رفتن به محتوای اصلی

سیدحسین نصرپس از30 سال به ایران می آید

سیدحسین نصرپس از30 سال به ایران می آید

سیدحسین نصر فیلسوف و اندیشمند ایرانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به غرب مهاجرت کرد، در سال 88 برای مدتی به ایران می آید. او قصد داشت در مدت تعطیلات نوروز به ایران سفر کند اما بنا به عللی سفر خود را به تاخیر انداخت.

به گزارش پایگاه فرهنگ و هنر ایران«سرو»، این اندیشمند و فیلسوف اسلامی قرار است در پایان بهار و یا تابستان امسال به ایران بیاید. حضور او دائمی نخواهد بود ولی شاید در مدت اقامتش در ایران فرصتی را برای شرکت در برخی نشست ها اختصاص دهد.

او در سال های قبل از انقلاب در سمت های مختلفی فعالیت می کرد که از جمله آنها می توان به استادی دانشكده فلسفه دانشگاه تهران ۱۳۴۲ و تدريس در آن تا سال۱۳۴۷ ، معاونت و رياست دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه تهران ۱۳۵۱ – ۱۳۴۷، يكى از مؤسسين اصلى دانشگاه صنعتى شريف و مدير آن تا سال ۱۳۵۳ و موسس انجمن فلسفه ايران در سال۱۳۵۳ كه امروز با عنوان انجمن حكمت و فلسفه فعاليت می کند اشاره کرد.

درباره زندگینامه او نوشته اند: پدر او سيد ولى الله، مردى بسيار زاهد و عالم ، طبيب خاندان سلطنتى ايران بود؛ همان گونه كه پدر او نيز قبل از وى چنين سمتى داشت... نصر در خانواده اى متولد شد كه در آن فضيلت علم و دين و نيز نجات شخصيت بسيار مورد تأكيد و تمجيد بود. نخستين معلم او پدرش بود. نصر از سه سالگى شروع به يادگيرى، خواندن و نوشتن و نيز حفظ اشعار شاعران بزرگ فارسى مانند فردوسى، نظامى، سعدى، حافظ و مولوى كرد. در نتيجه ، در همان سنين خردسالى، بسيارى از اشعار شعراى بزرگ ايران را مى شناخت و حفظ بود. علاوه برآن پدرش همواره او را به جلسات ادبى مى برد كه در آن دانشمندان برجسته ايرانى ابياتى چند از شاعران به ويژه از اشعار مولانا و حافظ را مى خواندند و پس از آن بر روى آن اشعار تعمق كرده و در باره معانى عميق فلسفى و معنوى آنها بحث و گفت وگو مى كردند.

خود نصر در باره اين جلسات و تأثير آنها بر شكل گيرى شخصيت اش مى گويد: «اين جلسات مرا با عالم مهيج و معنادار استدلال فلسفى و عقلانى آشنا ساخت. » علاوه براين، از آنجا كه پدر شخصيتى برجسته و وزير آموزش و پرورش بود، مهمانان بسيار معروف و مهمى مانند وزرا، شخصيت هاى سياسى و اساتيد دانشگاهها را در خانه اش به حضور مى پذيرفت. نصر تحصيل ابتدايى خود را در يكى از مدارس نزديك خانه شروع كرد . نخستين تعليمات رسمى او شامل دروس معمول مدارس ايرانى به همراه موضوعات و مسائل ايرانى و اسلامى و نيز زبان فرانسه بود كه اينها را در منزل دنبال مى كرد.

با اين همه اغلب ساعات حضور پدر در خانه با گفت و گو با پسر ارشد در خصوص موضوعات كلامى و فلسفى مى گذشت كه افراد مختلف ضمن مباحثاتشان در خانه پدرش انجام مى دادند. اين روند تا ۱۲ سالگى نصر ادامه داشت. تا اينكه در اين سن و سال پدرش تصادف شديدى كرد و در خانه بسترى و دو سال بعد درگذشت. علاقه شديد نصر به پدر باعث شد تا خانواده او كه شاهد آشفتگى وضعيت روحى فرزند ارشدشان بودند بهتر ديدند نصر شاهد مرگ پدر نباشد و در نتيجه آنها تصميم گرفتند كه او را به آمريكا بفرستند كه در آنجا عمويش - كه سركنسول بازرگانى ايران در نيويورك بود - مى توانست بر مطالعات و تحصيلات او نظارت كند.

بنابراين سيدحسين نصر در اكتبر ۱۹۴۵ و در حالى كه تنها ۱۲ سال داشت به طور ناگهانى از پدر كه او را دوست مى داشت و مى ستود و از خانواده صميمى و مهربان خود و نيز فرهنگ سنتى ايران جدا شد. او در سفرى كه تقريباً دو ماه به طول كشيد رهسپار آمريكا شد و در اين باره خودش مى گويد: «در زمانى كه در دسامبر ۱۹۴۵ به نيويورك رسيدم از پسرى جوان كه كاملاً وابسته به خانواده و كشور خود بود به فردى مستقل و منزوى تبديل شدم.» نصر در همان بدو ورود به آمريكا در مدرسه پدى درهاى استون واقع در ايالت نيوجرسى تحصيلات خود را آغاز كرد و درست ۵ سال بعد در روز توديع كلاس خود برنده جايزه «ويكليفت» كه بزرگترين نشان مدرسه براى برجسته ترين دانشجويان ساعى بود، فارغ التحصيل شد.

وقتى در سال ۱۹۵۶ مدركش در رشته زمين شناسى و ژئوفيزيك را از هاروارد اخذ كرد، تصميم گرفت رساله دكترايش را در رشته تاريخ علم بنويسد. تجربه آشنايى نصر با سنتگرايان به او آموخته بود كه گونه هاى ديگر ى از علم تجربى در برهه اى از تاريخ وجودداشته اندكه رشته هاى ارتباط با عالم قدس را حفظ كرده اند. به همين خاطر او به دنبال علمى به جز علم تجربى دوران مدرن بود. عنوان رساله دكتراى نصر عبارت بود از «مفهوم هاى طبيعت در تفكر اسلامى در قرن چهارم هجرى: پژوهشى درباره مفهوم هاى طبيعت و شيوه هاى به كار برده شده در مطالعه آن به وسيله اخوان الصفار، بيرونى و ابن سينا» بود.

استاد راهنماى نصر در آغاز كار، جورج سارتون بود كه جايگاه برجسته اى در مطالعات مربوط به علوم اسلامى داشت. اما سارتون هاروارد را ترك كرد و نصر رساله اش را تحت نظر سه تن از بزرگترين متفكران آن زمان در حوزه تاريخ و فلسفه علم يعنى «برنارد كوهن»، «ويليام گيب» و «هرى ولفسون» به پايان رساند. كوشش هاى نصر براى تدوين رساله، اعتماد به نفس شرقى را در او دميده بود. «آشنايى با هندو تا اندازه كمترى با خاور دور، همراه با انتقاد نويسندگان سنت گراى غرب از جهان مدرن، بيش از هر چيز ديگر، به زدودن غبار الگوهاى انديشه مدرن غربى از ذهن و روح من كمك كرد.» به همين خاطر بود كه جذابيت هاى پنهان و آشكار زندگى آمريكايى را رها كرد و به سرزمينى بازگشت كه براى او يكى از خاستگاههاى عظيم حكمت خالده يا جاويدان خرد بود: «آن خرد هميشگى كه همواره بود و همواره خواهد بود و در چشم انداز آن تنها يك واقعيت وجود دارد كه مى تواند بگويد: «من» و «درعمل» به اين فرد جز با كمك تجلى جهانى عقل نمى توان دست يافت؛ يعنى با كمك سنت يا دين كه تنها اوست كه مى تواند وسيله لازم را براى كارساز كردن عقل در درون انسان فراهم آورد و او را قادر سازد كه از طريق دانش دگرگون شود تا آن كه خود به تجسم اين فرد تبديل گردد.

نصر پس از بازگشت به ايران استاد فلسفه و تاريخ علم دانشگاه تهران شد. پنج سال بعد، نصر در سن سى سالگى به رتبه «استاد» دست يافت و جوان ترين استاد دانشگاههاى ايران شد. دانشگاه تهران در آن زمان، تا حد بسيار زيادى متأثر از تفكر فرانسوى بود، چرا كه بسيارى از اساتيد اين دانشگاه فارغ التحصيلان دانشگاههاى پاريس بودند. نصر تلاش بى وقفه اى را براى تغيير فضا و برنامه آموزشى در دانشگاه آغاز كرد. مانيفست فكرى نصر براى انجام اين تلاش ها در همان جمله مشهورى خلاصه مى شود كه همواره خطاب به دانشجويانش مى گفت: «هيچ كس نخواهد توانست سنت فكرى سرزمينش را از دريچه چشم انداز تفكرى بيگانه، به درستى بنگرد، همان گونه كه هيچ كس با چشم ديگرى خودش را نخواهد ديد.»

در واقع او معتقد بود متدولوژى آموزش فلسفه و علوم انسانى در سرزمين ما بايد از زاويه درون به بيرون شكل بگيرد. از همين جا بود كه او با روشنفكران و آكادميسين هاى امروزى كه تلاش مى كردند با ابزارهاى مدرن فلسفه غربى به سنتشان بنگرند اختلاف پيدا مى كرد. تلاش سيدحسين نصر باعث شد تا بخش عظيمى از دانشجويان دانشگاه تهران متمايل به تحصيل در حوزه فلسفه مشرق زمين شوندو از سوى ديگر هم موفق شد دانشگاه تهران را به اولين دانشگاه ايرانى تبديل كند كه بتواند در رشته فلسفه به دانشجويانش مدرك دكترا بدهد.

او در سال۱۹۶۲ به عنوان اولين استاد مدعو مركز مطالعات اديان جهان در دانشگاه هاروارد سخنرانى كرد كه حاصل آن در قالب كتاب «سه حكيم مسلمان» منتشر شد. نصر در خلال سال هاى ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ به سمت معاونت و رياست دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه تهران برگزيده شد و ازهمان زمان بود كه كوشيد در كسوت يك مقام اجرايى، مقدمات پروژه درازمدتى را كه در سرداشت فراهم آورد. در سال۱۳۵۱ نصر رئيس دانشگاه صنعتى شريف شد. از دكتر نصر خواسته بودند تا بر مبناى الگوى حاكم بر مؤسسه تكنولوژى ماساچوست، دانشگاهى صنعتى مبتنى بر فرهنگ ايران بسازد. دانشگاه شريف بى هيچ قيد و شرطى، پيشرفته ترين دانشگاه آن روز و امروز ايران، نه تنها در مقايسه با ساير دانشگاههاى فنى و صنعتى، كه در مقايسه با تمام دانشگاهها بوده و است و انضباط فكر و دانش گسترده سيدحسين نصر، نه علت تامه، كه لااقل علت عمده اين اتفاق فرخنده بوده است.

سيدحسين نصر در بهار سال۱۳۵۳ « انجمن فلسفه ايران» را بنياد نهاد كه در مدتى بسيار كوتاه تبديل به يكى از مهم ترين مراكز آموزشى و پژوهشى در حوزه تفكر اسلامى در جهان شد. كتابخانه بسيار غنى و ارزشمندى براى انجمن تدارك ديده شد و از اساتيدى چون « هانرى كربن» و « توشى هيكوايزوتسو» براى تدريس و تحقيق در آن دعوت شد. انجمن فلسفه ايران بعدها و در زمان انقلاب به انجمن حكمت و فلسفه تغيير نام داد و با اين حال در همان سالهاى پايانى دهه ،۵۰ سيدحسين نصر موفق شد با راه اندازى نشريه «جاويدان خرد» كه از سال۱۳۵۴ منتشر مى شد، برجسته ترين اساتيد فلسفه اسلامى و تطبيقى به زبانهاى فارسى، عربى، انگليسى و فرانسوى را گرد هم بياورد. با اين همه نصر از تلمذ و تعليم دست بردار نبود و به سراغ كسانى چون «سيدمحمدكاظم عصار»، سيدمحمدحسين طباطبايى و سيدابوالحسن قزوينى رفت ودر تمام دوران حضورش در ايران از محضر آنها كسب فيض مى كرد.

او بانى سلسله گفت وگوهاى علامه طباطبايى و هانرى كربن شد و در اين جلسات كه از سال۱۳۳۷ آغاز شد و تا سال۱۳۵۶ هم ادامه داشت چهره هايى نظير سيدجلال الدين آشتيانى، مرتضى مطهرى، بديع الزمان فروزانفر؛ داريوش شايگان و عيسى سپهبدى شركت مى كردند. سيد حسين نصر بعداز انقلاب جلاى وطن كرد و از سال ۵۷ در دانشگاه هاروارد و دانشگاه جورج واشنگتن به تدريس و مطالعه فلسفه اسلامى پرداخت و آثارى را در اين حوزه نوشت كه برخى از آنها به فارسى نيز برگردان شده است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
امروز

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید