رفتن به محتوای اصلی

نان گران، سفره ها خالی!

نان گران، سفره ها خالی!

 

دهها سال است داشتن یک زندگی عاری از دغدغه و پریشان خیالی برای اکثریت جامعه ایران تنها به آرزوئی بدل شده است. دولتها یکی بعد از دیگری آمدند و وعده بهبودی اقتصادی و کم شدن فشارها بر عموم مردم و بخصوص کارگران دادند، اما نه تنها ذره ای از بار کمرشکن اقتصادی بر گرده اکثریت جامعه کم نکردند، بلکه با تحمیل فقر و فلاکت بیشتر دوره شان به پایان رسید و رفتند. پایان هر دوره از این دولتها همراه بود با تورم ، گرانی و هزاران معضل بویژه اقتصادی برای مردم. قدرت خرید برای اکثریت جامعه و بخصوص کارگران روزبروز و هر دوره نسبت به دوره قبل کمتر شد، اخراج سازیها همه گیرتر و خیل بیکاران عظیم تر گشت . هر ساله بر تعداد کودکان محروم از تحصیل افزوده و بر شمار کودکان کار و خیابان اضافه گردید. کلیه فروشی در جامع رواج یافت و اعتیاد و از هم پاشیدگی خانوادهای محروم جزء اخبار همیشگی روزنامه ها گردید. اینها فقط گوشه هائی است ازآنچه طی دهها سال گذشته بر جامعه گذشته است و هر دوره وعده از بین بردن یا کاهش دادن شدت آنها داده شده ولی همواره عکس وعده ها اتفاق افتاده. تعیین دستمزد سالیانه با فرسنگها فاصله عقب تر از میزان تورم و گرانی ، اخراجهای دسته جمعی و همیشگی و عدم پرداخت بیمه بیکاری به بیکاران عوامل اصلی همه مشکلات و خانه خرابیهای میلیونها انسانی هستند که جز از طریق فروش نیروی کارشان هیچ منبع درآمدی دیگری ندارند. این اکثریت عظیم قربانیان شرایط اقتصادی ای هستند که هیچ راه برون رفتی در ورای خود را نمی بیند. اقتصاد ورشکسته ایران باید برای سرپا ماندن از دستمزد کارگر و از سفره مردم زحمتکش و محروم بردارد و با آن کم و کاستی هایش را بپوشاند. یارانه ها را حذف کردند تا با پول حاصل از آن اقتصاد را رونق دهند. اقتصادی که نه رونقش دردی از مردم را دوا می کند و نه عامل رکودش مردم و کارگران هستند اما برای رونق بخشیدن به این اقتصاد ورشکسته به ابتدائی ترین حق بیش از70 میلیون نفر هجوم برده می شود.حاملهای انرژی ، نان و دیگر مایحتاج ابتدائی و ضروری هر سال گرانتر شده و به این ترتیب سفره عموم مردم کوچکتر و بی رونق تر شده است. مردم و کارگران این سالها به تجربه دیده اند که همواره سرمایه داری ایران و دولتهای نماینده آن برای حفظ سودآوری اقتصاد سرمایه داری به زندگیشان هجوم برده و روزبروز سطح زندگیها را پایین آورده اند. در حالیکه تأمین زندگی آحاد جامعه باید بر هر موضوعی دیگر همانند رونق اقتصادی و حفظ سودآوری سرمایه ها ارجحیت داشته باشد. انسانهای هر جامعه ای دارای حقوقی پایه ای هستند که باید جدا از هر ملاحظه ای برسمیت شناخته و برآورده شود، و این حقوق پایه ای همان برخورداری از زندگی انسانی است. اما در کشورهای سرمایه داری و بخصوص ایران آنچه که اولویت و مبرمیت دارد رونق اقتصادی و حفظ سودآوری سرمایه هاست، و تازه بعد از آن است که به کارگران وعده بهبودی اوضاع معیشتی شان را می دهند. در ایران چون وضع اقتصادی به دور از ثبات است، کارگران و اکثر مردم محروم جامعه باید همچنان در انتظار روزی نامحتمل برای تغییر در وضعیت زندگیشان بنشینند و نه تنها همین بلکه زدن از سطح موجود زندگیشان و به فلاکت عمیقتر نشستن خود را از نظر دور ندارند. در دوران دو دولت قبل به بهانه استفاده بهینه از حاملهای انرژی، قیمت انواع این کالاها را که تأثیر مستقیم بر زندگی بیش از 70 میلیون نفر دارد ده برابر افزایش دادند ولی همانطور که به تجربه دیدیم معلوم شد که موضوع اصلا ربطی به استفاده بهینه و جلوگیری از اتلاف و اصراف نبود، بلکه هدف انداختن بار گرانی و تورم بر دوش مردم بود. تورمی که مردم هیچ نقشی در بوجود آوردنش نداشته و اینک باید تاوان آن را با تحمل فقر و نداری بیشتر از پیش بپردازند. و امروز در دولت تدبیر و امید! نان را 30 تا 40 درصد افزایش داده اند که معنایش همراه ساختن کارگران و مردم کم درآمد با کابوس همیشگی گرسنگی است. گرانی نان در جامعه ای که اصلی ترین ماده غذائی سفره شان نان است به معنای به ورطه گرسنگی مطلق و نابودی و فلاکت غیر قابل تحمل سوق دادن انسانهاست. جامعه ای که میلیونها بیکار، دهها میلیون نفر 4 الی 5 برابر زیر خط فقر و بیش از 80 درصد آن زیر خط فقر زندگی می کنند معلوم است که با افزایش قیمت نان چه روزهای سختی در انتظارش است! گرانی نان هیچ توجیهی جز زدن از سفره بی رونق مردم و ریختن آن بر روی سرمایه های سرمایه داران که استثمارگران طبقه کارگر و عاملان اصلی تحمیل فقر و فلاکت بر مردم هستند، ندارد. نان، مایحتاج ضروری زندگی و کالاهائی مانند آب، برق، گاز و بنزین که زندگی آکثریت جامعه به آنها گره خورده اند نباید به بهانه های جورواجورگران شوند و وصله کم و کاستیهای به اصطلاح بنگاههای اقتصادی و غیره گردند. گران شدن هر یک از این کالاها به معنای مواجه ساختن اکثریت جامعه با فقر و گرسنگی و هزار مصیبت و معضل دیگر و به معنای واقعی فدا کردن اکثریت برای حفظ منافع اقلیتی است که در چنین شرایطی سودهای میلیاردی به جیب می زنند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا
برگرفته از:
تارنمای اتحادیه آزاد کارگران ایران

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید