي است که براي آموختن و چاره جويي همان مسائل مبتلابه از خود بجا گذارده اند. کما اينکه مبارزات و فداکاريهاي مجاهد و فدايي قابليت ماندگاري اش فقط بقدر تأثير گذاري اش و راه گشايي اش براي رسيدن به دموکراسي پلورال، سکولار، فدرال و عاري از تبعيض (که بدترين نوع استثمار است) رقم زده خواهد شد و نه کم و کيف فداکاريها و ايثارگري ها که همهً بني آدم براي رسيدن به اهداف خوب و يا بد، فردي و يا جمعي، کم و بيش متحمل مي شوند.

فرهاد

shirinlove@yahoo.com

راستی گناه نسل ما چه بود؟!

خانم مينا انتظاری نسل ما يا همان نسلی که شما در باره ان صحبت نموديد. با وجود داشتن صداقت و شجاعت و فداکاری و .... متاسفانه اگاه نبود و به بدترين شکل تاوان عدم اگاهی و حماقت خود را پرداخت و کشوري را ويران کرد!! من خودم هوادار چريکهای فدائی بودم و بعد از انشعاب اقليت و اکثريت به اقليت پيوستم ولی هيچگاه عنصر اگاهی و علم سياست را در نزد هيچ گروه سياسی و فرد سياسی نديدم. ما فقط براحتی مورد بازی بزرگان سياست قرار گرفتيم و بس.

پناهنده مثل همه شما

راستی گناه نسل ما چه بود؟!

واقعا رو که نیست!!!! نسل شما نسلی که بدنبال سراب رفت و کشور ما را به این روز سیاه انداخت میدانم کتاب نبود بخوانید ولی اسلحه بود بکشید و نابود کنید و نابود شوید.

)))))البته نسل ما، نسل مجاهد و فدایی خلق، نسلی که بار اصلی انقلاب را به دوش کشید، هنوز رایحه اولین بهار آزادی را نچشیده بود که بناگاه ضد انقلاب و ضد خلق شد!))))

ازاد

azad@bur.net

آقای محترم لطف کنید توضیح دهید از کی تا به حال عبدالمالک ریگی رهبر جنبش مقاومت مردمی شده است؟ این چه نوع جنبشی است که آبشخور آن در پاکستان است و توسط نیروهای امنیتی آن کشور تامین میشود؟ بیچاره مردم ایران که هنوز از دست رژیم فاشیستی اسلامی در ایران رهایی پیدا نکرده برایش زهرالله و کوفت الله درست میکنید. اسلام و یا هر مذهبی که شعار جریانی باشد از همان اول مردود است. مردم ما نیاز به یک جامعه آزاد با قوانین مدنی غیر مذهبی دارند. همین جریان ریگی از نامش پیداست که تداعی کننده این مثل که " سگ زرد برادر شغال است"

کیانوش توکلی

پاسخ به کتاب آسیب شناسی یک شکست ، نوشتۀ علی میرفطروس .1

جناب جوات گرامی شما با یک نام مستعار از آن رو که بجای دادن نظر؛ علیه فردی حقوقی و حقیقی پرونده سازی کرده اید _کامنت شما حذف شده است . ایران گلوبال شاید تبلیغ بنفع این و یا آن را تحمل کند ولی پرونده سازی علیه اشخاص حقیقی را هر گز تحمل نخواهد نمود.

بگذریم موضوع فراتر از این حرف ها ست که فلانی دکتر است ویا مدرک دکترای خود را از آکسفورد خریده است ویا نوشته ها و تحقیقات دیگران را "کش " رفته است یا نه! موضوع اینها نیست چرا که در بین سلطنت طلبان انسانهای فرهیخه و تحصیل کرده کم نیست واینکه فلانی 15 تا کتاب نوشته دلیلی نمی شود که به تخریب بقیه جریانات سیاسی پرداخت و در عین حال همه جا فریاد بر آورد که این جمهوریخواهان و چپ ها حاضر نیستند که با سلطنت طلبان به اتحاد برسند . موضع این است که دستگاه تبلیغاتی سلطنت با یک نقشه حساب شده از یک سو با بزرگ کردن تعدادی از چپ های سابق که اکنون طرفدار سلطنت شده اندبه خراب کردن چپ و مصدقی ها و جمهوریخواه مشغولند و از سوی دیگر با« طرح یک کشور یک ملت » هر گونه حق و حقوق اقلیت های ملی _ قومی را تجزیه طلبی عنوان می کنند تا از این طریق زمینه را برای بلعیدن چپ ها و جمهوریخواهان را فراهم نمایند ف . تابان اخیرا مقاله ای نوشت تحت عنوان "جمهوری خواهی، همین امروز!

"جمهوری خواهی، همین امروز! " چکیده مطلب اش او چنین است:

"حضور فرزند آخرین شاه ایران در راس جریان سلطنت طلبی، یعنی حضور نماد سلطنت. با وجودی چنین نمادی، هیچ کدام از جریان های سلطنت طلب در ایران نوع نظام سیاسی مورد علاقه ی خود را «مسکوت» نمی گذارند بلکه با هزاران وسیله به جامعه اعلام می کنند. تا زمانی که این نماد و مدعی تاج و تخت سلطنت در جامعه ی ایران حضور دارد و در عرصه ی سیاسی نیز بسیار فعال به نفع جریان سلطنت طلبی عمل می کند،، این درخواست سلطنت طلبان از جمهوری خواهان که نوع نظام را «مسکوت» بگذاریم، تنها یک فریب سیاسی است ..."

Javat

کیانوش گرامی

ایاتفکر وتلقی ات با 30 سال پیشت یکی است؟ ایاتفکرو تلقی جوان خام 20ساله با میان سال 50-60 ساله یکی است ؟ اگر یکی باشد فاجعه است. کدامتان در ان سالهاایستادید وحرف خود را با صدای بلند!زدیدکه از دیگران توقع دارید؟.در همان سال 57 میرفطروس تک جوان واز معدود افرادی بود که مخالفت کرد .شعرخلیفه را بیاد دارید؟ . بعضی ها هنوز در گذشته پر از تهی اشان فریز شده اند ودریغ ازاندکی انصاف.

درمورد چاپ مکرر مقاله اقای افرادی(اوازه گری) ایا بغیر تعمد وکینه توزی دلیل دیگری داشت؟این مقاله سالها قبل چاپ وپاسخ داده شده بود.چاپ مجدد ان چه معنی داشت؟

در ضمن نویسنده چنین گفت هدایت مسعود لقمان است ومقاله در سایت روزنامک در دسترس است!!.در ضمن چرا مطلب اقای رامون را نیز در معرض خوانند گان نمیگذارید تا خود قضاوت کنند.مگر خود شمابه میرفطروس تهمت نزدید که از فرح پهلوی پول گرفته؟(همان ترفند اقای مسیبیان منتها از اشرف پهلوی).ای میل شما مدتی در ایترنت بود.

شیوا زیبا

به مناسبت روز جهانی زن، جنبش زنان در آذربایجان و حرکت ملی آذربایجان

ببینید . تورو خدا ببینید . این دیگه کیه . به هوش

زنان و روز زن

تا اکنون از اقلیت ها زیاد گفته شده است . پیرامون اینکه اقلیت ها اعم از دینی ، سیاسی، صنفی ، منطقه ایی و غیره مورد سرکوب و هجوم رژیم اسلامی می باشند بسیار بحث و بررسی شده است . در مورد زنان اما ، میتوان گفت که زنان تنها گروهی هستند که اگر چه در اقلیت نبوده و از اکثریت بزرگی برخوردار می باشند ولی همواره مورد سرکوب بوده و حقوق این گروه بزرگ که بیش از نیمی از جامعه ایران را تشکیل میدهند، همواره توسط حکومت اسلامی پایمال گردیده است .

به طور کلی رژیم اسلامی حاکم بر ایران هر آنکس را که سر تعظیم بی چون و چرا در برابرش فرود نیاورد و در مقابل رژیم صف آرایی نماید را ، بیگانه انگاشته و مورد آزار قرار میدهد ، حال میخواهد شخص از یک جنس خاصی باشد یا از یک مذهب خاص و یا از جغرافیای خاص .

پایمالی حقوق بانوان و عدم برابری حقوق زن و مرد مساله ایی دیرپا و عالم گیر می باشد که ریشه یابی تاریخی این معضل به عهده متفکرین و اندیشمندان بزرگ علوم مختلف همچون جامعه شناسی ، تاریخ ، الهیات و روانشناسی است . جهان در طول تاریخ ، همواره مردسالار بوده و به زن از دریچه جنس دوم و جنس کهتر نگریسته است .

اگرچه میتوان دلایل و پیشینه های زیاد و مختلفی را برای این مساله ذکر کرد ، اما به نظر می آید که تاثیر، نقش و دخالت مذهب در موضوع ستمکاری نسبت به زن، از دلایل دیگر پررنگ تر و بیشتر باشد و از این روی ما به عینه مشاهده می کنیم که در ممالک غیر لائیک ِ مذهبی که دین و سیاست به هم آمیخته است و حکومت هایی مذهبی بر این کشورها سلطه دارد ، زن آزاری از شدت و حدت بیشتری برخوردار است .

نمونه روشن و به آزمون در آمدهء این ممالک ِ زن ستیز ، کشور ایران است که زیر سلطه حکومت خودکامه و سرکوبگر اسلامی است . بیشتر از نصف جمعیت ( ۷۰ +) میلیونی ایران را زنان تشکیل میدهند که با روی کارآمدن جمهوری اسلامی حرکت سریع آنها به سوی پیشرفت و مدرنیته بسیار کند، و در بیشتر مواقع راکد مانده است ، گرچه در این آواخر جنبش زنان رو به پویایی می رود .

با دقت در این مساله که اکثریت کسانیکه در عرصه حقوق زنان درتلاش هستند و پرچم مبارزه جنبش زنان ایران را در دست دارند از همان نسل پیش از سال پنجاه وهفت می باشند، این واقعیت بر ما آشکارمیشود که ، روند روبه ترقی و پیشرفت زنان ، قبل و بعد از حاکم شدن جمهوری اسلامی تفاوت های بسیار دارد .

توجه به این نکته که با سلطه روحانیون بر ایران، کمترین محقق در عرصه های علوم مختلف، و نیز شاعر و نویسنده و هنرمند ، از میان زنان ایران ظهور کرده است ، خود گویای سرکوب زنان با روی کار آمدن رژیم دینی می باشد . اگر در کنار این موضوع به این مساله هم توجه کنیم که میزان پیشرفت زنان گریخته از ایران در زمینه های مختلف بسی بیشتر از زنان گرفتار در درون مرزهای ایران میباشد ، دیگر هیچ شکی برای ما باقی نمی ماند که استارت تجدد و نواندیشی که با کشف حجاب در دوره زنده نام رضا شاه فقید زده شد ، با روی کار آمدن مذهبیون افراطی در ایران پایان یافت .

آن زمان که انقلابی های شورشی به " محله قلعه " حمله کردند و چند زن قلعه را زنده زنده در آتش مردانگی ِ آمیخته به روشنفکری و تعصب مذهبی ِ خود سوزاندند ، بر همه روشن بود که نگرش این جماعت جن زده و مانده در گل ِ دین و تعصب ، نسبت به جهان پیرامون و نسبت به انسان چیست . کسانیکه اوج مردانگی ِ ذلیلانه یشان را با حمله و آتش زدن ِ درمانده ترین و ضعیف ترین قشر جامعه بروز دادند و بوی گوشت و پوست سوخته زنان قلعه تسکین دهنده جنون ِ دنباله دار و ذهن بیمار و مریض آنها بود ، به خوبی در آن زمان نشان دادند که این ظالمان همیشه به ضعیف ظلم میکنند و " ضعیفه " آزاری را در دستور کار خود دارند .

جماعت ِ هار و دندان تیزِ انقلابی با زنده زنده سوزاندن چند فاحشه ، که شرف و آبروی هر کدام از آنها بسی بیشتراز تیغ به دستان و خرناسه کشان ِ شورشی بود ، این پیام را منتشر کردند که از دید و نگاه کور آنها زن نه به معنای " زندگی " بلکه زن ریشه در " زنا " ی مندرج در رساله های دینی دارد و تمام و کمال مستوجب سنگسار ِ دنیوی و آتش ِ اخروی می باشد .

به گلوله بستن بانوی بزرگوار، سناتور دکتر ، همیشه زنده یاد ، فرّخ رو پارسا بر بالای چوبه دار ، به سال پنجاه و نه ، و اعدام ناجوانمردانه او توسط مردان ِ جانشین خدا، به اتهام مفسد فی الارض ( عامل فساد بر روی زمین ) نمونه ایی دیگر از نمود و بروز ماهیت ِ زن کشی ِ جماعت متحجر ِ میهن ستیز ، در همان اوایل پیدایش انقلاب ِ شورشی ها می باشد. از نظر این دون مایه گان ِ پست تر از هرچه پست ، زن ! زن است . هیچ فرقی نمیکند که زن ِ قلعه باشد یا نماینده مجلس یا برنده صلح نوبل یا روزنامه نگار یا نویسند و هنرمند . برای این کندذهنان ِ مونگول همین که زن مرد نیست کفایت می کند تا او را تا آنجا که میتوان خوار و آنگاه بر دار کرد .

در همان زمان که حاکمان اسلامی و کاسه لیسانش ، دست به کار آتش زدن و تیرباران زنان ، از قلعه تا مجلس شده و از دیگر سو به نوشتن و تصویب قوانین زن ستیزانه مشغول بودند، فاجعه ایی هولناک در ایران کلید خورده بود . این فاجعه اگر چه از سال 59 و در پیامد سلطه جبارانه ِ حکومت اسلامی آغاز گردید اما ، ابعاد و عمق این فاجعه سال ها بعد نمایان شد . پرژه های قتل های سریالی زنان آغاز شد و تا به اکنون ادامه دارد و بدا به حال جامعه ایی که در این جامعه ، حتی قاتلین زنجیره ای اش هم ، فقط زن می کشند .

در هریک از سه دهه حیات مرگ آور ِ رژیم اسلامی در ایران ، قاتلین سریالی ِ زنان فعال و به کشتن زنان مشغول بوده اند . دهه شصت ، مجید سالک محمدی و قتل های موسوم به " قتل با طناب سفید " ، این قاتل از سال پنجاه و نه تا سال یک هزار و سیصد و شصت و پنج ، بیش از صد زن را به قتل رسانید . دهه هفتاد و" خفاش شب " . و نهایتا دهه هشتاد با سعید حنایی در مشهد و" قتل های عنکبوتی " و نیز " قتل های محفلی کرمان " مصادف بوده است . تنها وجه مشترک این قاتلین ، انگیزه های مذهبی و یا فساد ستیزی نهقته در وجود اهریمنی این قاتلان می باشد که این دو انگیزه ریشه در تبلیغات مسموم و جاهلانه ضد زن ِ حکومت اسلامی دارد .

گذشته از فرامین زن ستیزانه ایی که در رساله های توضیح المسائل حاکمان دینی ایران درج شده و جنبه حکم الهی و دستور مقدس ِ خدایی دارد ، قوانین و مصوبات دیگر رژیم اسلامی نیز که همه بر پایه موازین شرعی و دینی بنا شده است ، کمیت و کیفیتی زن ستیزانه داشته و تا آنجا که توانسته محدودیتها علیه زنان را افزایش داده است . قانون اساسی جمهوری اسلامی با مشروط و ملزوم کردن حقوق زنان به " موازین اسلامی " عملا راه هر گونه پیشرفت و فعالیت را از زنان ایران سلب می کند و دوباره همان نگرش توضیح المسائلی در مورد زن را پیش می کشد . قوانین و مصوباتی که در مورد زنان در نظام ولایت فقیه تصویب میشوند اکثرا با پسوند " موازین اسلامی " و یا " اخلاق اسلامی " همراه است ، گویی دین مبین اسلام صرفا برای ستمکاری به زن نازل شده باشد .

جامعه زنان ایران به ویژه در این اواخر با روش های مسالمت آمیز خواستار بدست آوردن حقوق مسلّم خود شده و در تلاش مضاعف برای نیل به برابری و آزادی می باشد . رسیدن به جایگاه و منزلت واقعی و مورد احترام و سزاوار فرهنگ و کشور ایران با ماندگاری دیکتاتوری مذهبی در تضاد است . هر چه زنان بتوانند کفه ترازوی خود را برای برابری با مردان بالا تر بیاورند به همان اندازه کفه ترازوی کلّیت ِ جنبش مبارزاتی ملت ایران در برابر جمهوری اسلامی بالا خواهد آمد . از این روی دستاوردهای مبارزه زنان در فرایند سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری دموکراسی و مردم سالاری از اهمیت خاصی برخوردار است .

روز زن بر تمامی زندگی آفرینان که در مقابل مرگ آفرینان حاکم بر ایران قرار دارند شاد باد .

10 مارس 2009

رحیم رمضانی ــ ترکیه

http://www.hamdami.com/MFAFA/Didgah/130209-DidgahRamezani

کامران

کسانیکه از پاسخگوئی کافی و با منطق برخوردار نیستند

فرهاد خان نازنین دفاع از دوستان شهر اشرف دفاع از مواضع سازمان مجاهدین خلق ایران نیست. اکثر نمایندگان پارلمان انگلستان هم مخالف بودن مجاهدین خلق در لیست سیاه اتحادیه اروپا بودند ولی دولت انگلستان برای حمایت آخوندها به بودن مجاهدین در لیست اصرار می کردند که دادگاه عالی انگلستان و دادگاه پوئک بسود سازمان مجاهدین رای دادند و دولت انگلستان را شرمنده و سرافکنده نمودند. حمایت اکثریت در مجلس انگلستان به این معنی نیست که مجاهدین در انجا دولت تشکیل بدهند! در عراق هم اکثر مردم آنجا مخالف حضور آخوندها هستند و از وزنه شهر اشرف برای طرد تروریستهای ولایت فقیه بخوبی استفاده می نمایند. این ملاهای حرام لقمه هستند که می خواهند عراق را ببلعند بنابر این آخوندها دشمنان مردم عراق هستند و ساکنان شهر اشرف دوستان مردم عراق.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید