رفتن به محتوای اصلی

لنینگراد غرب کردستان تداعیگرمقاومت کردها درقبال نیروها هژمونیک طلب کاپیتالی

لنینگراد غرب کردستان تداعیگرمقاومت کردها درقبال نیروها هژمونیک طلب کاپیتالی

لنینگراد غرب کردستان تداعیگرمقاومت کردها درقبال نیروها هژمونیک طلب کاپیتالیستی ، درسدەی بیست ویکم عملیات نظامی طولانی مدتی که توسط نیروهای آلمانی بر ضد شهر لنینگراد - شهری تاریخی که امروز سنپترزبورگ شناخته می‌شود - در جبهه شرقی جنگ جهانی دوم انجام گرفت. محاصره 8 سپتامبر1941، زمانی که آخرین جاده ورودی به شهر مسدود شد، آغاز گشت. گرچه نیروهای شوروی 18 ژانویه 1943 موفق به بازکردن یک راه باریک برای ورود به شهر شدند، اما آزاد شدن شهر تا 27ژانویه 1944، یعنی بعد از 872 روز، به درازا کشید. این محاصره یکی از طولانی‌ترین و ویرانگرترین محاصره‌ها در تاریخ بود. ارتش آلمان در اواخر ماه اوت 1941 با شکستن حصر دفاعی شهر و قطع تمام راه های ارتباطی، لنینگراد را از سمت خشکی به محاصره خود در آورد. در ابتدا مردم شهر از خود مقاومت نشان داده و شبانه روز به احداث دیواره های دفاعی جدید در اطراف شهر مشغول بودند. در این زمان هیتلر بدون توجه و احساس ترحم نسبت به ساکنان شهر دستور گلوله باران لنینگراد توسط واحدهای توپخانه دورزن ارتش را صادر کرد. در این ایام پس از بین رفتن انبارهای آذوقه شهر گرسنگی بر مردم چیره شد. تعداد زیادی از سکنه لنینگراد به خصوص کودکان و افراد سالمند جان خود را از دست دادند. در این ایام عملیات شکست حصر لنینگراد یکی پس از دیگری به بن بست می خورد. در این زمان حدود 1 میلیون و 300 هزار نفر توانستند از طریق تنها راه ارتباطی موسوم به "مسیر زندگی" به بیرون از شهر فرار کردنند.

در روزهای پایانی سال 1943 نیروهای نظامی آلمان که تصور چنین مقاومتی از طرف لنینگراد را نداشتند، بر قدرت بمباران توپخانه ای خود افزودند. ولی ساکنین شهر که پس از ایجاد کریدوری به عرض 11 کیلومتر در امتداد دریاچه "لادوژسکی" توسط نظامیان لنینگراد و"ولخوفسکی" به آینده امیدوار شده بودند، به مقاومت خود ادامه دادند. سرانجام روز 27 ژانویه سال 1944 در پی حمله گسترده ارتش سرخ پس از 872روز محاصره، شهر لنینگراد آزاد شد. مسلما بازماندگان این رویداد تاریخی هیچ گاه فراموش نخواهند کرد که شهر "لنینگراد" به چه قیمتی در نقشه جغرافیایی جهان باقی ماند. با بازگوی مختصر این تاریخ میخواهم تصوری را ترسیم نمایم کە نزدیک بە دو سال است کە نیروهای منطقەای و فرامنطقەای هدفمند و سیستماتیک با برنامەریزی، در تلاشند کە دستاوردهای ، ثبات و ستاتوی فعلی انقلاب کوردها بە نمایندگی "شورای عالی کوردها" در غرب کردستان را بی تاثیر نمایند . وبا انواع محاصرهای سیاسی - نظامی ، اقتصادی ، اجتماعی و حتی بهداشتی در پی از بنیان بر چیدن انقلاب غرب کوردستان کە بە اساس خط فکری سوم و آلترناتیو گذار از بحرانها در خاورمیانە شهرت یافتە است هستند. از همان شروع انقلاب در سوریە دولت ترکیە با دخالت سریع در پی از بین بردن حکومت بشار اسد و از یک طرف دیگر درصدد حذف کوردها در آیندەی پیش رو بە معنای تاثیر گذاری بر انقلاب سوریە و دستاوردهای ملی وهویتی کردها دراین بخش بر آمد. از همان اوایل انقلاب در سوریە دولت ترکیە تمامی تلاشهای سیاسی - نظامی، تحریم و قطع رابطە با حکومت بعث را بە اوج رساند کە این تصمیم ترکیە بە نسبت حکومت بعث چندین برابر مزاعف تر و شدید تر بر مناطق کردنشین، علل خصوص ضدیت تمام عیار با نمایندەی اکثریت کردها یعنی شورای عالی کردها و"حزب اتحاد دمکراتیک " (P.Y.D) اعمال میگردد. کە در این مدت شاهد آن بودیم کە دولت ترکیە با انواع تجهیزات نظامی – سیاسی و اقتتصادی و فراهم نمودن امکان بە معنای در اخیتار نمودن جغرافیا مرزی وگشودن راە نفوذ برای گروهای اسلامی رادیکال در نوار مرزی خویش و حمایتهای بی حد و حصر در تمامی زمینەها در پی ضربە زدن بە دستاوردهای انقلاب کردهای این بخش از کردستان اقدام کردە است. سیاست نیروهای فرا منطقەای کشورهای اروپای و آمریکای بە نسبت دستاوردها وستاتوی سیاسی کردها در سوریە چندان متفاوت تر از دولت ترکیە نمی باشد. نیروهای فرا منطقەای درپی دست یابی بە منافع خویش از هرگونە دخالت و حملەی گروهای اسلامی رادیکال بە غرب کردستان بە طور غیر محسوس و پنهانی حمایت میکنند و یکی از این نوع حمایتها سیاست بازیابی و فروش سلاحهای تولیدیشان است کە در طول چندین سال آن را تولید کردە ، کە هزینەهای غیر قابل تصوری را باریشان در پی داشتە است با وارد کردن و فروش آن بە بازار اسلحە راهی را برای جبران هزینەهایشان باز نمودەاند. کە از طریق با درست نمودن فاجعەها، بحرانها و شوکها و محاصرهای اقتصادی اینچنینی در پی فرصتهای هستند تا نظریە پردازان راست گرا ضربهای فیزیکی – نظیر انقلاب نارس، کودتا، جنگ، حملات تروریستی، و بلاهای طبیعی و غیرە را ...... اما غالبا با بحرانهای اقتصادی از قبیل جنگهای دارزمدت، محاصری اقتصادی و جغرافیای با هدف آوارگی و گرسنگی در سطح کلان، بی ثباتی سیاسی واجتماعی، تداوم بحران بدیها، تورم لگام گسیختە، شوکهای ناشی از نوسانات ارزی و رکود اقتصادی از این فرصتها بهترین بهرەبردای بە نفع خویش استفادە نمایند. براین باورم کە عملکرد سیستم ، و ذهنیت لیبرالیسم کاپیتالیستی بە هیچ مرز و اصولی پایبند نیست واگر شرایط سیاسی، اقتصادی، جغرافیای و استراتژیکی غرب کردستان را از نظر بگذرانیم بهتر و شفاف تر برایمان قابل درک است کە ستاتوی سیاسی کوردها (خود مدیریتی دمکراتیک ) دراین بخش از کوردستان تا چە حد بر عملکرد ورفلکس نیروهای هژمونیک طلب لیبرالیسمی ( آمریکای- اروپای ) تاثیر دارد. از نقطە نظر سیاسی، اقتصادی و حتی ایدئولوژیکی برایشان قابل درک نیست. کە اندیشەی نوین سوسیالیستی کە کردها در خاورمیانە و خط سوم بەعنوان فلسفەی "آپویی" آن را نمایندگی میکنند و کوچکترین نهاد اجتماعی را اساس مشارکت در جامعە میداند و با پارامترهای نوین خویش در پی تحقق شرایط حقوقی و انسانی جامعەای آزاد خاورمیانە باشد. کە بە باور من راە دمکراتیزاسیونی خاورمیانە از راە انقلاب کردها در منطقە گذار مینماید. و دمکراسی بدون اساس گرفتن مطالبات کردها ثبات گیر نمی شود ودرجوهر اینچنینی بی معنا میباشد .حال با توج عملکرد نیروهای منطقەای و فرامنطقەای سرنوشت خلق کورد بە کدام سو و یا چارەیابی آن بە معنای راەحل ومطالبات احقاق حقوق سیاسی و هویتی گذار مینماید ؟؟؟ و یا عملکرد جنایتگرایانە گروهای اسلامی رادیکال بە معنای، ترور، انفجار ، نسل کشی، قتل عام، بە کدام خط رادیکالتری سوق پیدا میکند؟؟؟ سوالاتی از قبیل این مسائل برای نیروهای سرمایەداری (کاپیتالیسم ) حائز اهمیت نیست ، تا زمانی کە اقدامی از طرف این گروهای رادیکال اسلامی ( شبکە القاعدە ) دربرابر نیروهای فرا منطقەای صورت نپذیرد . تنها و تنها یعنی دولتهای اروپایی و امریکای در صدد کنترل و یا پراکندە کردن این گروها هستند و از یک طرف دیگر فقط بە منافع کلان سیاسی و اقتصادی خویش می نگرند و تمامی سعی خود را در جهت رسیدن بە اهدافشان می کنند.


کلام آخر با توضیحات بالا کە ضرورتی بود برای تشریح رویکرد سیاسی - نظامی و نوع نگرش و جهانبینی این نیروها میخواهم بە سراغ بحث اصلی کە تا حدوی از آن خارج گشتەام بر گردم. از اوایل شروع نا آرامیهای سوریە تا کنون در غرب کردستان اولین حملات گروهای اسلامی رادیکال، تحریمهای اقتصادی مسدود نمودن راههای ورودی بە مناطق کوردنشین غرب کردستان، درست نمودن دیوار حائل از طرف دولت ترکیە مرز مابین کوردهای ( شمال و غرب ) کردستان، کمکهای بی حد وحصر دولتهای عربی بە گروهای اسلامی (داعش) و هزاران مورد دیگر کە در تاریخ 8 نوامبر 2012 در منطقەی سریکانی غرب کردستان تقریبا اولین حملات نظامی و محاصرهای اقتصادی نیروهای منطقەای و فرا منطقەای ، درقبال غرب کوردستان " روژئاوا " آغاز گشت. اگر هم حملات سیاسی ، ایدئولوژیکی ورسانەای را بە ابعاد مسئلە و تضاد منافع ما بین نیروهای تداخلگر را درمنطقە بە انقلاب کردها در غرب کردستان اضافە نمائیم بهتر باریمان قابل درک است ، دفاعی کە درطول نزدیک بە دو سال است. کە خلق کرد و نیروهای " یگانهای مدافع خلق " در قبال اینگونە حملات انجام میدهند نە تنها نمی توان آن را با لنینگراد شوروی سابق قیاس کرد، بلکە میتوان یگ گام فراتراز آن نهاد. و از آن بە عنوان آخرین توان تداخل نیروهای هژمونیک طلب کاپیتالیستی در سدەی بیست ویکم در خاورمیانە نام بە میان آورد. بر این مبنی محاصرەی لنینگراد در جنگ جهانی دوم مابین دو بلوک شرق و غرب ( متحدین و متفقین ) بە وقوع پیوست . کە نیروهای دولت های اروپای بە دو دستەی مذبور در قبال هم بە جنگ پرداختند و تقریبا در یک سطح از تجهیزات نظامی وسیاسی قرار گرفتە بودنند. اما دفاعی کە خلق کرد و " نیروهای یگانهای مدافع خلق" در این مدت نزدیک بە دو سال از خویش نشان دادند تنها میتوان از آن بە عنوان یک ساختار منسجم و مردمی و داری پایگاە تودەای و پیروی نیرویهای اجتماعی ازچهارچوب فکری یک اندیشە سیاسی و ایدئولوژیکی نام بە میان آورد کە با تدوین تمامی مبانی ها سیاسی و اجتماعی در جامعە بدون امکان دستیابی بە تثبیت ستاتو بە معنای رسمیت یافتن جوامع بین المللی تنها و تنها با انسیاتیوی حزبی و توان سیاسی ، ایدئولوژیکی وحمایتهای خلقی امکان پذیر میباشد کە امروز ما شاهد دستاوردی عظیم اینچنینی باشیم . حتی اگر هم محاصرەای کە نیروهای هژمونیک طلب کاپیتالیستی ، از سانسور خبری ، تحریم اقتصادی، بی تفاوتی در قبال حوادث تاسف بار این چندسال ، کە از همان اوایل شروع انقلاب در سوریە بر علیە مناطق کردنشین اعمال گردیدە و اوج این نوع نگرش و عملکرد مدرنیتەی کاپیتالیستی را در دعوت نکردن بخش عظیمی از کردها بە نمایندگی "شورای عالی کوردها " در ژنو دوم نام بە میان آورد بهتر برایمان نمایان خواهد شد کە اقتصاد گران راستگرای لیبرالیسمی در صدد بنیان نهادن مبانی های خویش و نهادینە کردن آن در بطن جامعە خاورمیانە و منطقە میباشند . بر این باورم همانگونە کە کردها ازهمان اویل بدون هیچ کمکی از طرف نیروهای منطقەای توانستند . خود را در برابر حمالات گروهای اسلامی و حمایتهای دولتهای عربی و ترکیە از این گروها ، خویش را محافظت وضربات سنگینی بر آنها وارد نمایند و گامی فراتر اقدام بە تشکیل خود مدیریتی دمکراتیک در مناطق تحت حفاظت خویش بپردازند از این بە بعد هم کردها و نیروهای مدافع آن هم میتوانند باهمان ساختار منسجم و مردمی و درست نمودن پایگاهای اجتماعی در تمامی سطوح انتظار این را داشت کە"شورای عالی کوردها " بە دستاوردهای مورد نظر خویش یعنی مطالبات سیاسی ، هویتی بە معنای واقعی کلمە درسوریە و منطقە بە ستاتوی سیاسی خویش در آیندەی نە بسیار دور در جوامع بین المللی دست یابند .

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

منبع:
ایمیل شخصی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید