پاکستان اتمی و طالبان

ازنکات مهمی که در این میان نگرانی دولت‌های دیگر را برانگیخته، زرادخانه‌های اتمی پاکستان و احتمال تصرف آنان از سوی طالبان است. با این حال آصف علی زرداری، رئیس‌جمهور پاکستان با اطمینان خاطر دادن به دولت‌های غربی، در سخنانی در جمع خبرنگاران خاطرنشان کرد: «من می‌خواهم بقیه‌ی جهان را از این نکته مطمئن سازم که سلاح‌های اتمی پاکستان در جای امنی هستند.» البته وی این امر را ناممکن نیز ندانست/دویچه وله .

بروز جنگ اتمی محدود منطقه ای یا جنگ جهانی سوم آرزوی هیچ عقل سلیمی نیست چرا که جنگ اتمی شباهتی یه جنگ های جهانی اول و دوم نخواهد داشت ، بدون این جنگ مخوف هم رادیواکتیو حاصله از تولید و نگهداری آن سراسر کره زمین را آلوده ساخته است و از سوی دیگر جهان و سرنوشت آن دیگر خارج از اراده من و شماست شکل گیری قدرتهای مخوف بازیگر که تابع هیچ اصول انسانی نیستند ، برکرسی نشاندن قدرت مطلقه کسب سود به هر بهایی از اهداف آنان بشمار میرود .

اگر در جنگ جهانی دوم عده ای از سلاح اتمی استفاده کردند و عده ای دیگر همنوعان خود را به کوره های آدمسوزی رهسپار ساختند پس امروز هم به هر دلیلی چنین اقداماتی میتواند رخ بدهد و پدید آمدن چنین حادثه ای را هم نباید از نظر دور داشت که در بر همان پاشنه ای میچرخد که هزاران سال است با ابزار بدوی چرخیده است. .

اما اوضاع کنونی حتی بدتر از زمان جنگ جهانی دوم شده است چرا که پاکستان مجهز به سلاح اتمی شده است نفوذ القائده و طالبان در پاکستان چنان جدی و خطرناک شده است که نه تنها دوایر امنیتی و نظامی را در اختیار دارند بلکه احتمال اینکه در آینده کنترل سلاحهای اتمی پاکستان را هم در اختیار بگیرند اغراق نخواهد بود . جنگ دولت پاکستان با اسلامیون افراطی نیز از همین خطر الهام میگیرد چرا که نفوذ افراطیون چنان در پاکستان جدی شده است که دیگر چیره شدن بر آنان بسیار سخت شده است و مسئله با حذف شدن چند صد نفر از طرفین حل نخواهد شد که امری فاجعه آمیز هم هست و بازتولید خشونت را در پی خواهد داشت .

بی عدالتی در جهان و بی توجهی کشورهای ثروتمند به سرنوشت انسانها نتایج طبیعی این فجایع جهانی در شرایط امروز میباشد که ناشی از غارت منابع ملی ملتها میباشد در این میان جذب توده های محروم توسط اسلامیون افراطی با لقمه نانی که این محرومان را مدیون اسلامیون میسازد و مرگ و زندگی که برای این بینوایان تفاوتی چندانی هم ندارد نفوذ افراطیون را افزایش داده است و آنان بخوبی قادر شده اند که بازی را در سطح جهان پیش ببرند. نباید فراموش کرد اغلب این سازمانهای اسلامی توسط خود سازمانهای جاسوسی ایجاد و یا حداقل حمایت شده اند و اکنون نیز همین دوایر مخوف با میلیتاریزه ساختن جهان و حاکم ساختن جو پلیسی بر جوامع که با استخدام نیروهای بومی مزدور توام بوده است و قدرت عمل نامحدود دادن به سازمانهای مخفی و جاسوسی که در ددمنشی دست کمی از افراطیون اسلامی ندارند و تولیدات خودشان هم بوده است نخواهند توانست چشم انداز روشنی را برای آینده بشریت ترسیم کنند تنها چاره فوری و عملی اینست که به حیات ننگین این دوایر ویرانگر سودجوی میلیتاریزه و جاسوسی مخوف پایان داده شود که فقط با طراحی برنامه های توطعه گرانه و روانپریشانه تامین منافع خود را مد نظر دارند که با حذف آنان و اختصاص بودجه باد آورده شان، امکانات زیستی و رفاهی عادلانه در اختیار تمام انسانها قرار گیرد.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی نیز با رسوا شدن در تمام عرصه ها سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، کارنامه ننگین و جنایت علیه بشریت و برای جبران خبط خود، حال قصد دارد بهر قیمتی که شده خود را مجهز به سلاحهای اتمی کرده تا بقای خود را تضمین نماید. خطرناک بودن جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی پاکستان و دیگر افراطیون از این جهت باید مورد توجه قرار گیرد که اینان برخلاف دیگر دارندگان سلاحهای اتمی ، نابودی کره زمین و بشریت را سرآغاز رستاخیز الهی میدانند تا بدین طریق راه را برای ظهور ناجی جهان و بشریت آماده سازند حتی علنا و رسما ، استفاده از سلاح اتمی را اعلام کرده اند بعبارت دیگر از نظر اینان نابودی بشریت بشارتی است برای دست یافتن به جهانی دیگر که وعده آنرا هزاران سال است که میدهند.

درپایان با این احتمال فشرده ای که اشاره شد آیا نباید بفکر این باشیم که یک مبارزه همه جانبه انسانی و جهانی را بر علیه سلاحهای اتمی و در راس آن بر علیه اتمی شدن جمهوری اسلامی ایران را سامان دهیم و از پاکستان اتمی نیز وحشت داشته باشیم؟