رفتن به محتوای اصلی

دويدن ها و نرسيدن ها، رسيدن ها و ندويدن ها

دويدن ها و نرسيدن ها، رسيدن ها و ندويدن ها

احمد غلامي

چه دوران عجيب و حيرت انگيزي است. سال ها به سرعت مي گذرند و در انتهاي هر سال چون کودکي غفلت زده از خواب بيدار مي شوم و چشم هايم را مي مالم و به نکته دردناکي پي مي برم که يک سال ديگر گذشت و اين احساس هولناک بر مي گردد که باز کاري نکردم و اضطراب بي پاياني وجودم را پر مي کند. دست ما کوتاه و خرما بر نخيل. چه مي شود کرد؟ باز بايد خودم را بزنم به خواب و خيلي ها که خواب شان نمي برد، بي خوابي مي زند به سرشان و مي روند دنبال کار سياسي که اتفاقاً سال 88 هنگامه آن است. من هم دلم خوش است به ترانه فرهاد که انگار اسطوره عيد شده است؛

بوي عيدي بوي توپ بوي کاغذ رنگي

بوي تند ماهي دودي وسط سفره نو

بوي ياس جانماز ترمه مادربزرگ...

يک سال مي گذرد و برمي گرديم به عقب نگاه مي کنيم و مي بينيم، هرچه دويده ايم انگار به جايي نرسيده ايم؛ دويدن و نرسيدن به تاکسي هاي خطي، دويدن و نرسيدن توي راه هاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي گرفتن مجوز، دويدن و نرسيدن براي گرفتن وام، دويدن و نرسيدن براي گرفتن عيدي و حقوق و کارت سوختي که در اين روزهاي پرتلاطم عيد توي پمپ سوخت جا گذاشته ايم. خيلي نامرد است کسي که کارت مرا برمي دارد و 120 ليتر بنزين من را مي سوزاند.

نه بابا، شوخي کردم. حلالش باشد. وقتي خودم را مي گذارم جاي او که خوشحال است خدا در اين روزها برايش کارت سوخت فرستاده خوشحال مي شوم. من هم چيزي را از دست نمي دهم. کاش حداقل راننده تاکسي باشد، از اين راننده تاکسي ها که بالاخره معلوم نيست حزب الهي است يا ضدانقلاب و يا رئيس شرکتي که ورشکسته شده و اينک به خاک سياه نشسته و تجلي واقعي من ايراني چهل تکه است. سال ها مي گذرد و ما به اين گونه زندگي خو کرده ايم. اگر غير از اين باشد انگار يک چيز تازه يي اتفاق افتاده که بسيار نامانوس است.

ايران يعني دويدن ها و نرسيدن ها. يعني ندويدن ها و رسيدن ها و روزهاي عيد اين مفهوم واقعيت مي يابد. عده يي پشت درهاي بانک مي مانند و عده يي با جيب هاي پرپول به خانه مي روند اما بالاخره هر کس خدايي دارد و دلش با خدا خوش است و هيچ کس دست خالي نمي ماند و اين خداي ايراني ها خيلي باحال است که در ريز ريز زندگي شان حضور دارد، کمک شان مي کند و هرچه دارند از او دارند و مرهمي است براي چيزهايي که به دست نياورده اند يا از دست داده اند. اين رويايي ايراني است؛ رويايي که براي بعضي ها تبديل به کابوس شد و از ايران گريختند. من همه اين چيزها را دوست دارم.

من جيب خالي ام را دوست دارم؛ جيبي که سکه يي در آن جرينگ جرينگ نمي کند. کارم را دوست دارم؛ کاري که پر از مميزي و اضطراب است. مديرمسوول مان را دوست دارم که بي دليل و با دليل مطالب را حذف مي کند و مديرعامل مان را که سه ماه يک بار حقوق مي دهد و ما پشت سرش حرف مي زنيم ولي وقتي خودش را مي بينيم کلي با او مي گوييم و مي خنديم و حال مي کنيم و اصلاً يادمان مي رود که اين همان آدم است که از دستش حرص مي خورديم.

انگار در ايران از هر آدم دو تا است. يکي همزاد بدش است که ما پشت سرش بد مي گوييم و يکي آن که خوب است و مي آيد جلوي ما و ما او را دوست داريم. من مدير ساختمان مان را دوست دارم، وقتي از ترس او در پشت راه پله ها قايم مي شوم تا او بگذرد و پول شارژ را ديرتر بدهم. من راننده تاکسي خالي بندي را دوست دارم که براي گرفتن 100 تومان کرايه بيشتر هزار تا داستان سر هم مي کند تا سر من کلاه بگذارد. من همه آدم هايي را که سر من کلاه مي گذارند، دوست دارم و چون هر کاري مي کنم که مرا فريب ندهند باز آنها ترفند ديگري مي زنند و باز سر من کلاه مي گذارند.

اين آدم ها که هموطن من هستند را دوست دارم.يک روز رفتم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مجوز کتابم را بگيرم. آقايي آنجا نشسته بود، در مورد کتابم پرس وجو کردم حتي سرش را بلند نکرد که نگاهم کند. انگار من نامحرم هستم و نبايد توي چشم هايم نگاه کند. خيلي بهم برخورد، عصباني شدم. رفتم اتاق بغل دستي که واحد کودک و نوجوان بود، آنجا يکي دو تا از دوست هاي قديمي ام بودند، چاي برايم آوردند و کلي گفتيم و خنديدم.دست از پا درازتر برگشتم. اما ديگر ناراحت نبودم. من به اينجا رسيده ام که حتي مي شود وزارت فرهنگ و ارشاد صفارهرندي را دوست داشت. اين هم بخشي از وجود ايراني من است. گاه با من اند گاه عليه من .

من ترانه فرهاد را دوست دارم و هر سال که مي گذرد و من از خواب بيدار مي شوم و دوباره به خواب مي روم يا بي خوابي مي زند به سرم و مي روم کار سياسي مي کنم، به اين نکته مي رسم که من ذره يي کوچک از يک پازل گربه ام که توي کوير آن گم شده ام و عيدها که مي آيد باز پيدا مي شوم و باز دوباره گم مي شوم. من بي خوابي کار سياسي را دوست دارم. اما نمي توانم کار سياسي بکنم. براي کار سياسي نياز به نفرت است. من از کسي نفرت ندارم.محمود احمدي نژاد، بخشي از وجود من است. بخشي از وجود جنوب شهري من.

من خاتمي را دوست دارم، بخشي از عشق من به فرهنگ است. من کروبي را دوست دارم، زيرکي توام با صداقتش را که مرا ياد بابابزرگ هاي ريش سفيدي مي اندازد که ساعت ها مي توانم بنشينم پاي حرف هايش. من روشنفکران کشورم را دوست دارم، آنها احساس مهم بودن به من مي دهند.

من مردم کشورم را دوست دارم، آنها احساس بودن را زنده نگه مي دارند. من سال هاي نو را دوست دارم چون از خواب بيدار مي شوم و در فاصله خواب يا بي خوابي ديگر زندگي را شفاف مي بينم.

دكتر آريوس

تصاویری از درگيري امروز هواداران موسوي با نيروهاي پليس تهران اكثريت ايرانيان, جوانانى هستند كه والدينشان سى سال قبل بخاطروعده هاى دروغين ارتجاع سرخ وسياه (بين مردم وآب و برق و مسكن مجانى) شورش كردند و در برپائى رژيم جهل وجنون و ترورهمت گماشتند. اميد است كه نسل جوان ايرانى اشتباهات دردناك گذشته والدينشان را تكرار نكنند و فريب اين تبهكاران را نخورند. نسل جوان بايد بداند, نظاميكه تقلب, شكنجه, نبوغ كشى, اعدام وسنگسار,خرافات، ذهن های عقب افتاده، صدقه، گدا پروری راگرامى ميدارد, بايد با يك تغيربنيادى دگرگون شود. سرمايه ملى ما يعنى نيروى جوانان ايرانيست. هوش و نبوغ شان بآنان قدرت تغيرو دگرگوني و رهائى از اين فرومايگان را داده است.

بنظر ميرسد كه نظام فاشيستى دستاربندان ارتجائى, آماده يكسره كردن كار ميباشند. چهارسال قبل با تقلب وسیع درانتخابات احمدی نژاد ساده لوح را بصندلى ریاست جمهوری نشاندند وبه تقسيم وچپاول پول نفت وگاز بين خودشان پرداختند. اينبار, تقلب وسياه بازى انتخابات را باوج وقاهت وبيشرمى رسانده اند. قبل ازبررسى كامل آراء مردم, پيروزى احمدی نژاد ساده لوح را اعلام ميكنند.

سهراب

sohabbb@yahoo.de

مستشار جان دست رو دست بگذاریم. احمدی نژاد ایران را نابودکنه. فاشیزم و دیکتاتوی را کامل کنه که یا جنابعالی انقلاب کنید یا امریکا حمله کنه؟ که خواسته های شما متحقق بشه؟ سعید از لندن! اگر امکان دارد بگویید در کدام برنامه بی بی سی نگهدار گفته قانون جمهوری اسلامی را قبول دارد من که هرچه گشتم پیدا نکردم. در ضمن این مطلب شما مثل اینکه بیشتر مورد تایید یه مشت سلطنت طلب فسیل قرار گرفته که بیشتر از این ناراحت هستند که در این انتخابات تحریمی ها در ضعیف ترین موضع قرار دارند و کسی حتی تره هم برایشان خرد نمی کند. اگر میتونید اسم ۱۰ سازمان تحریم کننده را ببرید که رویهم ۵۰ نفر باشند. سعید از لندن! چی شد مستشار؟ نمیتونی بگی درصد تحریمی ها چیه؟ فکر کنم آنقدر افتضاحه که خجالت می کشید. بهتر است کمی چشماتونو باز کنید و برید بیرون یه هوایی بخورید شاید حالتون بهتر بشه چون فصل بهار هست واگه کمی دقت کنید می بینید همه جا سبز شده.

کیانوش توکلی

احمدي نژاد با کسب اکثريت آرا پيروز شد

در حالی که همه جا صحبت از تقلب بزرگ است و مردم ایران از نتیجه انتخابات واقعا مات و مبهوت مانده اند و سه کاندید دیگر (موسوی ، کروبی و محسن رضایی)با انتشار بیانیه های خود همگلی بر تقلب تاکید کرده اند از این رو درج اخباراز نشریات متعلق دولت احمدی نزاد بدون یک تفسیر مطلب و تحلیل از سوی سایت های سکولار اشتباه است .

ناظر

کودتای روسی

پیروزی احمدینژاد در واقع پیروزی سیاست روسها در منطقه نیز هست. ایران انقلابی خاصه دولت احمدینژاد تاکنون مدافع بی قید و شرط پیشروی روسها در قفقاز و در دیگر جاها بوده و از این پس نیز در پشت روسیه پناه خواهد گرفت. کم نیستند تودهای هایی که با نقابهای گوناگون هنوز خط گذار این رژیماند.

جمال

چند روز قبل از انتخابات من کامنتی گذاشتم در مورد 2 کاندید اساسی و پیروزی هر کدام از آنها امروز انتخابات تمام شده‌ و همان امیدی که‌ من داشتم انتخاب دوبارو احمدی نژاد به‌ وقوع پیوست من بار دیگر به‌ درستی کامنت خودم اعتقاد دارم و نشانه‌های فروپاشی ایران و نهایتأ تجزیه‌ ایران را امروز با اولین تظاهرات بزرگ در تهران بعد از چند دهه‌ میبینیم فروپاشی ایران امری است اجتناب ناپذیر و به‌ وقوع خواهد پیوست کامنت چند روز پیش من در

همچنان که‌ دوستان میدانند من یک استقلال طلب کرد هستم و امیدوارم هر چه‌ زودتر ملت کرد به‌ خواسته‌های واقعی خود و بیرون کردن ارتش اشغالگر ایران در سرزمین ملت کرد نایل آیند و در این مقطع زمانی و حوادث اخیری که‌ در روزهای اخیر اتفاق افتاده‌ در ایران امکان یک خلاء قدرت سیاسی و متعاقب آن فروپاشی کشوری به‌ اسم ایران از بیشتر از همیشه‌ به‌ واقعیت نزدیک شده‌ .

من امیدوارم که‌ احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران پیروز شود و در این رابطه‌ حزب دمکرات کردستان بزرگترین اشتباه استراتژی خود را مرتکب شد که‌ از کهروبی پشتیبانی کرد حزب دمکرات و احزاب کرد صراحتأ میبایست بر این استراتژی کار کنند و مردم کرد را برای دادان رأی به‌ احمدی نژاد بسیج کنند . انتخاب دوباره‌ احمدی نژاد سناریوی فروپاشی ایران را به‌ سوی انقلاب و شورش همگانی و نهایتأ خلاء قدرت سیاسی و فروپاشی ایران را تسریع میکند و این سناریو نخصوص در کردستان میتوانست در همان ساعتهای اول خلاء قدرت سیاسی به‌ خلع سلاح تمام پادگانهای نیروهای ایران اشغالگر در کردستان منجر شود وضعیت امروز در ایران به‌ حد انفجار رسیده‌ و انتخاب دوباره‌ احمدی نژاد که‌ در 4 سال گذشته‌ تمام مردم ایران را به‌ خاک سیاه نشاند ه‌ میتوانست انقلابی بس بزرگتر و سهمگین تر از انقلاب 57 منجر شود و نشانه‌های این شورش همگانی و فروپاشی ایران نیز به‌ خوبی نمایان است .

در هر صورت آلترناتیو دیگر انتخاب موسوی میباشد که‌ به‌ قول خود اصلاح طلب میباشد ایشان قولهای داده‌اند در رابطه‌ با آزادیهای بیشتر و این چند روزه‌ موج عظیمی از مردم ایران را به‌ خیابانها کشانده‌ و ترس و وحشت مردم از حکومت نظامی و کشتار دوره‌ احمدی نژاد فرو ریخته‌ و غیر ممکن است که‌ بتوان این آزادیهای نسبی را از مردم پس گرفت و امکان دارد در فردای انتخابات نیز مردم به‌ خانه‌های خود بر نگردند و به‌ تظاهراتهای خیابانی ادامه‌ دهند و ادامه‌ تظاهراتها و شورشهای خیابانی میتواند با انتخاب موسوی نیز ادامه‌ داشته‌ باشد در هر صورت در مناطق غیر فارس نشین منجمله‌ کردستان می تواند سر آمد یک شورش همگانی برای خواست ملی و بیرون کردن اشغالگران از سرزمین کردستان منجر شود .

ناصر ايرانپور

آقای جاوات، من نمی‌دانم آيا، کی، از کجا کمک مالی می‌گيرم و از نظر من اهميت چندانی هم ندارد. در مبارزه‌ بر عليه‌ فاشيسم هيتلری مبارزان اروپايی از اتحاد شوروی و آمريکا کمک می‌گرفتند و کسی هم آنها را مورد ملامت قرار نداد. شما که‌ اينقدر غرب را در ضديت با خود می‌بينيد، نظرتان در مورد دو حکومت دست‌نشانده‌ و کودتايی رضا شاه‌ و محمد رضا شاه‌ چيست؟ طوری ديگر سوال کنم: آيا شما حکومت وابسته‌ی شاه‌ را به‌ حکومت "مستقل" (نه‌ شرقی ـ نه‌ غربی) "جمهوری" اسلامی ترجيح نمی‌دهيد؟ باز با شفافيت تکرار کنم: مبارزان ايرانی حق ندارند هيچ فرصتی را بر کسب حمايت مالی و معنوی خارج از نبردشان بر عليه‌ فاشيسم مذهبی و قومی حاکم از دست بدهند. و اما پيامی ديگر من به‌ شما و همفکران شما چنين است.(می‌گويند که‌ در جهنم مارهايی است که‌ از ترس آنها بايد به‌ اژدها پناه‌ برد.)...

تکرار يک پيام

در تب و تاب رقابتهای "انتخاباتی" رياست "جمهوری" ايران، آقای کروبی طرحی را برای رفع برخی از تبعيضات بيشمار بر مردم غيرفارس ايران ارائه‌ نموده‌ است که‌ واکنش شديد و منفی برخی از مقلدان و شيفتگان مکتب شووينيسم و فاشيسم "ايرانی" را برانگيخته‌ است که‌ از جمله‌ در نوشته‌ای تحت عنوان "بيانيه‌ اعتراضی شماری از فعّالان اجتماعی و فرهنگی کشور به تلاشِ ستاد انتخاباتی کرّوبی در ايجاد اختلاف ميان اقوام ايرانی" انعکاس يافته‌ است. اين بيانيه وحشت "پان‌ايرانيستها" که‌ معادلی برای شووينيستها و فاشيستهای وطنی است را برای ما عيان می‌سازد. اين نگرانی از پيشروی مليتهای ايران در احقاق حقوقشان حکايت دارد.

بديهی است که‌ اين تفکر ارتباط بلاواسطه‌ای با مردم فارس ايران ندارد. قدری دقت کنيم متوجه‌ می‌شويم که‌ ترک‌زبانان و کردزبانان معلوم‌الحالی هم در فهرست امضاءکنندگان آن يافت می‌شوند که‌ در رکاب و به‌ کام فاشيسم و شووينيسم حاکم قلم می‌زنند. به‌ آقايان کاوه‌ بيات و احسان هوشمند هم در همين راستا تبريک می‌گويم که باری ديگر‌ دلبستگی مفرط خود را به‌ ايدئولوژی شووينيسم به‌ اثبات رساندند و حتی قائل به‌ حقوقی ابتدايی در سطحی که‌ کروبی مطرح نموده‌ است، نيز برای مردم کرد و ترک و بلوچ و ترکمن و عرب ايران نيستند. شهامت شما در ضديت با خواستهای مردم را می‌ستايم.

خود اين بيانيه‌ ضرورت دفاع از مطالبات کم بعد آقای کروبی را باری ديگر به‌ اثبات می‌رساند. لذا اشتباه‌ محض است که‌ تصور کنيم که‌ مابين کانديداها فرقی نيست.

من بارها و بارها گفته‌ام جانبدار ماندن کرد و غيرکرد در ايران، يک ايران دمکراتيک، سکولار و فدرال هستم. اما به‌ همان صراحت نيز گفته‌ام و باز می‌گويم که‌ چنانچه‌ ـ حال به‌ هر دليلی ـ تفکر ناظر بر اين بيانيه‌ در فردای جمهوری اسلامی تفوق يابد، بايد در راه‌ جدايی از مجموعه‌ی ايران گام برداشت. برای هر دو گزينه‌ بايد از همين اکنون کار کرد، چه‌ به‌ لحاظ داخلی و چه‌ در سطح بين‌المللی.

همه‌ی آن عزيزان ايرانی فارس‌زبانی نيز که‌ خود را چپ و دمکرات و فدراليست و سوسياليست می‌دانند و از اتحاد داوطلبانه‌ی مليتهای ايران در چهارچوب ايران متحد دفاع می‌کنند، را فرا می‌خوانم که‌ مبارزه‌ی خود را متوجه‌ تفکر فاشيستی غالب که‌ در اين بيانيه‌ نيز بازتاب يافته،‌ بنمايند و خلقهای ستمديده‌ای ايران را مورد خطاب قرار ندهند.

مزدک

کودتای جدید در رژیم کودتا

جناب مازیار این شوربای مقاربت شما هم محصول کسی مثل صدام جنایت پیشه است که به رهبر فرقه تان به ارث رسیده.این شوربای مقاربت شما هم منتظر حمله آمریکاست که ایران را به ویرانی کشیده و شما چلبی ها را که تا دیروز دست دردست حرامیی چون صدام برای کشتن فرزندان ایران داشتید بر مردم سوار کند.هر چند افرادی مثل نگهدار و توده ایهای خیانتکار و جنایت پیشه و خود فروشند ولی در عمل فرقی با ...

افراد این شوربای مقاربت شما ندارند.شماها نشان داده اید که برای کسب قدرت از هیچ وسیله ای حتی تن فروشی و خیانت بمردم و کشور فروگذار نیستید.مگر شما از پیروان همان حرامیان اسلامی چون محمد پدوفیل و جنایت پیشه و زنباره ای چون علی نیستید؟مگر دعوای شما با ارازل در قدرت بر سر لجاف ملا =قدرت و ثروت و تحمیق مردم نبود؟ احترام به بنیانگذاران اولیه مجاهدین نه بعنوان مسلمان بلکه انسانهایی دلاور و صدیق ووفادار به آرمان انساندوستی و ایراندوستی است.راستی باند جنایت پیشه و خیانتکار رجوی را به شرف و صداقت و ایراندوستی و احترام و ارج نهادن به انسانها چه؟بنابراین خیانت حزب اخته و دست پروردگان اکثریتی خیانت و جنایات فرقه رجوی و باند تبهکار شوربای مقاربت را پاک نمی کند.درد شما نه یاس و نا امیدی و شکست جوانانی است که برای تغییری اندک از یکطرف و رفع فتنه و جنگ و خونریزی از طرف دیگر به حداقلی از تغییر در همین نظامیکه خود شما از بانیان آن بوده اید قناعت کرده اند.راستی مگر نه اینکه شماها هم مسلمان و پیرو مولی خود حرامی از تبار دژخیمان و جنایت پیشه گانید؟مگر محمد پدوفیل پیامبر عظیم الشان تان نیست؟سیاست این حرامیان مسلمان در مدت سی سال لاقل تا حدودی برای مردم شناخته شده ولی شماها چی؟امام زمان شما مگر از خمینی دجال تر نیست؟چرا لحظه ای به این فکر نمی کنید که مردم حق دارند از ترس ووحشت درندگانی بی شرم مثل شما به همدینان و همکیشانتان پناه ببرند؟!آیا جنایات حرامیان اسلامی حاکم از جرم شماها که به نابودی هزاران تن از بهترین و صادقترین فرزندان این آب و خاک برای کسب قدرت انجامید می کاهد؟واقعا که شماها از نطفه همان بی شرمانی چون محمد و علی و خمینی و سایر حرامیان اسلامیید زیرا تنها چنین بیشرمی جزاز مسلمان از کسی سرنمی زند!رهایی ایران و ایرانی به لجن کشیدن اراجیف اسلامی و نه گفتن به اسلام و مسلمانی و باز گشت به فرهنگ اثیل ایران است نه چیز دیگر!

Javat

جناب ایرانپور این پاسخ نیست,سفسطه ومغلطه است. پاسخ باید شفاف باشد.سوال این بود:با توجه به اینکه"هیچ یک از سازمان‌ها و احزاب (به اصطلاح) سرتاسری دعوت به شرکت در نشست بروکسل را، به رغم تقبل همه هزینه‌های سفر و اقامت از سوی کنگره، نپذیرفتند" سوال این است که محل تامین "همه هزینه ها" که اصلا هم کم نیست کجا بوده است؟ شما مانند احمدی نژاد سوال را با سوال ومانند اخوند جماعت به صحرای کربلای نازی وهیتلر و... زدید که هیچ ربطی به سوال ندارند.انها کمک میگرفتند تا کشورشان را حفظ کنند وشما پول میگیرید تا کشورتان را نابود کنید. خودتان را چه فرض کرده اید تیتو؟ حتی تیتو یوگسلاوی بزور یوگسلاوی شده را یکپارچه نگهداشت ؟جناب اومانیست! یعنی هدف شما وسیله تان را توجیه میکند.متوجه اید؟یعنی مجاهدین نیز در اتحاد با صدام حسین میتوانند همان توجیه شما را بکنند. اما شما برابرترید ومجاهدین خیر!.جناب چرا این شفافیت را در مورد سوال بنده راجع به منابع مالی کنگره نشان نمیدهید.این گوی ولین میدان شفافیت.

م.سحر

روز انتخــابـــات 22 خـــرداد 1388 برای درج در حافظهء تاریخ ، این چند بیت تحریر شد

روز انتخــابـــات 22 خـــرداد 1388

برای درج در حافظهء تاریخ ، این چند بیت تحریر شد

تا که دین شد باسیاست هم سخن

کیف پول اهل دین آمد وطن

سرنوشت مردم ایران زمین

شد چنین ایزار دست اهل دین

ننگ ِ سی ساله ست و رأی چون منی

نیست غیر از بیعتی با دشمنی!ـ

ننگ سی ساله ست و لبخند دروغ

می دمد دشمن فریبش را به بوق

مام میهن زیر شیخ افکندایم

می تماشائیم و غرق خنده ایم

مام میهن را به گادن می دهیم

نام آنرا رأی دادن می نهیم

م.سحر

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید