رفتن به محتوای اصلی

ميلاد" و "يک شعر خوشحال"

ميلاد" و "يک شعر خوشحال"

Image removed.عقربه‌های ساعتم

 

روی زمانِ تازه است.

 

معنی ِ روزگار من

 

جان وُ جهانِ تازه است.

کیست درین کرانه‌ها

 

نام ِ ترا سرود کرد؟

 

چیست که سینه‌ی ترا

 

از تپش ِ ستاره‌ها

 

شعر سپید ِ رود کرد؟

سالِ خمیده، در گذشت

 

سالِ خجسته، سر رسید.

 

عقربه‌های ساعتم

 

سوی پرنده، پر کشید.

 

 
 

 

۲

یک شعر خوشحال

Image removed.

در روبه‌روی چشم ِ این سال

 

نام ترا آهسته در شعری نوشتم.

 

دیدم تمام واژه‌ام خوشرنگ وُ گلریز-

 

لبریز از لبخند ِ مست‌اند.

پیمانه‌های واژگانم

 

مشتاق ِ آن چشمان وُ دست‌اند.

دیدم که عطر تازه‌ای در خانه، جاری‌ست.

 

دیدم صدای مهربانت

 

این سینه را آیینه‌ای از رستگاری‌ست.

وقتی مدادم، ماه را در نام تو ریخت

 

تاریکی ِ دیرینه‌ام از سینه، بگریخت.

 

در روبه‌روی چشم ِ این سال
من بودم وُ نام تو وُ یک شعر ِ خوشحال.

 

reza.maghsadi1@gmail.com

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید