
در این میان روسیه که فعل و انفعالات سیاسی در اوکراین را تلاشی دیگر برای تشدید محاصره خود و حضور سیاسی و نظامی غرب در پشت مرزهای خود تلقی میکند با حمایت از مخالفتها در شرق اوکراین و تشدید ستیز میان اهالی منطقه و دولت کیف درصدد حفظ منافع ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خود تا حد ممکن است. این رویکرد روسیه در همان روزهای اول پس از برکناری یانکوویچ و با تصرف بحثانگیز شبه جزیره کریمه هم نمودی بارز یافت.
روسیه و 'منافعی که بر باد میرود'
با ترکیب دولت جدید در اوکراین، روسیه دیگری امیدی ندارد که این کشور عضوی از پروژه اتحادیه گمرکیاش بشود. این اتحادیه را روسیه با مشارکت کشورهای قزاقستان و بلاروس ایجاد کرده است و قرار بود اوکراین نیز به آن بپیوندد تا قطبی در مقابل اتحادیه اروپا ایجاد شود. به خصوص حضور اوکراین با اقتصاد قویترش و با ۴۵ میلیون جمعیتش میتوانست ستون و پشتوانه محکمی برای پروژه روسیه ایجاد کند.
مذاکرات روسیه و اوکراین و اتحادیه اروپا تا کنون نتیجه مشخصی نداشته
حالا اما اوکراین در این زمینه تقریبا برای مسکو از دست رفته است. ولی کرملین همچنان امید دارد که بتواند این کشور را از سویی به قبول رسمی الحاق کریمه به روسیه و انصراف از بازپسگیری آن وادارد، و از سویی هم از پیوندهای تنگاتنگ نظامی و اقتصادی اوکراین با غرب جلوگیری کند به گونهای که موقعیت این کشور به عنوان منطقهای حائل میان روسیه و غرب حفظ شود.
گزینه نخست کرملین برای تحقق این امر نه لزوما جداسازی بخشهایی از شرق اوکراین، بلکه حفظ یکپارچگی این کشور و در عین حال فدرالیزهشدن آن است. در یک اوکراین فدرال دولت مرکزی نسبتا ضعیف در جهتگیریهای خارجیاش به نظر موافق مناطق فدرال (از جمله مردم نواحی شرق کشور) وابسته است و همین میتواند خیال روسیه را راحت کند که پیوند تنگاتنگ میان کیف و غرب عملی نشود.
گرچه نیروهای حاکم در کیف قولهایی مبنی بر تغییر قانون اساسی و اعطای اختیارات بیشتر به مناطق، به ویژه شرق کشور را دادهاند، ولی این قول نه برای جداییطلبان و نه برای روسیه حامی آنها کافی نبوده است، به خصوص که دولت مرکزی همچنان شبهنظامیان مسلح در شرق اوکراین را "تروریست" میخواند، خواستهای آنها و دولت روسیه را "باجگیری" میداند و حل مسئله را از طریق نظامی دنبال میکند.
در کنار مقابله نظامی با شبهنظامیان شرق روسیه، در کیف این امید وجود داشته که تحریمهای اعمالشده از سوی کشورهای غربی علیه روسیه، اثر کند و کرملین با قطع حمایت از شبهنظامیان طرحها و قولهای دولت مرکزی اوکراین را بپذیرد.
گرچه در عرصه نظامی دولت به موفقیتهایی رسیده و عرصه بر شبهنظامیان شرق اوکراین روز به روز تنگتر میشود، اما نه این واقعیت، نه تحریمهای غرب علیه روسیه و نه وضعیت فاجعهآمیز انسانی در دو شهر عمده تحت کنترل شبهنظامیان که به دلیل محاصره ارتش و حملات متقابل با کمبود شدید آب و برق و مواد غذایی روبرو هستند سبب نشدهاند که دو طرف ارادهای برای برای پایان درگیریها نشان دهند.
محاسبهها و امیدهای شبهنظامیان و روسیه
محاسبه شبهنظامیان در ادامه درگیری عمدتا بر این مبنا استوار بوده است که زمان به ضرر دولت مرکزی اوکراین عمل میکند. هم وضع اقتصادی شبه ورشکسته این دولت و اختلافات درونی آن، هم تلفات بالای ارتش ناآماده و کمتجهیزات و هم خستگی ناشی از ادامه جنگ در میان اهالی بخشهای دیگر اوکراین که اینجا و آنجا در تظاهرات اعتراضآمیز به ادامه جنگ خود را نشان میدهد از جمله فاکتورهای محاسبه شبهنظامیان (و روسیه) بودهاند. امید به مداخله مستقیم نظامی روسیه نیز در بدترین حالت نیز در این محاسبه نقش بازی کرده است.
این عوامل البته موجودند و تاثیرات منفی آن بر اقتصاد و وضعیت اجتماعی اوکراین هم مشهود است، اما به نظر میرسد که به ویژه در نتیجه کمکها و حمایتهای غرب، شتاب و شدت این تاثیرات آن گونه نبوده است که شبهنظامیان و روسیه امید داشتهاند. در حال حاضر وضعیت خود این شبهنظامیان در قیاس با قوای دولت مرکزی نامساعدتر است، هر چند که اعزام نیرو و تجهیزات از سوی روسیه و امید به دخالت مستقیم این کشور تا حدودی قدرت محدود ادامه درگیریها و عدم تسلیم کامل تا اطلاع ثانوی را به آنها میدهد.
کابوسی برای کرملین
برای روسیه شکست احتمالی در اوکراین سنگین است و به خصوص وجهه داخلی پوتین را به شدت خدشهدار خواهد کرد. بسیاری از رهبران شوروی یا روسیه عمدتا در پی شکستهای ژئواستراتژیک یا وضعیت بد اقتصادی زیر پایشان خالی شده و مجبور به واگذاری قدرت شدهاند. وخیمشدن وضعیت اقتصادی روسیه، از جمله به تبع تحریمهای غرب و شکست سیاسی و نظامی در اوکراین میتوانند احیانا سرنوشت مشابهای را برای پوتین رقم بزنند.
اینها اما لزوما انگیزهای برای دخالت نظامی روسیه در اوکراین به سود شبهنظامیان و "حل قطعی" و "سریع" بحران به نفع کرملین و قراردادن غرب در برابر اقدام انجامشده (مانند کریمه) نیستند. هزینههای چنین اقدامی سنگینتر از آن است که روسیه و دولت پوتین قادر به تحمل به آن باشند.
برخلاف دخالت نظامی در کریمه، اکثریت مردم روسیه در نظرسنجیها دخالت نظامی در اوکراین را نفی میکنند. ظاهرا تاثیر تجربه شوروی در افغانستان و آمریکا در عراق تاثیرگذارتر از آن است که افکار عمومی به سادگی با تکرار تجربهای مشابه در اوکراین موافقت کند. این نیز هست که تا کنون رسانهها و محافل رسمی روسیه وضعیت کنونی اوکراین را ناشی از "دخالت غرب در این کشور" و حمایت از "نیروهای ناسیونالیست افراطی و فاشیستی" و "سرنگونی توام با خشونت دولت قانونی" این کشور معرفی میکنند. دخالت نظامی در اوکراین اما خود روسیه را بیش از پیش در مظان اتهام مینشاند و این گونه مانورهای تبلیغاتی را بیاثر میکند.
راست این است که حمایت غرب از دولت کنونی اوکراین و کمک به تثبیت آن با هزینههای بالای چندین میلیارد دلاری همراه بوده است. روسیه در برابر، برای حمایت از شورشیان گرچه با فشارهای سیاسی و پیامدهای تحریم غرب (کاهش رشد اقتصادی، فرار سرمایه، کاهش ارزش روبل، افزایش قیمتها و کمبود مواد غذایی وارداتی) در درون خود کشور روبرو بوده، ولی هزینههای اقتصادی مستقیم کمک آن به شورشیان در قیاس با هزینههای غرب در حمایت از دولت مرکزی، چندان بالا نیست. دخالت نظامی در اوکراین و تصرف بخشی از آن، اما ورق را برعکس خواهد کرد و هزینههای سنگین اقتصادی و سیاسی را بر دوش روسیه خواهد گذاشت.
دخالتی که هزینهاش میتواند سنگینتر از فایدهاش باشد
صرفنظر از این که این گونه اشغالگری بدون واکنش کشورهای غربی حامی دولت مرکزی اوکراین باقی نمیماند، از لحاظ اقتصادی هم در توان روسیه نیست که وضعیت زندگی مردم نواحی اشغالشده را به سرعت بهبود ببخشد و روند مشابهای از خدمات رسانی به آنها را مثل کریمه به اجرا بگذارد.
رسانههای اوکراین و روسیه به جنگ تبلیغاتی میان دو کشور دامن میزنند
این نیز هست که مناطق شرقی اوکراین بر خلاف کریمه، همگنی جمعیتی ندارند و لزوما ساکنان همه بخشهای مجاور روستبار نیستند. همه روستبارها هم لزوما خواهان جدایی از اوکراین نیستند، امری که مسئله استقرار نیروی روسیه در این نواحی را دشوار میکند و حتی میتواند وضعیتی شبه جنگ داخلی در همان مناطق شرقی ایجاد کند.
همین حالا هم جو و فضای ضدروسی در بخشهای غیرشرقی اوکراین به شدت بالاست. اقدام نظامی مستقیم روسیه در اوکراین بر این آتش نفت خواهد ریخت که میتواند تنش و تشنجی مداوم در مرزهای جدید روسیه با اوکراین را در پی داشته باشد.
در مجموع دخالت نظامی روسیه در اوکراین در جهت تثبیت منافع خود بیش از آن هزینهمند است که به ریسکش بیارزد. ادامه وضعیت کنونی، یعنی حمایت غیرمستقیم از شبهنظامیانی که به سختی در حال دفاع از مواضع خود هستند هم در حال حاضر "چشمانداز روشنی" برای روسیه ارائه نمیکند، اما هزینههایش کمتر از دخالت نظامی است. به عبارتی روسیه در میان انتخاب بین دو گزینه بد و بدتر فعلا جانب بد را گرفته است.
پررنگشدن تدریجی گرایش به راهحل سیاسی
این که این گزینه بد هم لزوما به شکست کامل منتهی شود لزوما برای مسکو قطعی و حتمی نیست. کرملین ظاهرا همچنان امیدوار است که وضعیت نظامی، سیاسی و اقتصادی دولت مرکزی اوکراین رو به وخامت رود، موج نارضایتیها به ویژه با فرارسیدن فصل سرما و استفاده احتمالی روسیه از اهرم انرژی علیه اوکراین افزایش یابد و تحریمهای متقابل علیه کشورهای غربی نیز آنها را در دفاع قاطعانه از دولت کیف و نادیدهگرفتن خواستهای مسکو به تجدیدنظر وادارد.
برای روسیه شکست احتمالی در اوکراین سنگین است و به خصوص وجهه داخلی پوتین را به شدت خدشهدار خواهد کرد
گزارشهای اقتصادی اخیر در وخیمترشدن وضع اقتصادی اوکراین و نیز تاثیر منفی بحران اوکراین بر رشد اقتصادی در اتحادیه اروپا، به علاوه این واقعیت که نارضایتیهای محافل اقتصادی از تحریمهای اتحادیه و مقابله به مثل روسیه هم رو به تشدید است، قوت قلبی برای کرملین به شمار رفته است. افزایش کمکهای نظامی و اعزام نیروی مخفیانه برای شبهنظامیان هم که در این اواخر رو به تشدید بوده است.
با این همه افزایش تلاشهای دیپلماتیک در اروپا برای حل بحران و تشدید تماسها و دیدارها میان مقامهای روسیه و اوکراین نشانگر آن است که هر دو طرف پیروزی واقعی و کاملی برای خود در این بحران متصور نیستند و بیش از همه یافتن راهحل سیاسی در حال عمدهشدن است، راهحلی که مبتنی بر خواستهای متعادلشده طرفین باشد.
این راهحل شاید اوکراین را در پیوندهای مستقیم سیاسی و اقتصادی با غرب قرار دهد، در عین حال به پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اقتصادی شرق اوکراین با روسیه هم توجه کند و به لحاظ نظامی نیز، مثلا مانند فنلاند، موقعیتی خنثی و حائل را برای اوکراین رقم بزند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید