سخنی با آقای اوباما

جناب آقای اوباما ، ما مشکلات شما را دررابطه باحکومت ایران میدانیم. میدانیم که شما در دامچاله حکومت اسلامی در لبنان/فلسطین/عراق/افغانستان و اقصی نقاط جهان گرفتار شده اید. میدانیم که بنیادگرایی اسلامی از فردای پیروزی انقلاب ایران جهان را درنوردید و هیچ کس جز سردمداران نظام اسلامی مسبب آن نیست. می دانیم که شما میخواهید از کشته شدن سربازان جوانتان؛ توسط بمبهای هوشمند سپاه پاسداران جلوگیری کنید و به شکل آبرومندی عراق را ترک کنید. ما میدانیم که شما از اتمی شدن حکومتی میترسید که به هیچ معیار جهانی پایبند نیست و پس از دست یابی به بمب اتمی , جهان وارد فاز جدیدی از یروریسم خواهد شد که یازده سپتامبرو هر آنچه که تا کنون رخ داده در مقابل آن زنگ تفریح است. میدانیم که شما به رای دهندگان امریکایی قول داده اید تا باب گفتگو را با حکومت ایران برای گشودن گره های کوری که ایجاد شده باز کنید. شما خالصانه و بنا به قولی که داده بودید دستتان رابسوی حکومت ایران دراز کردید. ولی همچنان که می بینید هنوزهیچ دستی برای فشردن دست شما دراز نشده است و به گمان من و بیشترین ایرانیان هرگز نیزدستی از سوی حکومت بسوی شما دراز نخواهد شد.

شما میخواهید برای امتناع ازآنچه فکر میکنید دخالت خارجیان در امور ایران است ؛از دخالت در امور ایران اجتناب کنید. من وبسیاری از ایرانیان این عمل شما را ارج مینهیم ؛ چرا که وافعا موضوع ما به ما مربوط است و دخالت خارجی کار را برای کوشندگان راه آزادی سختتر و پیچیده تر میکند.

ما از شما نمی خواهیم که به کشور ما لشگر بکشید ؛ چرا که اگر اینکار را بکنید هریک از ما در مقابلتان خواهیم ایستاد از شما نمی خواهیم مانند روسها از جناحی در مقابل جناحی دیگر حمایت کنید . ما از شما انتظار داریم که با پشتوانه دموکراسی نیرومند آمریکا از جنبش متمدنانه و دموکراتیک ایران حمایت کنید . یعنی از شما انتظار داریم که در این جنگ بی ایمان ؛ که در یک سویش مردم بی دفاع و در آن سویش حکومت تا بن دندان مسلح واقع شده است جانب مردم رابگیرید. ما از شما انتظار داریم که با کسانیکه مشروعیت ندارند وارد مذاکره نشوید و رژیمی (خامنه ای) که با آرا مردم عدم مشروعیتش محرز شده را به رسمیت نشناسید.

شما میخواهید با نمایندگان قانونی ملت ایران وارد دیالوگ شوید

اما سئوال ما اینجاست که شما با چه کسانی و در چه شرایطی میخواهید وارد مذاکره شوید؟ با نمایندگان ملت ایران یا کسانی که عدم مشروعیتشان را درانتخابات اخیر از مردم دریافت کردند و ناچار شدند به شکل شرم آور و مفتضحی دست به کودتا بزنند. شما میدانید وما نیز، که آخرین کلام در سیاست ایران از گلوی رهبر بیرون میاید .

همچنان که می بینید ملت ایران در انتخاباتی که هیچ یک از قواعد دموکراسی در آن رعایت نشده و در چهار چوب همین قوانین بشدت ضد دموکراتیک به چهار کاندید که از هزار توی پپچیده و کنترل کننده شورای نگهبان و وزارت اطلاعات گذشته اند؛ با شیوه ای بسیار متمدانه که در هیچ کجایی دنیا مشابه اش را نخواهید دید به کاندید مورد وثوق رهبر یعنی احمدی نژاد رای منفی دادند. "نه"، معنا دار مردم پیش از آنکه"نه" به احمدی نژاد باشد " نه" بزرگی به رهبر جمهوری اسلامی یعنی آقای خامنه ای و نظام غیر دموکراتیک اسلامی بود.

مردم با این حرکت متمدنانه و شگفت آورشان که جهانیان را مبهوت کرد؛ به خامنه ای که سیاست گذار اصلی در تمام زمینه هاست گفتند که سیاست او را درهیچ زمینه ها نمی پذیرند .

انها با رایشان به سیاست خارجی حکومت(خامنه ای) که بر پایه امریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی قرار دارد نه گفتند. یعنی اینکه در سیاست خارجی مردم ایران خواهان مناسبات با دنیا و آمریکا هستند و میخواهند به این جنگ بی مورد ؛ که برای ما ایرانیان خانمان برانداز است ؛ پایان دهند .

مردم ایران با "نه" به خامنه ای ؛سیاست جهانی برای صلح درفلسطین رابنا به صلاح دید مردم فلسطین و اسراییل پذیرفتند.

با" نه " گفتن به خامنه ای بار دیگر مردم ایران به صلح طلب بودن خود و درگیر نشدن در مناقشه لبنان و حمایت از گروههای تروریستی نظیر حماس و حزب الله تاکید کردند.

آنان به سیاست اقتصادی حکومت(خامنه ای) که تحریمهای جهانی را برایشان به ارمغان آورده و به فقر و فلاکت مردم منجر شده و صنایع / کشاورزی/تجارت/ و خلاصه تمامی رشته های اقتصادی را به فلج کامل رساند و به فقر با شاخص فلاکت منجر شده ؛ فلاکتی که دروازه تحمل مردم نجیب ایران را در نوردیده است "نه" گفتند . مردم به رهبرنظامی "نه" گفتند که سرچشمه فساد و رانت خواری است و اطرافیان و آقا زاده هایشان، کشور را تاراج میکنند.

مردم به سیاست فرهنگی/اجتماعی رژیم(خامنه ای) که سی سال تمام است مردم را دربندنگه داشته و زندانها را از آزادیخواهان/ زنان/کارگران/حفوق دانان/روزنامه نگاران انباشته و دسته دسته به جوخه های اعدام می سپارد "نه "گفتند.

مردم به حکومتی "نه" گفتند که بزرگترین نقض کننده حقوق بشر است و بیشترین تعداد اعدام در جهان را بنا به مقیاس جمعیتیش مرتکب میشود. بنابراین حکومت آقای خامنه ای از نظر ما ایرانیان فاقد مشروعیت است و ایشان غضب کننده حکومت میباشد.

جناب آقای اوباما ، روزگاری در زمان جنگ سرد ، حکومت وقت آمریکا از هراس اینکه حکومت ایران به چنگ کمونیستهای و شوروی نیفتد ، در کودتایی ،دولت قانونی ودموکراتیک دکتر محمد مصدق را برانداخت.

دولتمردان وقت آمریکا در اشتباه محاسبه ای که کردند؛ دموکراسی نوپای ایران رااز ریشه در آورده و به قهقرا فرستادند. اگر نگویم که که انقلاب اسلامی حاصل مستقیم کودتای 28 مرداد بود ، دست کم میتوانم بگویم ؛ بخش بزرگی از ارتکاب خطای ما در پروراندن مار انقلاب اسلامی در آستین حاصل کینه ای بود که ما از شما بدل گرفتیم. ولی وقتی وزیر امور خارجه دولت آقای کلینتون ؛ از همکاری ایالات متحده در کودتای 28 مرداد عذر خواهی کرد ما مردمی که به "با دوستان مروت با دشمنان مدار " معتقد هستیم ؛ این خطا را بخشیدیم .

این گناه راما ایرانیان بر شما آمریکاییان بخشیدیم و در حالیکه پس از 11 سپتامبر در همه جهان اسلام ، قتل و عام مردم آمریکا را جشن میگرفتند و شیرینی و گل تقسیم میکردند ؛ ما ایرانیان در همدردی با مردم آمریکا ،شمع روشن کردیم و همراه باز ماندگان جنایت اسلامیان با شما گریستیم.

انتخاب شما به عنوان رئیس جمهور افریقایی تبار/ آمریکایی؛ بیشترین شعف ما ایرانیان را در برون ودرون مرزبر انگیخت وامید ما را برای تحقق دموکراسی درجهان و خاصه ایران را بالا برد .

آقای اوباما شما به مدد دموکراسی غول آسای آمریکا و به مدد جامعه نیرومند مدنی آمریکا به عنوان نیرومندترین ریئس دولت جهان انتخاب شده اید.بهمین دلیل شما نمی توانید چشمانتان را بر قتل دموکراسی در ایران ییندید . اگر چنین کنید ؛ گفتگوی دموکراسی خواهی را به سخره گرفته اید و دیگر کسی به دموکراسی شما باور نخواهد کرد. شما در آزمونی سخت قرار گرفته اید یا در کنار آزادیخواهان و ترمیم چهره امریکا ؛ یا در کنار کودتاچیان و تخریب چهره امریکا.

شما نمیتوانید با کسانی وارد مذاکره شوید که مشروعیتشان را از دست داده و با کشتار مردم به صندلی قدرت تکیه

داده اند. هرگفتگویی با این دولت از نظر ما فاقد اعتبار قانونی خواهدبود .

آقای اوباما" همچنان که می بینید پس از انتخابات آمریکا، انتخابات در ایران مهمترین انتخابات در سطح جهانی بوده است. اگر ایران برای دنیا تا این اندازه اهمیت نداشت ؛تمام نگاهها به ایران دوخته نمیشد. موضوع ایران با اهمیتر از آن است که بتوانید از کنارش بگذرید و مردم ایران را نادیده بگیرید . پس تصمیمی شجاعانه یگیرید که شایسته مردان بزرگ است.

جناب آقای اوباما" اگر نمیخواهید بیش از این فرزندان جوانتان در اقصی نقاط جهان تکه تکه شوند، اگر واقعا خواهان صلح در خاور میانه هستید، اگر میخواهید ریشه بنیادگرایی اسلامی و طالبانیسم را بخشکانید ؛ اگر نمیخواهید پس از دست یافتن خامنه ای و حزب پادگانیش ؛ مینی بمبهای اتمی سرزمینان را به جهنمی سوزان مبدل کنند ؛ اگر خواهان آرامش و آسایش برای همه جهانیان هستید،با حمابت از مردم ایران باتلاق بنیادگرایی را در همان جایی که بوجود آمده و به تولید ویروس تروریسم اسلامی مشغول است بخشکانید.

آنگاه خواهید دید که از فردا در پاکستان آرامش بر قرار خواهد شد و مردم دردمند اففانستان پس سالها روی آرامش خواهنددید .

فلسطینیان به صلحی پایدار با اسراییل خواهند رسید و جهان روی آرامش خواهد یافت . کلید حل تمام این مشکلات در ایران است و تا مردم ایران به دموکراسی نرسند جهان روی آرامش نخواهد دید.

شما نیرومندترین و اثرگذارترین سیاست مدار جهان هستید. اگر راه مماشات با نظام اسلامی را برگزیدید ؛ هم اعتماد ما را از دست خواهید داد و هم خامنه ای و حزب پادگانیش را در اصرار بر آنچه تاکنون کرده اندجری تر خواهد کرد. و هم تمام مرتجعین جهان را بر علیه جهان آزاد و دموکراتیک متحد خواهید کرد .

اگر سست عمل کنید ؛ جهان را به پرداخت سنگینیری مجبور خواهید کرد . اگر سست عمل کنید و حکومت ایران در یک فدمی بمب اتم قرار گیرد و اسراییل به ایران حمله کند، جهان در استانه وضعیت دیگری قرار خواهد گرفت و بنیادگرایی کور و بی منطق اسلامی خواب رااز چشم جهانیان خواهد روبد.

آقای اوباما همچنان که دخترانتان را دوست دارید ، دختران ما را هم دوست بدارید که چنین مظلومانه خون قی میکنند و بر سنگ فرش خیابانها جان میدهند.

چنگیز امیری 21.06.2009