رفتن به محتوای اصلی

واژه ی آذری و عوام فریبی شبکه ی مهران بهارلی

واژه ی آذری و عوام فریبی شبکه ی مهران بهارلی

چند روز پیش بر حسب اتفاق مطلبی از دکتر حسین محمدزاده صدیق در مورد اتیمولوژی واژه های آذر و آذری در صفحه ی فیس بوکم شئر کردم. بلافاصله بعد از پست کردن مطلب سرو کله ی نماینده تشکیلاتی که زیر نام "مهران بهارلی" فعالیت می کند در صفحه ام پیدا شد و با انواع تهدید و شانتاژ سعی کرد تا مرا وادار به پاک کردن مطلب دکتر صدیق بکند. آقای به اصطلاح بهارلی با توسل به نکات عوام فریبانه ای مانند: این مطلب کاملاً غیر علمی است، بی سوادانه است، ابلهانه است، نویسنده آن دشمن "ملت ترک" است، هر کس که در نشر آن کمک کند خائن به "ملت ترک" است و این قبیل اراجیف سعی کرد مرا وادار کند تا مطلب دکتر صدیق را از صفحه ی فیس بوکم بردارم.

به عنوان کسی که به آزادی بیان بی هیچ حصر و استثناء اعتقاد کامل دارد، البته که من مطیع تهدیدات باند مهران بهارلی نشدم و مطلب همچنان در صفحه ماند. در این میان بسیاری از علاقه مندان آمدند و درمورد مطلب کامنت گذاشتند و نظر دادند. شبکه ی بهارلی چون هوا را پس دید فرار را بر قرار ترجیح داد. با این وجود، چند روز بعد مطلبی ریاکارانه، پر از مغلطه و تناقض در چند سایت آذربایجانی (احتمالاً وابسته به خودش) در مورد واژه آذری به چاپ رساند. با در نظر گرفتن دشمنی این جریان با آزادی بیان خواستم این مطالب را نوشته و با دوستان و خوانندگان در میان بگذارم.

شبکه ی مهران بهارلی

این شبکه از طریق چند تن از نویسندگان ترکیست و ایران گرای آذربایجانی بنیان گزارده شده است. از مضمون نوشته هایی که شبکه چاپ می کند معلوم می شود که بعضی از اعضای شبکه از نویسندگان زبده در مورد مسائل ترکان ایران هستند و چند تن آنان با نشریه وارلیق نیز همکاری داشته اند. یکی از اعضای جالب شبکه پزشکی است ساکن ترکیه که به دلایل امکانات مادی و شهروند ی اش رتق و فتق مسائل مالی و تدارکاتی شبکه را عهده دار شده، و از این طریق نیز تسلطی نسبی بر روند فعالیت کل شبکه اعمال می کند. هم اوست که عکس یک مدل بیست ـ بیست و پنج ساله ی اروپایی را خریده و به عنوان لوگوی همیشگی شبکه نصب کرده است. هزینه ی وب سایت ها و اینترنت شبکه نیز عمدتاً از طریق این شخص برآورده می شود. البته این شخص تنها عضو ساکن ترکیه نیست، چند نفر دیگر نیز از جمله یکی از همکاران نزدیک نشریه وارلیق از ترکیه به شبکه پیوسته اند. عضو پزشک شبکه، فردی است فوق العاده عصبی و پرخاشگر. هم اوست که دائما سروکله اش همه جا ظاهر می شود و با درج مطالب هیستریک، عجولانه و عصبی، کار دست دیگر اعضای شبکه می دهد. اینکه اعضای کارکشته و مجرب شبکه تا چه مدت می توانند با حالات و رفتار نامتعادل این شخص بسازند، موضوعی است که در آینده معلوم خواهد شد. سیری در آثار و انتشارات شبکه، روند عمومی نگرش آن ها به مسائل را نشان می دهد. ذیلاً به چند نکته مهم اشاره می کنم:

دشمنی با آذربایجان با اتکاء به ایدئولوژی ترکیسم ایرانی

شبکه ی بهارلی ایران را ملک همیشگی و ازلی ابدی ترک ها می داند. بر این اساس، به شدت بر علیه هرگونه آلترناتیوی که در این نگرش ذات گرایانه خدشه ای وارد کند مبارزه می کند. و اینجاست که دشمنی اش با آذربایجان مشخص می شود. بسیاری از آذربایجانی ها، ترک ها و آذری ها، آذربایجان را وطن ملی خودشان می شناسند. برای درهم شکستن این گونه نگرش به آذربایجان، شبکه دست به هرگونه ریاکاری و عوام فریبی می زند تا ایمان و ایماژ فعالین نسبت به آذربایجان را مخدوش کند و زیر سوال ببرد. از آن جمله، هر کسی که از اصطلاحاتی مانند "ملت آذربایجان، هویت آذربایجانی، زبان آذربایجانی، وطن ملی و مشترک آذربایجانی" و غیره صحبت می کند، به دشمنی با "ملت ترک" محکوم می شود. مطالبی که از طرف شبکه در مورد آذربایجان منتشر می شوند، چنان خیال آمیز و غیر کانکرت هستند که هر گونه تصور از آذربایجان به عنوان یک وطن ملی و یک مرکز ثقل سیاسی با تردید مواجه می شود. مثلا، درمورد مرزهای آذربایجان، شبکه از اصطلاح "آذربایجان تاریخی" استفاده می کند که بخش های زیادی از استان های فارس، مرکزی، همدان و کردستان را در بر می گیرد. این گونه خیال بافی های مالیخولیایی از یک طرف بر احساسات نژادپرستانه، برتری جویانه و شوونیستی بعضی افراد ترکیست اکسیژن فراهم می کند. از طرف دیگر، مرزهای آذربایجان واقعی، معاصر و ملموس را طوری غیرواقعی و دست نیافتنی توصیف می کند تا جغرافیای آذربایجان با جغرافیای ایران مطابقت کند و مفهوم آذربایجان معادل مفهوم "ایران" تلقی گردد. به عبارت دیگر، شبکه تلاش می کند تا تصور یک آذربایجان مستقل از ایران، یک آذربایجان خودمختار و هرگونه آذربایجانی به عنوان یک واحد سیاسی مشروع و متشخص در داخل یک ایران فدراتیو، احمقانه، کودکانه، و خنده دار به نظر آید. از دیگر سو، با پیش کشیدن بحث آذربایجان "تاریخی، خیالی و رمانتیک" شبکه به حس دشمنی بین ترک ها و غیر ترک ها و بویژه کردها دامن می زند، آتش کینه و نفرت را در میان آنان زنده نگه می دارد و هرگونه احتمال همکاری مشترک بین دو خلق ستمدیده ی ترک و کرد را در عمل غیرممکن می کند.

خالص سازی بر اساس ترک گرایی و هویت پان ـ اتنیک ترکی

شبکه بهارلی غیر از هویت نژادی / اتنیکی ترک، هیچ کاتگوری هویتی دیگری را برنمی تابد. بر اساس تعلیمات این شبکه، طبقه بندی های هویتی بر اساس جغرافی، شهروندی سیاسی، التزام به وطن ملی (آذربایجانی) و دیگر کاتگوری ها همه باید در یک هویت نژادی / قومی "ترک" ذوب شوند. همین مسئله ایدئولوگ های شبکه را با چالشی جدی روبرو ساخته است، چرا که قاعدتاً و منطقاً یک هویت ملی "آذربایجانی" باید به صورت هویتی مکمل و جامع دربرگیرنده دیگر زیر ـ هویت ها از جمله هویت نژادی ترک عمل کند. اینجا نیز ایدئولوگ های شبکه بهارلی بر خلاف تجربه دیگر ملت ها، شیپور را از طرف گشادش می دمند و هویت ملی آذربایجانی را در پای هویت قومی ترک سلاخی می کنند. گفتنی است که جنبش های بزرگ ملی در آذربایجان، از جنبش مشروطیت گرفته تا جنبش 21 آذر، بر اساس برجسته کردن هویت ملی مدرن و دموکراتیک، یعنی هویت آذربایجانی شکل گرفته اند. ایدئولوگ های شبکه بهارلی لجوجانه سعی می کنند تا خط بطلان به تجربه مبارزاتی صد ساله آذربایجانی ها بکشند و هویت نژادی/ قومی را بالاتر از هویت ملی آذربایجانی قرار دهند. حال آن که بر اساس مطالعات علمی حول مسئله هویت، هویت نژادی / قومی می بایست به عنوان یک هویت از زیر ـ هویت های انسان آذربایجانی تلقی می شد.

مغلطه درباره علم و روش علمی

خنده دارترین جنبه گفتمان راسیستی و نژادگرای شبکه بهارلی در رابطه با مقوله ی "علم" و چیزی که ایدئولوگ های شبکه "غیر علمی" می نامند می باشد. هر مطلب و نوشته ای که به مذاق سردمداران شبکه خوش نمی آید بلافاصله مهر "غیر علمی" بودن می خورد. برای مثال در رد مقاله دکتر صدیق در خصوص اتیمولوژی واژه آذری، شبکه بهارلی سریعاً وارد کار شد و دن کیشوت وار فتوی صادر کرد که "این مقاله غیر علمی است!" این که چرا و بر چه اساسی مقاله دکتر صدیق "غیر علمی" است، حائز چندان اهمیتی برای حضرات شبکه نبوده است. حضرات فکر می کنند با نوشتن اصطلاح "غیر علمی" یک مقاله تحقیقی غیر علمی می شود و اگر حضرات فتوی دادند که مقاله و یا نگرشی "علمی" است، آن نگرش حتما "علمی" خواهد بود.
می دانیم که التزام به علم و روش علمی ایجاب می کند تا مباحثه کنندگان با صبر و حوصله نظرات همدیگر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و نقاط ضعف و قوت اندیشه ها را با منطق و برهان روشن کنند. مثلاً، برای آن که شبکه بهارلی ثابت کند که مقاله دکتر صدیق فاقد اصول علمی است حداقلی که این حضرات باید انجام دهند این است که مقاله ای هم سطح و هم وزن با مقاله دکتر صدیق بنویسند و طی آن نادرست بودن یافته های دکتر صدیق را روشن کنند. در مکتب بهارلی ولی، چیزی که اهمیت ندارد تحقیق و تفحص شرافتمندانه ی علمی است. کافیست که ایدئولوگ های شبکه اعلام فرمایند که مطلبی "غیرعلمی" است و این "یئته ر!" سوال بسیار مهم این جاست که این عوام فریبی تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟

جمع بندی

با توجه به اصول دموکراتیک، هر شخصی می تواند نظر خود را در مورد مسائل آذربایجان ابراز و تبلیغ کند حتی اگر از اسم مستعار استفاده می کند. شبکه ی مهران بهارلی اصول دموکراتیک را مراعات نمی کند و با استفاده از اسم و عکس دروغین* در تشویش اذهان، تحقیر اشخاص و تحریف جنبش ملی آذربایجان سنگ تمام می گذارد. 
صاحبان این تفکر که می کوشند نام آذربایجان را به عنوان وطن ملی از صحنه ی مبارازات سیاسی و ملی محو کنند، بی شک علیه جنبش ملی آذربایجان و در راستای تخریب آن فعالیت می کنند. چیزی که بسیاری از فعالین آذربایجانی متوجه اش نیستند سوءاستفاده ی بغایت عوام فریبانه ی این جریان از واژه "آذری" است. با در نظر گرفتن عکس العمل منفی بعضی از آذربایجانی ها در رابطه با واژه ی آذری ــ که زاده ی تعریف نژادپرستانه احمد کسروی و پیروان وی از این واژه است ــ شبکه ی بهارلی سعی می کند واژه ی آذری را اصطلاحی مردار، بی ارزش، مجعول و به اصطلاح غیر علمی معرفی کند. با کوبیدن واژه ی آذری شبکه ی بهارلی در واقع واژه ی آذربایجان ــ که نام وطن ملی ترک های ساکن ایران است ــ را می کوبد. چون این حضرات قادر نیستند "آذربایجان" را مستقیماً بکوبند، "آذری" را مدام لگدکوب می کنند و با لگد مال کردن "آذری" بالواقع قصدی جز لگدمال کردن آذربایجان ندارند. 
امری که باید در نظر گرفته شود این است که تعریف احمد کسروی و دیگر نژادپرستان آریایی از "آذری" تنها و تنها یک "روایت" است. ما آذربایجانی ها می توانیم و باید تعاریف و راویت های خودمان را از ترم های آذر، آذری و آذربایجان داشته باشیم. این همان روایتی است که خلف تبریزی ها، فریدون آغاسی اوغلو ها، حسین محمدزاده صدیق و ده ها آذربایجانی فرهیخته ی دیگر در میان گذاشته اند. عصر پست مدرن، عصر تنوع و گوناگونی تعریف ها و روایت هاست. پیروی کورکورانه از نگرش های جوهرگرایانه و ذات گرایانه ی مرتجعینی مانند حضرات شبکه ی بهارلی، در این عصر پست مدرن و پسا استعماری، ما را به سرمنزل مقصود رهنمون نخواهد شد. نهایت آن که هر انسانی وطنی دارد. وطن ما ترک های آذربایجان هم، همین آذربایجان واقعی و ملموس است. کسانی که با ترفند ها و حیله های مختلف سعی می کنند این وطن ملی و شناخته شده را از دست ما بگیرند نمی توانند دوستان واقعی ملت آذربایجان باشند.

* بعضی اسناد و مدارک مربوط به هویت جعلی مهران بهارلی در لینک زیر موجود است.
http://www.azer-online.com/azer/?p=13700

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
امیل رسیده

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید