بيانيه آخر آقاي موسوي، بيانيهاي ماندگار در عرصه سياسي ايران خواهد بود. به نظر من فرصت مناسبي را پيش روي طرف مقابل قرار ميدهد تا خطمشي حذف و افراطي موجود تغيير كند. جناح افراطي بايد متوجه باشد كه وضعيت كلي جامعه و حكومت در ايران به گونهاي است كه نيازمند بازسازي اعتماد از دست رفته است و نبايد تظاهرات بعد از عاشورا نيز آنان را فريب دهد، چرا كه دستاندركاران آن بهتر از هر كسي ميدانند كه با چه زحمت و هزينهاي چنين گروهي جمع شدند و تا چه حد با طيبخاطر يا موافقت با ايده آنان در آنجا جمع شدند. دولت ايران دير يا زود با چند چالش جدي مواجه خواهد شد. چالش در سياست خارجي و مسأله هستهاي، چالش اقتصادي و چالش سياسي در داخل نيروهاي موجود در قدرت، سه چالشي هستند كه دير يا زود گريبان آنان را خواهد گرفت، و اگر هرچه زودتر براي چالش بالفعل و محوريتری كه شكاف آنان با جامعه است، فكر نكنند، سه چالش مذكور به اين بحران محوري اضافه خواهد شد و حكومت را با بحراني بسيار عظيمتر از آنچه تصور می کنند مواجه خواهد كرد. اما بيانيه مهندس موسوي اين شرايط را فراهم كرده است كه همزمان شكاف حكومت با جامعه تخفيف يابد و نیز از تنشهاي موجود كاسته گردد، اين اتفاق دو تأثير مثبت ديگر هم خواهد داشت، از يك سو سه چالش پيشرو را تخفيف ميدهد و از سوي ديگر هم قدرت حكومت را براي مواجهه با آنها زياد ميكند. دولت ايران بايد براي مواجهه با فشار رو به تزايد جهاني، به بازسازي اعتماد سياسي در داخل همت گمارد، در غير اين صورت چارهاي جز تقابل با ساير قدرتها يا كوتاه آمدن در برابر آنان وجود ندارد و هر دو متظمن ضرر ملی است.
بزرگترين اشتباه جناح افراطي اين است كه براي توجيه رفتار گذشته خود، بيانيه آقاي موسوي را عقبنشيني تلقي كند، تصور ميكنم كه آنان با اين تلقي درصدد هستند كه آقاي مهندس موسوي را به انفعال انداخته و عصباني كنند تا موضعي متفاوت اتخاذ كند، مطمئن هستم كه چنين اتفاقي رخ نخواهد داد. اما مشكلي كه در کلیت جناح مقابل وجود دارد، ضعف و سستي مجموعهاي از آنان است كه با درايت و عقلانيت بيشتري دارند و متوجه حفظ منافع كشور و انقلاب هستند، آنان در برابر جريان افراطي درون خود در موضع انفعال قرار دارند شايد حوادث پس از 22 خرداد، موجب اين انفعال آنان در برابر افراطيون شده باشد، اما اكنون كه مهندس موسوي اين بيانيه را داده، بهترين فرصت است كه افراد ميانهروي آنان از انفعال خارج شوند و اجازه ندهند برخي افراد بيريشه، با مصالح كلي كشور و انقلاب بازي كنند، گرچه بايد يقين داشت كه تندروهاي مذكور ساكت نخواهند نشست، آنان تيغه داخلي قيچياي هستند كه با تيغه خارجياش دانسته يا نادانسته عملاً در حال ضربه زدن به كشور هستند.
پيشنهادهاي مهندس موسوي خواستي عمومي است، گرچه نميتوان آنها را موارد مشخصي عنوان كرد كه تشخيص انجام يا عدم انجام آن به سهولت ممكن باشد، اين پيشنهادها بيش از آنكه وضعيت مشخصي باشند، نوعي روند و جريان هستند، بنابراين افرادي كه مسئولانه دستي در قدرت دارند، ميتوانند، با تغيير مسير فعلي، اجراي آن بخشي از پيشنهادها را كه مربوط به آنان ميشود، آغاز كنند. فراموش نكنند كه پيشنهادهاي مذكور از سوي مهندس موسوي در شرايطي مطرح شده است، كه موازنه قواي سياسي در ميدان سياست ايران، نه تنها به ضرر او تمام نشده كه برعكس اين موازنه نسبت به گذشته براي وي بهتر شده بود، و از همين منظر است كه بايد به آنها توجه بيشتري نمود. اين پيشنهادها نه تنها طرفداران وي را كاهش نخواهد داد، بلكه جلوي برخي از اشتباهات گذشته اين جريان را نيز خواهد گرفت و اين نيز موجب تقويت بيشتر آن خواهد شد، و اين فرصتي مناسب براي دولت ايران است كه از منظر سياسي به تعاملي بهتر با ايشان و ساير منتقدان بپردازد، و اگر چنین نشود به قول اميرالمومنين (ع) فرصتها چون ابر ميروند. بنابراين بايد هوشيار بود و اجازه نداد كه سرنوشت كشور در مجموعهها و تجمعاتي تعيين شود كه با عقلانيت بيگانهاند و احساسات و كينه و نفرت مبناي غالب تصميمگيري در آنجاست. خسارتهاي رسانهاي، حيثيتي و سياسي كه طي شش ماه گذشته به كشور وارد شده است، خیلی بود و نباید اجازه داد بیشتر شود و جبران آن نه شش ماه كه در بهترين حالت شش سال هم براي ترميم آنها كفايت نميكند. فراموش نكنيم كه تجربه 50 ساله اخير نشان داده است كه هيچ گروهي نه تنها نميتواند ديگران را حذف كند، بلكه اگر هر گروهي اصول شرافتمندانه رقابت سياسي را نپذيرد، دير يا زود به سرنوشتي دچار ميشود كه از آن گريزان بود و گروههاي مخالف خود را با سياستهاي خود تقويت كرده است بمابر این در پی حذف دیگران نباید بود که حتی اگر می شد الماس را با چوب تراش داد حذف دیگران شدنی نیست مگر کسانی که سلاح بردارند.
گرچه اطمينان كامل ندارم كه آيا پاسخ مثبت و شايستهاي از سوي طرف مقابل به بيانيه آقاي موسوي داده خواهد شد، اما نااميد هم نيستم و تصور ميكنم زمينه براي دريافت پاسخ مثبت بیشتر از پاسخ منفی فراهم است.
این گفتگو هم آخر هفته پیش با سایت فرارو انجام شده بود.
جنبش راه سبز (جرس): عباس عبدی، معتقد است:بیانیه هفدهم موسوی، بمب خبری آخرین روز هفته بود، بمبی که نه تنها عرصه داخلی را تحت تاثیر قرار داد، بلکه خبر نخست اکثریت رسانههای غربی در روز آغازین سال نو میلادی شد. در این میان اما تحلیلگران ایرانی چه نظری راجع به این بیانیه دارند.
این روزنامه نگار که در انتخابات گذشته از مشاوران مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی و از نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات بود، در گفتگو با فرارو تاکید کرد که موسوی گام مناسبی در روی آوردن به مذاکره برداشته است.
این تحلیل گر اصلاح طلب افزود: به طور کلی آقای موسوی کار خوبی انجام دادند و توپ را در زمین طرف مقابل انداختند.
وی در مورد تحلیلهایی که بیانیه موسوی را عقبنشینی میدانند اظهار داشت: استفاده از کلمه عقب نشینی، استفاده بیجا و نامناسبی است
این روزنامهنگار سرشناس دهه هفتاد، سپس به بیان انتقادات خود از بیانیه هفدهم موسوی پرداخت و گفت: البته به آن جمله آخر که این مسائل احتیاج به گفتگو و مذاکره ندارد، انتقاد دارم؛ چرا که سیاستمدار همیشه باید آمادگی گفتوگو و مذاکره داشته باشد.
وی سازش را حسن هر سیاستمداری دانست.
عبدی با رد این تحلیل که معنای بند آخر بیانیه موسوی، مذاکره؛ اما در برابر چشم مردم است؛ ادامه داد: برای مذاکره، پشت و پیش چشم مردم اهمیت ندارد؛ مهم این است که وضع زندگی مردم و اوضاع جامعه خوب شود؛ شکل کار اصلا مهم نیست.
وی با مردود دانستن این نظر که رویکرد موسوی تغییر سطح چانهزنی سیاسی و آشکار ساختن مذاکرات پنهان است؛ گفت: متاسفانه ایشان اهل مذاکره نبودند و اساساً یکی از ایرادهای من به ایشان همین است که ایشان همیشه باید باب مذاکره را باز میگذاشت، بلکه زمینه را خودش فراهم میکرد.
از نظر این فعال سیاسی فراهم کردن زمینه مذاکره؛ انتقال بازی به طرف مقابل است؛ در حالی که به باور وی هنوز عموماً همه ایرانیها سیاستمدار ایدئولوژیک هستند و درک سیاستمدار به مثابه کسی که کارش سازش و تفاهم است، به وجود نیامده است.
وی در تبیین نظر خویش ادامه داد: مردم هم هنوز در این فضا سیر میکنند که سازش و تفاهم، زشت است و فکر می کنند سیاستمدار مرغی است که یک پا دارد.
عبدی این مسائل را ایرادات جامعه ایران دانست و تحلیل خود را چنین پایان داد که: «هم در جناح مقابل این مسئله وجود دارد و هم در این جناح. ولی جناح اصلاحطلب باید این تابوها را بشکند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید