راه حل سوم جمهوری خواهان یا ولایت فقیه؟!

درمواجهه با این حکومت اسلامی حاکم در ایران و انواع نمایشاتش و ارتجاع..... ، بیزارم از بی تفاوت ها . من نیز چون فریدریش هبل گمان می‌کنم زیستن به معنای تاثیرگذاری و تاثیر پذیری است . انسانهای بیگانه با جامعه ، نمی توانند وجود داشته باشند. آن که زنده است به راستی نمی تواند شهروند باشد و موضع گیری نکند. بی تفاوتی کاهلی است. انگل‌وارگی است، بی‌جربزگی است. زندگی نیست، و از این روست که من از بی تفاوت‌ها بیزارم. چون بی تفاوتی قدرتمندانه در تاریخ عمل میکند تاثیرمیگذارند آنچه رخ می‌دهد از این روی نیست که برخی می‌خواهند روی بدهد، بلکه بدین خاطر است که انسانهای بی تفاوت با میل خویش کناره گیری می‌کنند و رخصت فعالیت و کور شدن گره‌هایی را می‌دهد که بعدها تنها شمشیر خواهد توانست آنها را از هم بدرد . اجازه‌ی اشاعه‌ی قوانینی را می‌دهد که تنها طغیان خواهد توانست آنها را باطل کند و می‌گذارد کسانی بر قدرت سوار شوند که بعدها تنها شورش خواهد توانست آنها را سرنگون کند .

(با الهام از نتونیو گرامشی)

کشف جدید گنج بخش و مشایخی از بنیانگذاران اتحاد جمهوری خواهان ، اصلا هم عجیب نیست . بر اساس این کشف جدید که پنج ماه قبل از انتخابات اسلامی اعلام میشود . همه راههای طی شده درست نبود چون جواب نداد و تنها راه سوم باقی مانده را یافتند...یافتند....یافتند....

سابقه امر چیست ؟ اصلا مهم نیست . فرض بر این است که این 2 نو گل محمدی قرار است در فلک سیاسی اراذل طرحی نو در اندازند ! هنوز جوهر حرف بهنود مبنی بر شرکت 60 درصدی مردم در انتخابات خشک نشده بود که جهان بگلو درخواست بخشش خامنه ای را کرد از طریق شرکت درانتخابات آزاد..... و بعد هم جمهوری خواهان مورد بحث ، شرکت در انتخابات اسلامی را تنها راه حل مبارزاتی معرفی کردند !!

گفته بودم که بقیه اعضای این ارکستر کریح جهت گرم کردن تنور انتخابات اسلامی در راه است. مطمئن باشید که گنج بخش و مشایخی آخرین قسمت این پازل ولایت فقیه نیستند .

خلاصه راه حل سوم جمهوری خواهان : همه راهها چک شد و جواب نداد . ازمبارزه مسلحانه تا اصلاحات و تا انقلابات رنگین ...........

تنها راه باقی مانده این است که راه حل سوم را از طریق برخورد نزدیک از نوع سوم ، چک کنیم و حکومت اسلامی را از" طریق انتخابات آزاد " سرنگون کنیم ...اگر نشد کمی اصلاحش کنیم....اگر این هم نشد کمی وادار به چانه زنی کنیم ....اگر این هم نشد کمی رای بدهیم بعد داد بزنیم رای من چی شد ....اگر این هم نشد حداقل ما هنوز هم مطرحیم و واسه ماها نون که داره ! این بود خلاصه نظر جمهوری خواهان .....

حکومت تضعیف شده در چنین شرایطی ضریب خطائی رفتاری اش افزایش می یابد...و احتمال اینکه بخشهائی از حکومت حاضر به همزیستی با دیگر نیروهای اجتماعی شوند را افزایش می دهد. انتخابات آزاد چنان سازو کاری را فراهم می کند تا این مهم تحقق پیدا کند."

با شرکت در یک انتخابات آزاد مدنیت را به حکومت اسلامی تزریق کنیم.....اگر بالای 60 در صد شرکت کنیم رژیم اسلامی آزادیخواهی پیشه میکند.....انتخابات آزاد یعنی همین که رای بدهیم تا حکومت اسلامی بر اثر رای شقه شود و بخشهای مهم آن از طریق اتنخابات آزاد مدنی شوند و کلا شعور را ریشه کن کنیم !

این تئوری خیلی نوبر است . طی سالیان انواع اصلاح طلب و سبز و کارچاق کن و رهبر و الماس و....اینا دیده بودیم . این ولی یه چیز دیگه ست !!فقط من در عجبم که چرا این کشف بزرگ طی 33 سال گذشته به ذهن هیچ نیوتنی نزد !؟

چراغ اول رو رسما بهنود روشن کرد و بعد جهانبگلو و حالا این جمهوری خواهان سابق !

سابقه امر هم به دوران خاتمی خندان برمیگردد . رویای اصلاح حکومت اسلامی ، مرا یاد داستان خرطوم فیل که بیژن مفید از آن در شهر قصه ها گفته بود ؛ انداخت . هیچکس نمیدانست تکه ایی از خرطوم به چه دردی میخورد ولی به رسم یادگاری و برای روز مبادا در جیبشان میگذاشتند . شرکت در انتخابات ولی فقیه را تجویز میکنند ، در حالی که خودشان هم نمیدانند انتخابات آزاد در چارچوب حکومت اسلامی یعنی چه .... یعنی بعید میدانم بعد از 33 سال اینقدر نفهم باشند و اگر هستند....؟ شلوار اصلاحات حکومتی فقط به پای جاکشان سیاسی میرود و در عجم این جماعت چه اصراری دارند تا هر طور شده به مردم و هر نسلی بچپانند ؟

هنوز این داستان تمام نشده است بقیه بخشهای پازل ولایت در راه است . حتی اگر حکومت درچنبره خشم مردم گرفتار نشود بعد از این انتخابات ، بازهم این داستان ادامه داراست . ولی فقیه به تمامی اعضای این ارکستر سیاسی نیاز دارد . مطمئن باشید اوضاع به هر سمتی بچرخد حکومت خواهد گفت : که خود " مخالفان " آمار دادند که بالای 60 درصد مشروعییت داریم چون رای دادند .....!

جنابان زرد رنگ ، هیچكس بی‌درجه نیست . بعضی ها حتی در تابستان هم سرما می‌خورند. بعضی ها در تلاشند كه بی‌تفاوت باشند. و بعضی در نقش منفی حل شده اند .....!

بعضی ها فكر می‌كنند چون صدایشان از بقیه بلندتر است، حق با آنهاست. بعضی ها فكر میكنند وقتی بلندتر حرف بزنند، حق با آنهاست . بعضی ها فقط فکر میکنند چون جسم بزرگی دارند مثل دایناسور....و چون پولدارند و مدیا دارند و لجستیک میشوند از طرف نظم نوین........پس حق با آنهاست .

بعضی ها در تمام زندگی‌شان نقش بازی می‌كنند. بعضی ها لباسشان نو است و فکرشان کهنه . بعضی ها به جای روشنفکر مبتذل هستند !

بعضی از آدمها فاصله پیوندشان با واقعییت ، مانند پل است بین 2 دنیا، بعضی مانند طناب و بعضی مانند نخ.

بعضی ها دنیایشان به اندازه یك محله است، بعضی ازمحله هم کوچکترو به اندازه جامعه ذهنی و عقب مانده بی طبقه توحیدی . بعضی به اندازه سراب اصلاحات و انتخابات آزاد درحکومت اسلامی .

بعضی به اندازه كرة زمین و بعضی به وسعت كل هستی.

بعضی ها به پز میگویند پرستیژ . بعضی ها در زمین سیاست خیلی جورهای مختلف هستند. بعضی ها کلا تعطیلند . بعضی ها جوکند . و بعضی جاکش سیاسی که تنور انتخابات ولایت فقیه حاکم را گرم میکنند و آتششان از خاتمی هم تندتر است . خاتمی در جایی گفته بود: «ما از سال ۸۴ نباید در انتخابات شرکت می کردیم . متاسفانه این اشتباه ما بود. این بار اگر شرایط فراهم نشد حتما در انتخابات شرکت نمی کنیم.» او، البته افزوده است که «این نظر شخصی من است و همه باید بعد از شور و رایزنی با هم تصمیم بگیریم.»

تمام جانورانی ( روشنفکر) که خارج از ایران آتش بیار معرکه انتخابات ولایت فقیه هستند همان روشنفکرانی هستند که کاملا آگاهانه همه چیز را به ابتذال میکشانند و این از نظر تاریخ و مردم ایران غیر قابل بخشش و فراموشی است . در شرایط حساس منطقه ای و جهانی که هر آینه میتواند با کوچکترین وزش بادهای تغییر؛ در فضای سیاسی ایران بساط جهل و جنایت حکومت اسلامی برچیده شود ...دفاع سیاسی از هر جناح حکومتی با هر توجیهی جز تائید جنایت و همکاری با جنایتکاران هیچ مفهوم دیگری ندارد .

اسماعیل هوشیار

ژنو

28 تیر 1390

19 جولای 2011