دروغ به مهمترین ویژگی انتخابات دهم ریاست جمهوری تبدیل شده است. مرجع، ضمیر خود را شناخته و حتی در ادبیات عمومی و طنزهای محاورهای روزمره هم راه یافته است. اتهام دروغ، بسیار سنگین است و این گونه نیست كه در صورت ایراد و اشاره اولا فرد یا جریان مورد اتهام سكوت كند و ثانیا مخاطب عادی به راحتی آن را بپذیرد و باور كند. با عنایت به این نكته اما روند منازعات و نیز شواهد اجتماعی بهگونهای است كه گویی باورپذیری این اتهام بهطور روزافزونی فراگیرتر شده است.
1- قرارداد اجتماعی كه مبنای ایجاد نظم در جامعه است برپایه یك سلسله اصولی است كه صداقت در صدر آنهاست. اگر راستی نباشد سنگ بر سنگ بند نمیشود. ناراستی سرمنشای انحطاط اجتماعی است كه پیامدهای ناگوار آن ناگفته پیداست.
2- مهمترین نكته این است كه هیچ ضعفی برای حاكمان بالاتر از عدم صداقت نیست. دروغ، بیاعتمادی میآورد و بیاعتمادی شكاف بین جامعه و دولت را افزایش میدهد و افزایش این شكاف در حكم تضعیف امنیت و منافع ملی خواهد بود. بیتردید كمتر آسیبی به اندازه عدم صداقت با چنین مخاطرات سنگینی روبهروست.
3- از نظر اجتماعی عدم صداقت مسوولان الگویی نیست كه فقط در سطح محدودی باقی بماند و خواه ناخواه به عنوان یك راهكار و میان بر در متن جامعه نیز عادی میشود و از آن كپیبرداری میشود كه ابعادش فاجعه بار است. جامعهای كه با چنین خطری روبهرو باشد در معرض بزرگترین آسیبهای اجتماعی خواهد بود.
4- وقتی دولت یا بخشهایی از آن در داخل به عدم صداقت متهم شود و نتواند در برابر آن از خود دفاع مقبولی كند طبعا اعتماد بینالمللی نسبت به آن نیز از دست میرود كه نتیجه آن نیز كاملا روشن است.
5- نكاتی كه تا به حال به آنها اشاره شد مسائلی هستند كه در هر جامعهای میتوانند مصداق یابند ولی اتهام بیصداقتی در یك نظام دینی كه اخلاق نیكو سرلوحه امور آن ذكر میشود موضوع فوقالعاده مهمتری است و سهل است كه هم از نظر نخبگان و هم متن جامعه با حساسیت بیشتری مورد پیگیری قرار میگیرد. از این نظر چنین اتهامی به دور از فضای پرهیاهوی انتخابات، به خودی خود به قدری اهمیت دارد كه مورد عنایت ویژه قرار گیرد. در غیر این صورت طبیعی است كه نگرانیها نسبت به ابزاری شدن اخلاقیات و تاكیدات دینی افزایش یابد.
6- از نظر سیاسی نیز كشمكش ایجاد شده یك موضوع عادی نیست كه صرفا در حد روزهای انتخابات باقی بماند. هم بر پیشانی دولت اتهام سنگینی نشسته است و هم بر تارك جریان حامی آن. از این نظر آنان –كه اتفاقا مدعی دین داری نیز هستند- باید از خود دفاع كنند و در صورت شكست، ادعای ارزش گرایی نیز در آنان بیرنگ میشود. از همه بدتر اینكه اتهام حفظ قدرت به هر وسیله و توجیه پارهای روشهای مذموم اتهامی نیست كه براحتی بتوانند شانه از آن خالی كنند.
7- فاین تذهبون؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید