رفتن به محتوای اصلی

مردم تا پایان شمارش آرا، خیابان ها را ترک نخواهند کرد

مردم تا پایان شمارش آرا، خیابان ها را ترک نخواهند کرد

آرش

سپاه موسوي را تهديد کرد:‏ انقلاب مخملی را در نطفه خفه می کنیم

آقای خامنه ای از امید مردم برای سر و سامان دادن به زندگی خود نترسید! 1) محال است ندانید که دولت کنونی چه بر سر این ملک و ملت آورده است. 2) مردم ایران امیدوارند بتوانند برای بهبود زندگانی خود، از راه مسالمت آمیز و امکانات موجود، دولت جدیدی را انتخاب کنند.

3) این نجابت ملت ستم دیده ایران را ارج نهید و از کنار گذاشته شدن دولت فعلی توسط مردم واهمه به خود راه ندهید.

4) هر گونه دخالت نظامیان برای جلوگیری از تحقق اراده مردم، تحت عناوین خودساخته ای چون "انقلاب مخملین"، به نفع هیچکس منجمله جنابعالی نیست.

5) اکنون سال 1388 است و جمعیت ایران هم هفتاد میلیون نفر. آن ها تا پایان شمارش آرا و اعلام نتایج انتخابات، خیابان ها را ترک نخواهند کرد.

6) بدون تردید شما آخرین "ولی فقیهی" خواهید بود که بر این ملک و ملت سلطه یافته است. اما مردم بزرگوار ایران در صورت تمکین شما به آرای آن ها، باقیمانده حیات شما را در مقام ولی فقیه تحمل خواهند کرد.

با سلام آدم گاهی از بیسوادی بعضی از آن هایی که در خارج نشسته و خود را تحلیل گر مسائل ایران می دانند، شگفت زده می شود. می گویند این مناظره های تلویزیونی نقشه رهبر جمهوری اسلامی بوده و در گرم شدن تنور انتخابات او برنده است! به این ها باید گفت:

اولا کون خود را از روی صندلی پاب هایی که نشسته اید و با کله گرم تحلیل می کنید، اندکی تکان دهید. چرا که زیرتان از بی حرکتی کپک زده است! بگذارید کمی هوا جریان پیدا کند.

دوما اگر این آدم این قدر با هوش است که قادر به هر کاری است، پس به بی عرضه ای خود اعتراف کنید و یک لیوان دیگر آبجو سفارش دهید و همچنان کون خود را با کپک های زیرتان محشور فرمایید!

سوما همه می دانند و شما هم که خود را به نادانی می زنید می دانید که تا دیکتاتور صدای فریاد مردم را پشت دیوارهای لانه اش نشوند، همچنان خود را قادر متعال می داند. حال یک لیوان دیگر آبجو سفارش دهید و همچنان کون خود را با کپک های زیرتان محشور نگاه داشته کمی درباره "تعریف" خود از سکولاریسم و نوسکولاریسم نطق فرمایید. خواستید این را هم در زمینه زمزمه کنید:

روشنفکران این پناهجویان مجازی

با خط کش و تعریف می کنند بازی

برخورد کیهان به رهبری ایران گلوبال!

تحريم کافى نيست بايد به بهانه تقلب، آشوب درست کنيم! (خبر ويژه)

از سوی دیگر سایت ضد انقلابی ایران گلوبال که همسویی آشکاری با سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی دارد، انتخابات را انتخاب میان بد و بدتر خواند اما در موضعی متناقض و منافقانه خواستار ریختن اپوزیسیون به خیابان ها در اعتراض به تقلب در انتخابات شد تا شاید از این طریق بتوان به براندازی جمهوری اسلامی دست زد! به نوشته این سایت، تحریم انتخابات کافی نیست و باید به آشوب و تشنج هم دامن زد.

ایران گلوبال در عین حال اذعان می کند: «انتخاباتی که اپوزیسیون و مخالفان نظام جمهوری اسلامی بدان انتصابات نام نهاده اند هر چهار سال از جانب نظام اسلامی حاکم بر ایران برگزار می گردد و علیرغم توصیه ها و تشویق های اپوزیسیون سیاسی مبنی بر عدم شرکت مردم در نمایشات و خیمه شب بازی های انتخاباتی، بخش های وسیعی از مردم و روشنفکران ایران در آن انتصابات شرکت می جویند. اینک سالهاست که مردم ایران به اپوزیسیون سیاسی کم محلی نشان می دهند و آن کاری را انجام می دهند که خود صلاح می دانند. شوربختانه اپوزیسیون پراکنده و بی برنامه ایرانی تاکنون نتوانسته است حتی بخش ناراضی جامعه ایرانی را که در هیچ یک از انتخابات جمهوری اسلامی شرکت نکرده سازماندهی نماید.»

زد.

کیانوش توکلی

بازهم «روزی نامه سوپر ارتجاعی کیهان» چاپ تهران ، مقاله آقای ناصر مستشار تحت نام« آیافقط تحریم انتخابات کافی است؟»را بهانه حمله به ایران گلوبال ، قرار داده است . بدین وسیله برای صدومین بار می نویسیم که ایران گلوبال حزب سیاسی نیست و مدیریت آن هیج موضع سیاسی مشخصی در ارتباط با انتخابات نگرفته است و گرددانندگان آن ، به مانند فعالان جنبش سیاسی ایران می تواننند دارای مواضع متفاوت باشند .شایان ذکر است که ایران گلوبال در خصوص «انتخابات» دهها مقاله با نظرات کاملا متفاوت به چاپ رسانده است .

مراد

احمدی نژاد بعد از باخت!

این اوضاع ممکن است خطراتی به همراه داشته باشد، ولی آنچه مسلم است اوضاع اجتماعی در ایران تغییر کرده است. احمدی نژاد در ۲۰ دقیقه وقت طلایی که صداوسیما در اختیارش گذاشت از خدماتش صحبت کرد ولی نمیگفت مردم از خفقان خسته شده اند، تورم بالا رفته و قدرت خرید پائین آمده. او نمیگفت چند جوان زیر ۱۸ ساله را اعدام کرده است، او نمیگفت چرا دانشجویان را زندانی میکند،او نمیگفت چرا بی جهت زنان را زندانی میکنند، او نمیگفت این پولهای بی زبان مردم در امریکای لاتین چه میکند، او نمیگفت چرا اینهمه پول مردم را خرج حماس و حزب الله میکند و هزاران سؤال دیگر. براستی جایش در تیمارستان ات نه کاخ ریاست جمهوری.

ناهید

احمدی نژاد بعد از باخت!

آقای سیروس ما عجب مملکتی داریم که پیش گوها و افراد دقیق فکری مثل شما داریم،ولی نمیدانم چرا اینقدر عقب مانده و ایزوله هستیم. تهمت و توهین هم مثل نقل ونبات سر سفره ها پهن. بنظر من شما خودتان توده ای هستید (البته اگر حزب توده ای باقیمانده باشد)که آنرا پشتیبان رفسنجانی میدانید. من فقط از تحلیل شما این نکته را درست میدانم و آن هم آب به لانه روحانیان افتادن است. بعد از انتخابات دوباره با هم صحبت میکنیم.

سیروس

احمدی نژاد بعد از باخت!

خانم حضرت عالی مثل اینکه شدیدا تحت تاثیر تبلیغ توده ای ها قرار گرفته ایم و خیال کرده اید که احمدی نژاد واقعا انتخابات را باخته است. نخست اینکه زیر لایه ی این انتخابات تسویه حساب خامنه ای با هم نسلان خود اش خوابیده است و لاغیر. پروژه ی آخوندزدایی از بدنه ی حکومت دارد چهار نعله پیش می رود و این امر متوقف شدنی هم نیست و بیت رفسنجانی بازی را باخته است. در نظام های توتالیتر حرف آخر را کسی می زند که دست اش روی ماشه باشد و رفسنجانی و آل اش مدت هاست که اسلحه را زمین گذاشته و دست چک را برداشته اند. امروز اما دیگر دسته چک ها کاری نیست، چرا که سپاه خود اش بانکدار شده است و از این پس هم دیگر حاضر نیست با اشرافیت اقتصادی ای که از حلقه ی اولی های انقلاب، معروف به حلقه ی ارباب هستند، چیزی را تقسیم کند. دلیلی هم ندارند: هم زور نظامی اش را دارند که خود شان هستند و هم مشروعیت اش را که خامنه ای به آن ها می دهد. به عبارت دیگر، امثال رفسنجانی بطور طبیعی در این نظام علت وجودی خود را از دست داده اند.

از سوی دیگر، به هیچ وجه اینگونه نیست که احمدی نژاد پایه ی مردمی نداشته باشد، اینکه حزب توده امروز ماشین تبلیغاتی اش را به کمک رفسنجانی فرستاده به این معنی نیست که مردم عاشق این غارت گر بزرگ باشند. بر عکس، احمدی نژاد را رابین هود نیز می دانند و شک نداشته باشید که حتا در یک رقابت آزاد نیز احمدی نژاد برنده است: در این بُرد دو چیز به او کمک می کنند: 1. نفرت مردم از رفسنجانی و هر کس که از سوی او پشتیبانی می شود 2. پول عظیمی که احمدی نژاد خرج می کند و رای مردم را می خرد.

رفسنجانی و بیت اش حاضرند ایران را تجزیه کنند اما بمانند و موسوی نیز آدم تجزیه ی ایران است و هر بخش اش را به یکی از "بزرگان" بخشیدن. مسکو خیز برداشته است تا آخرین گام را در متحقق کردن وصیت نامه ی پتر بردارد.

.

توده ای ها و رفسنجانی از آن رو که می دانند رای نمی آورند از همین امروز شروع کرده اند به تقلبی خواندن انتخابات. رفسنجانی در نامه اش علنان تهدید کرده است که اگر بخواهند او را بزنند ایران را به آتش می کشد (تمثیل آتشفشان و سینه های سوخته)؛

باری، اما آنچه که روی خواهد داد این است:

احمدی نژاد در دور اول بازی را می برد. طرف مقابل الم شنگه به پا می کند، سیلی را می خورد و نظم احمدی نژادی که ناپلئون اسلامی است به "ایران عزیز" باز خواهد گشت. تعداد زیادی از اشراف ضبح انقلابی می شوند، کارخانه های شان مصادره شده، بخشی اش جلوی مردم پرتاب می شود و بقیه اش را خود مافیای نظامی جدید بالا می کشد. کشور کاملا نظامی می شود، مجلس خبرگان که هر لحظه می تواند کودتایی فقهی علیه خامنه ای ترتیب دهد برچیده می شود، رهبریت در خانواده ی خامنه ای موروثی می شود و چهار سال بعد (اگر یک رستاخیز تمدنی تا آن موقع نابودشان نکند) احمدی نژاد بسیج اش را به خیابان ها می آورد تا فریاد زنند که حیف است چنین رهبر بزرگی از دست ما برود: نتیجه آنکه چون هوگو چاوز قانون اساسی را تغییر می دهند و ایشان هم می شوند رئیس جمهوری مادام العمر.

توده ای ها و بچه های روسیه در این وسط قلع و قمع خواهند شد، جنبش آزادی خواهی ایرانی توسط فاشیست ها قربانیان بسیار خواهد داد، و ایران نیز یکپارچه خواهد ماند.

فردین نیکجو

fnikjoo@yahoo.com

سپاه موسوي را تهديد کرد:‏ انقلاب مخملی را در نطفه خفه می کنیم

من از اسم فامیل این آقای جوانی-رئیس دفتر سیاسی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی-تصور میکنم که ایشان باید جوان باشند و کم تجربه که چنین تحلیل ها می کنند و مردم ایران را تهدید. چون اگر جوان نبوده باشند؛ چاره ای نمی ماند مگر اینکه آن را بحساب بی خردی، نداشتن شناخت از مردم و صحنه سیاسی ایران، منطقه، جهان و درس عبرت نگرفتن از سر نوشت دیگر گردن کشان نظامی و سیاسی در سراسر جهان گذاشت!

علي سالاري

G_alisalari@hotmail.com

مرزبندي صد در صدي هيستريک ...!

از آنجا که کامران و شميم نه فرد بلکه تنها يک جريان مدافع خط و خطوط مبارزاتي آقاي رجوي هستند، جواب دادن به آنها به تنوير افکار عمومي کمک مي کند. ايشان مي گويند"حق هر انسانيست که تا هرزمان مي خواهد عضو يک گروه باشد و هر زمان خواست از آن جدا شود" و دست از سر سازمان و رهبريش بردارد و "گروه و سازمان خودش را تشکيل دهد"!!! بگذاريد توضيح دهم منظور از اين رويکرد آقاي رجوي در عمل چه بوده است.

تا جايي که در درون سازمان ديده ام تنها "نقدي" که موضوعيت دارد "انتقاد از خود" است. آنهم بمنظور از بين بردن همهً آثار هويت شخصيتي، احساسي، عاطفي و فکري فرد براي ذوب شدن تمام عيار در رهبري عقيدتي "مسعود و مريم". اين درجه از سر سپاري در تاريخ حيات اجتماعي بشر بي نظير است و تنها در ميان "سکت" هاي نادر مذهبي با درجاتي کما بيش شايد بتوان سراغ گرفت. حال آنکه منظور از "نقد" و "تفکر انتقادي" نقد فکر و راه و روش و هر آنچه مانع رسيدن به هدفي مشترک است، مي باشد. حال آنکه هدف آقاي رجوي هم رسيدن به رهبري براي تحقق جامعهً آرمانيش" جامعهً بي طبقهً توحيدي" بوده است و نه تحقق آزادي و دموکراسي و حقوق بشر. اينست که حاصل آن نقد ها و انرژي ها را هم هدر داده است.

دوم، در درون سازمان، نقد مسئول و بخصوص چالش رهبري آن اساساً جايي ندارد. حال آنکه اين رهبري در جزيي ترين تصميم گيري هاي مربوط به روابط فرد و افرادش دخيل است. هرکس رهبري را نقد کند و به چالش طلبد، بايد خود را براي سيل اتهاماتي که توسط خود آقاي رجوي، جهت کشتن هويت فردي شخص، بکاربرده شده و توسط ذوب شدگان در رهبري استعمال مي شوند آماده کند. کمترين آنها "بريده"، "مزدور"، "خائن به خون شهدا" و...از اين قبيل اتهامات مي باشد. آنها تمام قدرت و امکاناتشان را ممکن است بکار گيرند تا فرد مذکور را به آن مواضع بکشانند و اين اتهامات را مستند سازند!!!

سوم، حرف آقاي رجوي خطاب به منتقدين و مخالفين درونيش نه مثل مجيد شريف واققي، بلکه مثل محمد رضا شاه پهلوي بوده که مي گفت آنها که با حزب رستاخيز مخالفند، يا از ايران بروند و يا خود روانهً زندان شوند(نقل به مضمون). اين روش استبدادي و خود محوري مطلق در مناسبات انساني دوران مدرن که با فراگير شدن موازين و نظام هاي مبتني بر دموکراسي، حقوق فردي و شهروندي عموميت يافته اند، نه تنها مقبوليتي ندارد بلکه قابل پيگرد قانوني در محاکم قضايي است. در شرايطي که ولي فقيه رژيم، چه در دوران خميني و چه در دوران خامنه اي، سعي مي کند حلقهً وصل گرايشات دروني رژيم باشد که به "حفظ نظام" و "ولايت فقيه" پايبندند، روش رهبري مجاهدين بيشتر شبيه شاه سابق و احمدي نژاد است که هيچگونه نقد و مخالفت دروني را بر نمي تابند و با هر حربه اي خواهان حذف سياسي، شخصيتي و فيزيکي منتقدين و مخالفين خويش بوده اند.

چهارم، اين رويکرد آقاي رجوي و سازمانش تأثير مستقيمي در افتادن جداشدگان سازمان بدامن سازمان اطلاعات رژيم داشته است. جالب است که جداشدگان از رژيم در اين ساليان به جبههً دموکراسي و حقوق بشر مي پيوندند ولي بخش عمده اي از جداشدگان از سازمان، به خدمت رژيم در مي آيند. راستي علت چيست؟ اگر جداشدن از سازمان مثل پيوستن به آن انتخابي بود، آيا چنين اتفاقي مي افتاد؟ چرا افراد مستقلي مثل اينجانب که در جدا شدن از سازمان دچار مشکل نشده، به اين دام نمي افتد؟ عده اي از اين افراد که به ضديت عليه سازمان افتاده اند مدعيند که بعد از جداشدن، سازمان آنها را به رژيم بعث و زندانهاي صدام حسين فرستاده که بعد از تحمل مکافاتي سخت در آنجا به ايران تحويل داده شده اند، بديهي است که رژيم امکانات در اختيارشان مي گذارد تا متقابلاً از آنچه در مسير جداشدن به سرشان آمده، از سازمان و بخصوص رهبريش انتقام بگيرند. آقاي رجوي و ذوب شدگان در رهبري نيز لابد خوشحالند که منتقد و يا مخالف آنها مزدور از کار درآمده است و اتهام آنها بي اساس نيست!!!

پنجم، اصطلاح "جبههً متحد ارتجاع" تنها يکي از مرزبندي هاي صد در صدي تراويده از مغز دوآليستي آقاي رجويست که در اين سي ساله بدفرجام بودنش به اثبات رسيده است. درست است که آقاي رجوي در اول انقلاب عليه ارتجاع موضع گرفت ولي با اين موضعگيري ايشان اولاً افراطي و دوماً تماميت خواه و مدعي تمام قدرت بود، اگر غير از اين بود و مجاهدين از رقباي مرتجعين بويژه دولت بازرگان حمايت مي کردند، تحولات لاجرم سمت و سوي ديگري بخود مي گرفت. حزب توده هم پنج اشتباه تاريخي داشته است: اين حزب مبارزات مردم ايران را که پس از جنبش مشروطه در پي تحقق دولت و حکومت انتخابي و قانوني برآمده از مردم بودند، منحرف کرد و به سوي عمده کردن مبارزهً ضد امپرياليستي براي پيوستن به بلوک سوسياليستي شرق سوق داد. دوم، اين حزب پيشتاز برافراشتن پرچم تجزيه طلبي قومي استاليني در کشور، بخصوص در استانهاي شمال و شرق کشور بعد از عقب نشيني نيروهاي شوروي، بوده است. سوم، تنها گذاشتن مصدق، چهارم، ضديت با دولت ميانه رو بازرگان و حمايت از خميني با شعار "ليبراليسم جاده صاف کن امپرياليسم". پنجم حمايت از سرکوب و کشتار سالهاي اول انقلاب. ششم، بعد از پايان جنگ سرد و فروپاشي بلوک شرق نيز اين حزب و حاميانش هنوز از قبلهً شرق روي بر نگردانده و اينجا و آنجا به حمايت از منافع روسها در ايران مي پردازند. آقاي حبيب الله پيمان هم شخصيت منزه و معتبريست ولي در دنياي سياست صاحب ايده و فکر و خط و خطوط مستقلي نبوده که بنده را دنباله روي آن بناميد.

ششم، باورکنيد هرآنچه شما در بارهً آقاي کروبي و حاميانش گفتيد مي توانيد مصداقش را در هر نيروي سياسي منجمله مجاهدين پيداکنيد... بقولي در شهر اگر که مست گيرند، بايد که هرآنکه هست گيرند...دنياي سياست دنياي مبارزهً حق و باطل و سياه و سفيد نيست، چه کسي و کدام نيرو بدون خطا و اشتباه سراغ داريد؟ در مثل مناقشه نيست، طرف مقابل هم مي تواند بگويد، آيا پول گرفتن بي قيد و شرط از شهرام جزايري قباحت بيشتري دارد يا با قيد و شرط از صدام حسين و سازمان اطلاعاتيش، مي گوييد کروبي بيوهً کشته شدگان جنگ را به عقد پاسداران در مي آورده است، آنها هم لابد خواهند گفت مگر در درون سازمان زنان در انتخاب همسر و بعد هم جداشدنشان صاحب حقي بوده اند؟... دوست عزيز، طبعاً آن افراطگري ها و تماميت خواهي هاي اول انقلاب، در موضوعيت بخشيدن به تفريط کنوني نقش داشته است. مشکل آنجاست که مبارزان و اپوزيسيون سنتي که با تحريم انتخابات بطور غير مستقيم از رياست جمهوري احمدي نژاد حمايت مي کنند، بجاي آنکه به ريشه يابي علل ناکامي هايشان بپردازند و ضمن جمع بندي تازه به ارائهً راه کارهاي جديدي بيانديشند، از سرلجاجت سر بر سنگ واقعيات تلخي که حاصل افراط گري هاي خودشانست مي کوبند و از مردم و مملکت ايران مي خواهند انتقام بگيرند. چرا که ادامهً حضور احمدي نژاد، علاوه بر مصائبي که بر سر مردم مي آورد، حاکميت ملي و تماميت ارزي ايران را با خطر بالقوه و جدي داخلي و خارجي مواجه مي سازد.

کیانوش رشیدی

گفتم! گفت!

بیست و یک خرداد! ------------------------ گفتم:! گفت: گفتم: مناظره ها را دیدی؟ بیست وپنج کیلومتر راه پیمایی را دیدی؟ رنگ سبز را دیدی وسفید و آبی؟ گفت: دیدم. گفتم: بعد چه کردی؟ گفت: خوابیدم! گفتم: خواب؟ گفت: آری! سی سال دگران؛ امشب من! و... او و من به خواب سنگینی فرورفتیم!!! شب خوش سرزمین زیبا و جاودانی من! تا فردایت چه باشد؟ نتایج سحر تورا می دانم؛ باش تا صبح دولتشان بدمد! کیانوش رشیدی بیست ویکم خرداد ماه

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید