یادش تا همیشه گرامی است . نفرین بر تمام قدسین عالم که ارزش انسان را در زیر مجموعه ایدئولوژی ارتجاعی و پوسیده خودشان قرار میدهند .
قبل از اینکه اولین بار او را از نزدیک ببینم فقط از او شنیده بودم . در سال 1360 و فضای سنگین امنیتی در تهران ، فرمانده فتح الله در کمترین زمان ، توانسته بود طراحی و اجرای عملیاتی را به سرانجام برساند که طی آن عملیات آقای بنی صدر و آقای مسعود رجوی با یک هواپیمای شکاری از تهران به پاریس پرواز کردند و از همان زمان نام مهدی افتخاری با فرمانده فتح الله گره خورد !
من او را اولین بار در نشستهای طعمه ( تابستان 1380 ) دیدمش که رهبر عقیدتی در حضور جمع 5 هزار نفره به زعم خودش او را در چشم بقیه با بدترین الفاظ خرد کرد...میدانید چرا ؟ چون نه آن انقلاب منگل ساز ایدئولوژیک را قبول داشت و نه قداست و امام زمانی مسعود رجوی را ...و خوب میدانست که استراتژی مرده ارتش آزادیبخش در مسیر ناکجا آباد دیریست ( 1367 ) تمام شده و در بن بست است ! آقای مسعود رجوی در آن نشست خطاب به تمام جمع اینچنین گفت : این فرمانده فتح اللهی که در ذهن شما هست ، اولا خیلی ترسو است همان زمان 1360 هم ترسیده بود و من خودم فرماندهی عملیات شکاری را به عهده گرفته بودم !!
دوما این فرمانده فتح اللهی که در ذهن همه شما است دزد هم هست و میرود غذا میدزدد و یواشکی میخورد !
راستش همه جملات دقیقا در ذهنم نیست ؛ اما نهایتا حرف دل مسعود رجوی یادم مانده است . بعد از اینکه مقداری از همین صفات مثلا خرد کننده و کوچک ائمه جاکش را به فرمانده فتح الله نسبت داد نهایتا گفت : این فرمانده فتح اللهی که در ذهن همه شماست در ضمن خیلی هم از مرحله پرت است چون تحلیل کرده که امریکا روزی به عراق حمله میکند و صدام سرنگون میشود ..... حالا همه با هم بخندید !
تمام آن حرفها و غضب مسعود فقط به خاطر همین حرف و تحلیل خطی فرمانده فتح الله بود .
بعد هم آقای رجوی شخصی به نام فرید را که در قسمت سیاسی بود صدا کرد و به او گفت که برای جمع تشریح کند که تحلیل فرمانده فتح الله بیخود است و جنگی در راه نیست و فقط تحلیل و نظر من درست است ....!
کمتر از 2 سال بعد تحلیل فرمانده فتح الله درست درآمد . و این گناهی نابخشودنی در دستگاه توحیدی رهبر عقیدتی است . در قانون اساسی انقلاب ایدئولوژیک هم یک بند تپانده بودند به نام " قطب شدن ممنوع !"
قطب فرد یا افرادی هستند که از مسعود بیشتر میفهمند ، بیشتر زندان بوده اند ، شجاعترند ، قدرت تشخیص بهتری دارند ، ....و خلاصه در همه زمینه ها از مسعود رجوی یا همان رهبر عقیدتی بالاتر هستند ! و این جرم و گناه است و جزای این گناه فرمانده فتح الله ماندن و همانجا دفن شدن است بقیه شیرجه زدند به زیر دامن بورژوازی و مشغولند ! والموفون بهالفرار إذا پاریس فی مقدسنا و ملنگنا والضّرّاء وحین الفرار أولـئک الّذین مشنگ وأولـئک هم دونگ.....
در فکرم بود که با شروع جنگ امریکا و صدام ، که درستی نظر و تحلیل فرمانده فتح الله را ثابت کرد ، اگر مسعود رجوی و کلا دستگاه عقیدتی توحیدی ، چنین ظرفیتی را داشت تا مهدی را صدا کند و صراحتا اذعان کند که حرف مهدی درست بود و من و بقیه اشتباه کردیم و بعد از نظرات استفاده انسانی و درستی کند....
آخ ببخشید چنین فکری به ذهنم زد که اگر چنین ظرفیتی وجود داشت سرنوشت هزاران انسان به چنین گندابی کشیده نمیشد . اینکه طرف در صحنه سیاسی مثل اسب شیهه میکشد و مدعی است هر کس بهتر بود ما زانو میزنیم ..... از اولش هم خالی بندی بود . که تو در درون چه کردی که برون خانه آیی !؟ کم نبودند و نیستند انسانهای مثل فرمانده فتح الله که صلاحیت و توانایی بسا بیشتری از مسعود رجوی دارند . اما خدای ماده روی زمین و اینکه فقط مسعود رجوی صلاحیت دارد و میتواند هر شب با ائمه جاکش نشست بگذارد و ......با زور تبدیل شدن به چهره ای ....
و بالاخره آخرین بار شش ماه بعد از آن نشست کذایی طعمه ، در سوله زرهی دیدمش که مشغول انجام کاری بود ظاهری شکسته و خمیده و مثل همیشه در فکر هم بود . خیلی آرام گفتم کمک نمیخواهی ؟ خیلی آرام لبخندی زد و گفت : نه . این وسایل را باید ببرم آنطرف . بعد از ناهار هم برگردانم همین طرف....
و از تنظیم رابطه گرم و صمیمی بقیه نفرات فهمیدم که رهبر عقیدتی ( حاج مسعود رجوی ) تیرش بد جور به خطا رفته بود . قلبی که فرمانده فتح الله با رفتار و کردار انسانی اش در آن جا میگرفت رهبر عقیدتی با زور و ضرب و تبلیغ و نشست و قدیس بازی و امام زمان بازی ..... میخواست واردش شود . زهی خیال باطل !
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید