در این روزها بازار تبلیغات جهت كسب پست ریاست جمهوری ایران گرم و پر از هیاهو و غوغاست. در این انتخابات دو طیف معتقد به نظام و ولایت فقیه در گوشه و كنار كشور و در میانهی ملتهای داخل این مرز و بوم، تحت اسامی اصولگرا و رفورمخواهان به رقابت مشغولند. معادلهی دورهی دهم انتخابات ریاست جمهوری در ایران، بنا بر یك سری مسائل و دلائل ویژه و عمومی در طی سی سال گذشته دارای ویژگیهای مختص به خود می باشد. درك واقعی و درست از فضای كنونی و وضعیت موجود بغرنج تر از گذشته به نظر می رسد. در حالی كه تار و پود جمهوری اسلامی و قانون اساسی این نظام در مقایسه با سالهای گذشته تغیر پیدا نكرده و ماهیت و اصل عوض نشدهاند، اما برخی از كاندیداهای پست ریاست جمهوری برای جلب اعتماد و رای مردم گونهی دیگر به میدان ﺁمدهاند. در گیر و دار این روزگار پر از نوسان و به دور از تحول و تغیر واقعی و نبود هیچ منفذ قابل اعتماد برای ملتهای ایران، مسیر مبارزهی مردمی و فراگیر نامشخص و در هالهای از ابهام قرار گرفته است.
نگرش و بینش مردم، گروهها و طیف های مختلف سیاسی در خارج و داخل ایران در قبال انتخابات عنوان شده متنوع و ناهمگون است. به طور عمومی در داخل ایران كمتر گروه و افرادی جرات پیدا كردهاند و میكنند، كه شفاف و علنی شركت در انتخابات را محكوم و مذموم ترسیم كنند. گروههای سیاسی مرتبط با نظام در چارچوب قانون اساسی و ایمان به رهبری در گوشه و كنار كشور سعی كردهاند، در پشتیبانی كردن از كاندیدای مورد نظر خود دریغ نورزند. در این بین طیف گستردهای از جمعیت ایران و به ویژه ملتهای تحت ستم همچون كورد، بلوچ، تركمن، عرب و ﺁذری در مورد شركت یا تحریم انتخابات عزم خویش را جزم نكردهاند. عدم راهبردهای روشن و نبود كانال مورد اعتماد عموم در فضای عمومی و سیاسی ایران برای خارج شدن از یوغ ولایت فقیه و استبداد دینی، سیل عظیم مردم را پریشانی خاطر كرده و خلاقیت ارادهی تغیرو تحول را از مردم سلب نموده است. جدا از حیطهی مورد بحث و ترسیم وضعیت داخل ایران، نگرش اپوزیسیون خارج از كشور و فعالان مختلف به نسبت تحریم یا شركت در عرض همدیگر قرار گرفتهاند. شماری از گروههای سیاسی خارج از كشور انتخابات را بایكوت و تحریم كردهاند، اما برخی دیگر با تحریم موافق نیستند. این گروه و طیف مشخص اذعان میكنند، كه زمانه عوض شده و تاریخ تحریم و شعاردادن به سر رسیده است. اما احزاب و گروههای مخالف شركت در انتخابات و موافق تحریم، به استناد به تاریخ گذشتهی جمهوری اسلامی و وجود نظام ولایت فقیه معتقدند، كه هر نوع شركت و همراهی با انتخابات در مسیر تقویت كلی نظام است. جدا از این دو نوع نگرش و دیدگاه در قبال انتخابات دورهی دهم ریاست جمهوری، دگراندیشانی هستند كه با تكیه بر دلائل مورد قبول خویش اذعان می كنند، كه مردم خود می توانند در این مورد مشخص تصمیم بگیرند.
در پس رنگارنگی و تنوع در بینش و نگرش های انتخاباتی، كه با همدیگر ضد و نقیض هستند درك و فهمی ناموزون از تحریم و بایكوت انتخابات می شود. تحریم و بایكوت در میدان عمل و با تصمیم رای دهندهگان سودمند واقع می شود. هدف از تحریم و بایكوت انتخاباتی، اگر به احزاب و فعالان سیاسی ختم شود و از پشتیبانهی مردمی تهی باشد، در عمل تنها یك نوع واكنش سیاسی به حساب می ﺁید. برای به مرحلهی بالفعل درﺁروردن ارادهی مخالف یا موافق باید روی مردم و در این مسئلهی مشخص رای دهندهگان حساب كرد. تاریخ سی سالهی ایران و انتخابات برگزار شده در این كشور نشان می دهند، كه تحریم جدی و عملی هیچگاه به مرحلهی شهود نرسیده است. تاریخ انتخابات ایران در طول سه دههی گذشته به نوعی دال بر شركت عامهی مردم در ﺁن می باشد. هرچند مردم و سیل رای دهندهگان در بسیاری از موارد با طرفندهای تبلیغاتی و انتخاباتی به سوی صندوقهای رای سوق داده شدهاند، اما در عمل جمهوری اسلامی شركت در انتخابات را به عنوان میزان مشروعیت خویش قلمداد كرده و میكند.
در این روزها بحث های مختلفی در حول و حوش این محور از سوی چهرههای مردمی و غیر مردمی عنوان می شود. لب كلام برخی از ﺁنها اینست، كه طی سی سال گذشته انتخابات را تحریم كردهایم، اما نتیجهای شایسته و بایسته رخ نداده و نمی دهد. در گفته و نوشتهی این طیف و گروه موافق با شركت در انتخابات ( كه باید اذعان كرد افراد و گرههای مردمی و روشنفكر هم دیده می شوند) یك حقیقت كارا و روشن از قلم افتاده، كه ﺁنهم جدانكردن اتخاذ تصمیم و موضع گیری احزاب و جریانات سیاسی و عملكرد مردم از همدیگر می باشد. اگر سی سال مردم در عمل و با همبستگی انتخابات را تحریم می كردند، امروزه از جمهوری اسلامی ایران تنها نامی و مهری بر جای مانده بود. به جای تشویق به شركت در انتخابات در چارچوب نظام ولایت فقیه جای خود دارد، به تحریم همگانی و گستردهی مردمی تكیه كرد. روند تحریم انتخابات جمهوری اسلامی ایران در سی سالهی گذشته بیشتر در جوانب مواضع سیاسیی بوده و كمتر به مرحلهی فراگیر و گستردهی مردمی بدل شده است. زمان می گذرد و سیر حوادث مختلف در ﺁیندهی نه چندان دور نشان می دهند، كه كدامین راه و مسیر در امور رهایی از استبداد حكومتی در ایران به نشان می زنند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید