رفتن به محتوای اصلی

حماسه های خاموش درسرابی تاریخی . 30

حماسه های خاموش درسرابی تاریخی . 30

اسلام دموکراتیک = دموکراسی اسلامی

قسمت سی ام

پس از ضربه سال 50 به دست ساواک شاه به مجاهدین که منجر به دستگیری 90 درصد از کادرهای سازمان مجاهدین خلق ایران گردید، شرایط و محیط زندان فرصت مناسبی بود تا تکاپوی افکار سرعت بگیرد. اگر گروه ایدئولوژی مجاهدین موفق شده بود تا پیش از دستگیریها و در همان فاصله 44 تا 48 به تناقضات دستگاه فکری پاسخی منطقی بدهد و شکافها را ببندد (کاری که رجوی در سال 64 کرد و شکافها را بست). دیگر و قطعاٌ پس از ضربه سال 50 و دستگیریها، نطفه انشعاب سال 54 بسته نمیشد. طبیعی است که با زدن هر برچسبی مبنی بر بریدگی در مقابل تناقضات و ابهامات، باز هم صورت مساله پاک نمیشد بلکه تنها برای مدتی روی آن را میپوشاند. آنچه که باعث شد بقیه اعضای سازمان با دوری از جریان تقی شهرام، موقتاٌ سرپوشی روی تناقضات و ابهامات ذهن خودشان بگذارند عبارت بود از اندیشه های فردی مذهبی و راست و سکوت برای جلوگیری از سو استفاده رژیم شاه. زیرا به طور طبیعی هر حرف درستی در زمان نامناسب، ناگزیر به روشهای غیر اصولی می انجامد.

فرض کنید تقی شهرام اگر به جای سال 54 در سال 64 به تناقضات دستگاه فکری مجاهدین رسیدگی میکرد، آنگاه آیا سیر رویدادها به گونه ای دیگر رقم نمیخورد؟ و یا باز هم به دلیل عدم سو استفاده خمینی همگان باید سکوت میکردند؟

چرا پس از انشعاب سال 54، هنگامی که صدام سقوط کرد، مجاهدین در نشستهای درونی خودشان قاطعانه اعلام کردند هر کس در شرایط کنونی از سازمان جدا شود اپورتونیست راست است؟! چهل سال از تاسیس سازمان مجاهدین گذشته است و طی این مدت از نظر رهبر عقیدتی انشعاب 54 اپورتونیست چپ نما است. جداشدن پس از سرنگونی صدام اپورتونیست راست است و مجاهد هنوز در جاده انقلاب ایدئولوژیک پیروز همه صحنه هاست. همیشه شادند و در بهار زندگی میکنند. هم در فاکس نیوز صندلی دارند و هم در اتحادیه اروپا. با این حساب چه تناقض و کمبودی موضوعیت دارد؟! روند تعیین تکلیف ابهامات و پرسشها، نیاز به گذشت زمان داشت.

اندیشه های مذهبی و ایده آلیستی در رابطه با حل مشکلات جوامع، ناتوان هستند و به مرور زمان که عملا به چنین عجزی می¬رسند ناچارند و باید به یک جهش یا پوسته شکنی تن دهند. تقی شهرام از این دیدگاه به چنین ضرورتی میرسد و به سمت همان جهش یا پوسته شکنی گام برمیدارد چون معتقد بود که حتی اگر امروز به چنین موضوع و تناقضات پرداخته نشود، دیر یا زود کل دستگاه از حرکت در مسیر تکاملی باز خواهد ایستاد. اما مسعود رجوی با حفظ اسکلت مذهبی خودش و با تکیه بر سبکهای رئالیستی، با مارکسیسم هم عقد اخوت بستند تا آرام و خزیده، حفره ها و نواقص دستگاه اسلامی خودشان را با کمک گرفتن از تئوریهای مارکسیسم بپوشانند وبرای نیل به جامعه بی طبقه توحیدی عزمی جزم داشتند!

امروز 3 دهه از جریان تقی شهرام گذشته است. مسعود رجوی به ضرورت آن جهش و پوسته شکنی با انقلاب ایدئولوژیک و رهبر عقیدتی پاسخ داد. پس از آن وطی 20 سال پروسه عملی رهبر عقیدتی در این مسیر و بیلان مجاهد خلق، رهبر عقیدتی اصلاٌ به روی مبارک نخواهد آورد که اسلام در تمامیت آن و با هر گونه مانوری، اگر میتوانست توان حل تضادهای یک جامعه را با حاکمیت سیاسی اش داشته باشد، پس شروع فاز نظامی و درگیر شدن با رژیم خمینی اشتباه بود و اگر هم نمیتواند پاسخگو باشد باید دست از نیابت امام زمان و رهبری عقیدتی و دیگر دکانهایی که رجوی گشوده بود می شست.

درباره واژه "درونی" هم نیاز به دقت بیشتری است تا دریابیم که در فرهنگ مجاهدین چه مفهوم و معنایی از آن استخراج شده است. جان کلام واژه "درونی" که مجاهدین انقلابشان را با آن سرشته اند، چیزی نیست جز بازداشتن دیگران از نگاه کردن به خودشان. یعنی اینکه کسی به آنان کاری نداشته باشد تا هر کاری که میخواهند انجام دهند. البته به عنوان یک فرد از جامعه،( اصطلاح "چهاردیواری*اختیاری )امری معقول به نظرمیرسد!. اما هنگامی که سرنوشت جمعی و زندگی جامعه مطرح میگردد، آنگاه استفاده از واژه "درونی" فریب و مغلطه است.

هرگاه از رژیم ولایت فقیه هم درباره جامعه و حقوق بشر پرسیده شود؛ رژیم همین استدلالها را میآورد وسنگسار و درآوردن چشم و کشتار و هزار جنایت دیگر را حق خودش میداند. دلایل و شرایط خوشان را دارند و با کرامت خاص آخوندی سخن از "حقوق بشر اسلامی" یا همان جنایت میرانند. منظور رهبر عقیدتی هم همین است که به او کاری نداشته باشیم چرا که او مظلوم است و در چارچوب "انقلاب درونی" مجاز به هر کاری هست!

همه انرژی و امکاناتی که مجاهدین در اختیار گرفتند و همه اعتماد و نیروهایی که زیر چتر مجاهدین جمع شده اند، از کرات و جهان دیگری نیامده اند. اگر داستان به مردم ایران مربوط است، باید پاسخ گوی هر پرسش و ابهامی هم باشند. برای من به عنوان یک عضو جامعه هیچ مهم نیست که خمینی یا رجوی در اتاق خودش آواز میخواند یا دعای توسل، یا غزل میخواند یا میگوزد، مگس میکشد یا نمیکشد، انقلاب میکند یا میشود؛ آنچه برای من به نام یک انسان اهمیت دارد این است که هیچیک از آن دو نماینده خداوند بر روی زمین، با سرنوشت و زندگی دیگران بازی نکنند. چرا باید جامعه یا هر گروهی از انسانها نادیده گرفته شود، سرکوب شود و کوتوله پنداشته شود؟

با هر تبلیغات و وعده و شگرد و دروغ و ترفندی، به حساب خودشان جذب نیرو میکردند به نام خلق و سرنگونی و مبارزه! اما پس از ورود نفرات به درون قرارگاهها بیدرنگ دربهای خروج را میبندند و قاطعانه میگویند که یا باید بمانی و مجاهدخلق شوی و یا نفوذی رژیم ولایت فقیه هستی؟ و ادامه داستان؛ فرستادن نیروها به سلول انفرادی و زندان ابوغریب و استرداد به رژیم ولایت فقیه که در انتظار نیروها بود.

بنابراین واژگان "انقلاب درونی" یا "مناسبات درونی" ، هنگامی که از محدوده فردی خارج میشود و جامعه یا گروهی را در بر می-گیرد، تنها بهانه و دستاویزی خواهد شد برای ساکت نگاه داشتن همگان تا هر جنایتی را به سادگی انجام داده و توجیه کنند. مجاهدین مدعی بودند و هستند که حرکت انقلاب درونی در تاریخ بشر سابقه نداشته است!

نیازی نبود تا با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی بر چنین عجزی سرپوش بگذارد. همان آدرسهای غلطی که به آن واسطه همگان باید کشف میکردند که کدام اسلام برحق است. اسلام خمینی یا بازرگان یا شریعتی و یا اسلام رجوی. اگر قرار بود که با اندیشه های مذهبی و خرافات و افسانه های دوران غارنشینی و خدایان حک شده بر دیواره غارها که حالا پیشرفت کرده و نامرئی شده اند به نیازهای جامعه و مردم پاسخ داد. پس نباید دوران قرون وسطی، بد و ارتجاعی معرفی شود. ایرادی هم بر خمینی وارد نیست پس رجوی حق دارد پس از خمینی بیاید.

ادامه دارد

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید