جمهوری اسلامی در سیاست خارجی، در تلاش برای تنش زدایی با غرب است. این سیاست با ریاست جمهوری روحانی شدت و حدت بیشتری بخود گرفته است. از مدت ها پیش آقای هاشمی رفسنجانی با بیان خطرات موجود به ضرورت عقب نشینی و نرمش تاکید نموده بود. رهبر جمهوری اسلامی نیز در آخرین بیاناتش به نرمش قهرمانانه اشاره نمود. به این ترتیب پروژه سازش با غرب کلید خورد. با این حال دو مبحث در محافل اسلامی در جریان است، اصول گرایان تلاش دارند، شرایط جمهوری اسلامی را با شرایط محمد در صلح حدیبیه پیوند بزنند، در حالی که وضعیت جمهوری اسلامی بیشتر به شرایط صلح حسن بن علی شباهت دارد.لازم به تذکر است که نویسنده مشکلی در ایجاد رابطه با غرب و تنش زدایی نمی بیند.
تاریخ صدر اسلام دو قرارداد مهم صلح را در خود جای داده است یکی صلح حدیبیه، که محمد پیامبر اسلام در منطقه حدیبیه با مشرکین قریش و مکه امضاء نمود و دیگری صلحی که حسن ابن علی با معاویه بر سر خلافت امضاء نمود.
بکار بردن اصطلاح نرمش قهرمانانه در سخنان آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و نشان دادن چراغ سبز برای آغاز مذاکرات، باعث شد تا مفسران سخنان ایشان، ازاین دو پیمان صلح در تاریخ صدر اسلام نام ببرند. اگر چه این اصطلاحی است که ایشان در ترجمه عنوان کتاب "صلح الحسن" نوشته " سید عبدالحسین شرف الدین بجای"صلح" به کار برده است و بیانگر اتخاذ سخت ترین و پیچیده ترین تصمیم از سوی امام دوم شیعیان حسن بن علی در یکی از حساس ترین برهه های تاریخ تشیع و اسلام است. اما گروه دیگری تلاش دارند تا شرایط کنونی را به شرایط صلح حدیبیه ارتقاع داده و ضعف پشت پرده در اتخاذ چنین تاکتیکی را بپوشانند.
صلح حدیبیه
درسال ششم هجری محمد با همراهانش برای انجام حج عمره راهی مکه میشوند. ماجرا بطور خلاصه چنین ادامه پیدا می کند که پس از ایجاد موانع از طرف قریش، گروه مسلمانان از بی راهه ها به منطقه ای به نام حدیبیه وارد شده و خیمه میزنند. بعد از رد و بدل شدن 4 نماینده مکیان و یک نماینده محمد وعدم نتیجه گیری، نهایتن سهیل بن عمروـ یکى از سرشناسان و متفکران قریش به عنوان نماینده از طرف قریش انتخاب شده و به مذاکره با محمد مىآید و سرانجام پیمان صلحی بسته می شود که از نظر مسلمانان باعث گسترش اسلام در شبه جزیره عربستان و بیرون آن شده است. سهیل در شروط این پیمان حاضر به پذیرش آغاز نگارش به نام خدا نشد، او حاضر نشد بپذیرد این پیمان بین مکیان و رسول خداست. بلکه این پیمان بین محمد پسر عبدالله و نماینده قریشان است. مفاد این پیمان چنین است:
- قریش و مسلمانان پیمان میبندند که در دهسال، با یکدیگر نجنگند و به یکدیگر شبیخون نزنند.
- هرگاه فردی از مکه از میان قریش بگریزد و به مسلمانان پناه آورد، محمد باید او را به قریش بازگرداند، ولی اگر یکی از مسلمانان به سوی قریش گریخت، قریش موظف به بازگرداندن او نیست.
- قریش و مسلمانان آزادند با هر قبیلهای که خواستند پیمان ببندند.
- محمد و پیروان او بایست این سال به مدینه بازگردند و در سال آینده و سالهای پس از آن، میتوانند برای زیارت کعبه به مکه بیایند، به شرط آنکه سه روز بیشتر در مکه نمانند و سلاحی جز شمشیر در غلاف، به همراه نداشته باشند.
- مسلمانانی که در مکه هستند، به موجب این پیمان، در انجام تکالیف و اعتقادات مذهبی خود آزادند و کسی حق ندارد به آنان آزار برساند و یا آنها را مسخره کند و یا آنان را به رها کردن آیین اسلام، بازدارد؛ بتپرستان قریش نیز در انجام عبادات مذهبی در مدینه آزاد هستند و مسلمانان حق تعرض به آنها را ندارند.
- قریش و مسلمانان پیمان میبندند که اموال یکدیگر را به رسمیت بشناسند.
- مسلمانانی که از مدینه به مکه وارد میشوند، جان و مالشان محترم است و کسی حق تعرض به آنان را ندارد. (ویکی پدیا فارسی)
مسلمانان در دوران صلح حدیبیه فرصت یافتند تا به تبلیغ اسلام پرداخته و در گسترش آن بکوشند، این صلح از نظر مسلمانان زمینه فتح مکه را در چند سال بعد آماده نموده است.
صلح حسن بن علی
اما اندر حکایت صلح حسن ابن علی نیز بسیار نوشته اند. صرف نظر از ویژگی های شخصیتی این دومین امام شیعه، خود این آشتی ملی و" نرمش قهرمانانه" در مقابل معاویه پسر ابوسفیان باعث ماند گاری امامت و شیعه در تاریخ اسلام و جهان شده است. چه بسا اگر جنگی در میگرفت، با توجه به وجود تردید و تزلزل، در همراهان حسن و دراقلیت بودن جنگ طلبان و در یک کلام عدم وجود توازن نیرو بین ارتش معاویه و طرفداران خلافت وامامت حسن ابن علی، از یک
سو و شایعات مربوط به احتمال حمله قریب الوقوع امپراتوری روم شرقی به بلاد اسلام و ضرورت آماده گی همه مسلمانان برای دفاع، از سوی دیگر، اسلام و شیعه امروز وجود خارجی نمی داشت.
بر مبنای این "نرمش قهرمانانه" معاویه که دنیا طلب و خواهان خلافت بود به خواسته هایش رسید. بنی هاشم و در راس آن حسن ابن علی هم که دنیا طلب نبودند، پس از دریافت مبالغی بابت این نرمش قهرمانانه (2 ملیون دینار) به مدینه نقل مکان مینمایند. حسن با بستن این پیمان ، شیعه، امامت و ولایت را دراسلام جاودانه میکند. خود او پس از نقل مکان به مدینه به گسترش شیعه، از طرق گوناگون از جمله تعدد زوجات می پردازد. اگر بخواهیم با یک جمع بندی مختصر مفاد پیمان صلح حسن ابن علی، بر اساس نقطه نظرات شیعه بپردازیم، به طور خلاصه به موارد زیر بر میخوریم:
در کتاب صلح امام حسن این چنین آمدهاست:
۱-حکومت به معاویه واگذار میشود بدین شرط که به کتاب خدا و سنت پیغمبر و سیره خلفای شایسته عمل کند.
۲-پس از معاویه حکومت متعلق به حسن است و اگر برای او حادثهای پیش آمد متعلق به حسین و معاویه حق ندارد برای خود جانشینی خود انتخاب کند.
۳-معاویه باید ناسزا به امیرالمومنین (علی) و لعن بر او را در نمازها ترک کند و علی را به جز نیکی یاد ننماید.
۴-بیتالمال کوفه که موجودی آن پنج میلیون درهم است مستثنی است و تسلیم حکومت شامل آن نمیشود و معاویه باید سالی دو میلیون درهم برای حسن بفرستد و بنی هاشم را از بخششها و هدیهها بر بنی امیه امتیاز دهد و یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهدایی که در کنار امیرالمومنین در جنگهای جمل و صفین کشته شدهاند تقسیم کند و اینها همه باید از محل خراج دارابگرد تادیه شود. ۵-مردم در هر گوشه از زمینهای خدا —شام یا عراق یا یمن و یا حجاز— باید در امن و امان باشند و سیاهپوست و سرخپوست از امنیت برخوردار باشند و معاویه باید لغزشهای آنان را نادیده بگیرد و هیچکس برخطاهای گذشتهاش مواخذه نکند و مردم عراق را به کینههای گذشته نگیرد. اصحاب علی در هر نقطهای که هستند در امن و امان باشند و کسی از شیعیان علی مورد آزار واقع نشوند و یاران علی بر جان و مال و ناموس و فرزاندانشان بیمناک نباشند و کسی ایشان را تعقیب نکند و صدمهای بر آنان وارد نسازد و حق هر حقداری بدو برسد و هر آنچه در دست اصحاب علی است از آنان بازگرفته نشود. به قصد جان حسن و برادرش حسین و هیچ یک از اهل بیت رسولخدا (محمد) توطئهای در نهان و آشکار چیده نشود و در هیچ یک از آفاق عالم اسلام ارعاب و تهدید نسبت به آنان صورت نگیرد.(ویکی پد یا فارسی)
این پیمان ناگزیر و به دلیل عدم وجود آلترناتیو دیگری انجام پذیرفته است. معاویه پس از بدست آوردن قدرت مطلق به انکار مفاد این عهد نامه می پردازد. حتی در جلسه معارفه در کوفه به تحقیر حسن پرداخته از او می خواهد تا به دلیل مقاومت و نپذیرفتن خلافت معاویه عذرخواهی کند. آنچه باعث میشود تا گروهی به جای پیمان مذکور از صلح حدیبیه یاد نمایند، عوام فریبی و خودفریبی در نمایاندن واقعیت های کنونی جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی با تحریم های کم نظیری در تاریخ خود روبروست، خطر حمله مستقیم آنرا تهدید میکند. شرکت نیرو های ارتش و سپاه در جنگ سوریه و گزارش های آنان از شرایط حاکمیت سوریه، نیز زمینه ساز عقب نشینی خامنه ای بوده است. هم اکنون بخش هایی از تیپ نوحه ارتش جمهوری اسلامی و واحد هایی از سپاه قدس در کنار حزب الله یا به نام آنها درسوریه به نبرد مشغول هستند. سیاست تقابل و مقابله به مثل خامنه ای در 8 سال گذشته منجر به رشد 5- اقتصادی و تورم 40 درصدی شده است. فروش نفت به عنوان %80 منبع در آمد های دولت، به یک سوم تقلیل یافته است، تازه وجه آنرا نیزبه دلیل تحریم های بانکی نمی توانند دریافت نمایند. کشورهای دیگر حتی چین و شوروی هم از فروش سلاح های دفاعی پیشرفته و استراتژیک به ایران خوداری میکنند. در صورت حمله غرب و با توجه به عدم حمایت مردم از حکومت، جمهوری اسلامی دوام چندانی نخواهد آورد. اما در عین حال خطر نابودی تمامی زیر ساخت های اقتصادی و صنعتی کشور و از همه مهمتراحتمال حاکمیت آنارشی و تروریسم، درگیری های قومی و مذهبی هم کشور را تهدید میکند. در چنین شرایطی تجزیه ایران به کشورهای کوچکتر در دستور العمل مرتجعین منطقه قرار خواهد گرفت. این فقط یکی از سناریو هایی است که ممکن است اتفاق بیافتد. آنچه خامنه ای را وامیدارد تا به "نرمش قهرمانانه" تن دهد واقعیت های غیر قابل انکاری است که با آن دست به گریبان است. مبارزه مدنی مردم ایران و ناتوانی رژیم اسلامی در حل معضلات جامعه از یک سو و بالا گرفتن اختلافات جناحی از سوی دیگر شرایط را برای جمهوری اسلامی پیچیده تر نموده است. البته حفظ نظام ولایتی و استمرار حاکمیت مستبدانه جمهوری اسلامی تنها عاملی است که خامنه ای را به قبول عقب نشینی یا نرمش قهرمانانه واداشته است، و در عین حال او ترجیح میدهد، این نرمش را از جیب جناح های دیگر رژیم اسلامی هزینه نماید.
پایان
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید