رفتن به محتوای اصلی

تئوری شناخت در نظر بورژوازی

تئوری شناخت در نظر بورژوازی

آیا در دمکراسی ، آزادی عقیده و بیان شامل فعالیت دروغگویان نیز میشود ؟ نظریه شناخت یک شاخه از علم فلسفه و بخشی از فلسفه نظری است . امروزه اشاره میشود که رشد تئوری شناخت در عصر جدید به سبب بحران فلسفه متافیزیک بود .

هگل میگفت که شناخت و نظریه شناخت دارای وحدتی دیالکتیکی هستند و شناخت و نقد شناخت را نمیتوان از هم جدا کرد . چنانچه نظریه شناخت یک شاخه از فلسفه باشد باید دو احتمال را بپذیرد ؛ یعنی یکی غیرمفید بودن و دیگری غیرممکن بودن . گروهی مدعی هستند که بهتر است بجای شناخت ، از دانش بگوئیم چون نظریه شناخت یک تئوری از اشکال دانش است و دانش چیزی غیر از شناخت نیست . اندیشمندان بورژوازی ، دانش ، یقین ،منظور ، باور ، و عقیده را از جمله مفاهیم شناخت میدانند ، به این سبب سئوال میشود که نکند اصلا ما در جستجوی یک اتوپی ناکجا آباد شناخت هستیم ؟

از زمان رواقیون در دوره یونان باستان ، فلسفه را به سه شاخه – منطق ، اخلاق ، و فیزیک (طبیعت) تقسیم کردند . نخستین متن نظریه شناخت متعلق به افلاتون ؛ در دیالوگ تئاتت ، در باره پرسش " دانش چیست ؟ " بود . افلاتون شناخت را پیرامون اموری میدانست که قابل دیدن باشند . در یونان باستان مفهومی برای دانش وجود نداشت غیر از واژه " دیده شده " . پدر دانش جدلی و ایده ، ارسطو بود . از واژه و مفهوم دانش ارسطو تا عصر جدید در محافل روشنفکری استفاده شد . نظریه شناخت در جستجوی اعتبار و تعریف عینی شناخت بود . طرفداری کانت از سه بخش بودن فلسفه بصورت منطق ، فیزیک ، و اخلاق ، موجب شد که تا عصر جدید این تعریف اعتبار داشته باشد . در قرن 19 توسط ادوارد سلر ، نظریه شناخت جدید مورد توجه قرار گرفت .

دکارت ، جان لاک و کانت از آنزمان به بحث در باره تئوری شناخت در فلسفه بورژوایی پرداختند . از میانه قرن 19 کوشش شد تا از فلسفه اعاده حیثیت شود و آنرا از جمله علوم جدی بحساب آورند و تعریف جدید آن از نظریه شناخت را بپذیرند . در قرن گذشته کوش شد تا فلسفه را همان تئوری شناخت بحساب آورند که همیشه دنبال شناخت عملی بوده است ، به این دلیل نظریه علم که در قرن بیست جا باز نمود ، کوشید تا عنوان نظریه شناخت را به عقب براند .

از آغاز عصر جدید متفکران به این نتیجه رسیدند که علم باید بصورت یک سیستم تعریف شود ، و فلسفه آرزو داشت که آنرا بعنوان خرد ناب بشمار آورند . کانت میگفت که تمام فلسفه یا شناخت از خرد ناب است و یا شناخت عملی از اصول تجربی ؛ اولی را فلسفه ناب و دومی را فلسفه تجربی نامیدند چون علوم تجربی از عنوان فلسفه صرفنظر کردند ، فلسفه و فلسفه محض یکی شدند و از این طریق به متافیزیک نزدیک گردیدند که باعث بحران در فلسفه شد . در قرن 20 حتی فیلسوفانی مانند نیچه ، سارتر ، کی یرکه گارد ، هایدگر ، و آدرنو را در بعضی از محافل دانشگاهی ، فیلسوفانی غیرعلمی بشمار می آوردند .

جدیدا نظریه شناخت , عنوان مدرن تئوری علمی را بخود گرفته است . پدیده شناسان ، نمایندگان فلسفه وجود ، و نئومارکسیستها با وجود اختلاف ماهوی روی این اصل توافق کردند که فلسفه باید همه چیز باشد و نه فقط تئوری شناخت ، گرچه تئوری شناخت فلسفی باید جایی مطرح شود که فضای فلسفی حاکم باشد . شناخت علمی مدتهاست که خود علمی منقد و مستقل شده که نیازی به نگهبان فلسفی ندارد. شناخت تنها شامل شناخت علمی نیست بلکه حاوی انواع دیگر عناصر شناخت نیز میباشد . در اصل شناخت و علم دو مفهوم جمع و گوناگون هستند .

بقول هگل مجموعه شناخت و نقد شناخت چیزی غیراز روش دیالکتیکی نیستند . هگل میگفت که کانت فلسفه اش را انتقادی نامید چون به نظر او هدف آن فلسفه ، نقد توانایی شناخت بود . در پایان سئوال میشود که آیا واقعا دانش و شناخت یکی هستند ؟ هایدگر به تحقیر تئوری شناخت پرداخت و گفت که در فلسفه جدید از زمان دکارت مسائل اصلی نظریه شناخت ، فلسفه عصر نو شده اند ، و رابطه میان آگاهی و جهان ، ذهن و عین ، موضوعاتی صوری گردیده اند . یعنی حتی شک و اشتباه نیز از جمله موضوعات یک نظریه اشکال دانش شده اند . در میان 7 عالم یونان باستان ، کسانی مانند تالس ؛ نخستین فیلسوف غرب ، و سولون ؛ نخستین قانونگذار دوره باستان وجود داشتند . نخستین بار ارسطو بود که با طرح مفاهیم و واژههای علمی ، موجب آغاز دانش تئوریک شد . در پایان این مبحث باید پرسید ،پس تئوری شناخت مارکسیستی شامل چه نکات و اصولی است ؟

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید