
با تشدید نبرد در لیبی تقاضا برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز این کشور نیز شدت بیشتری گرفته است.
استفادهی مکرر دولت معمر قذافی از نیروی هوایی برای سرکوب مخالفان و عقبراندن آنها از شهرهایی که به تصرف خود درآوردهاند، باعث طرح چنین تقاضایی است، به ویژه که در این حملات شهروندان عادی نیز در امان نیستند.
این در حالی است که مخالفان نه از امکانات نبرد هوایی برخوردارند و نه به سلاحهای سنگین مجهز و تجربه کافی برای مقابله با حملات هوایی ارتش ندارند.
در جهان غرب، بریتانیا و فرانسه از پیگیرترین مدافعان ایجاد منطقه ممنوع پروازی بر فراز لیبی هستند.
آنها به شدت در تلاشند که پیشنویس قطعنامهای را برای عملیکردن آن تسلیم شورای امنیت کنند.
سازمان کنفرانس اسلامی و شورای همکاری خلیج فارس نیز حمایت خود را از ایجاد منطقه ممنوعه پروازی اعلام کردهاند.
در همین حال، آمریکا و ناتو اقدام به ایجاد منطقه ممنوع پروازی بر فراز لیبی را امری ساده تلقی نمیکنند. حمایت چین و روسیه هم از قطعنامه شورای امنیت در این باره، قطعی نیست.
دشواریهای انسداد قلمرو هوایی لیبی
مخالفان نه از امکانات نبرد هوایی برخوردارند و نه به سلاحهای سنگین مجهز و تجربه کافی برای مقابله با حملات هوایی ارتش ندارند
بنا به تجربه، ایجاد انسداد هوایی بر فراز یک کشور مستلزم تخریب پایگاههای هوایی، امکانات راداری و مخابراتی و فرودگاههای آن است.
این معنایی جز وارد شدن در یک عملیات نظامی گسترده ندارد و میتواند در شرایطی عملیات زمینی نیز الزامی کند.
تردید و نگرانی در بارهی محدود نماندن چنین عملیاتی و ایجاد احتمالی بار مضاعف برای ارتش آمریکا در کنار ماموریتهای عراق و افغانستان، از جمله دلایل احتیاط و تعلل واشنگتن عنوان میشوند.
این نگرانی که حکومت قذافی حمله هوایی کشورهای غربی را به محملی برای تبلیغات "ملیگرایانه" بدل سازد و عملاً بخشی از مردم را به حمایت از خود بسیج کند نیز، در تامل و تعلل در فرایند تصمیم گیری بیتاثیر نیست.
بروز مخالفت در میان کشورهای آفریقایی و عربی نسبت به حملات احتمالی یادشده هم، امر بعیدی نیست.
در جریان جنگ آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳، ارتش صدام سیستمهای ضدهوایی خود را در میان مناطق مسکونی مستقر کرده بود.
کشتهشدن شهروندان عراقی در جریان حمله هواپیماهای آمریکایی به این سیستمها موجی از انتقادهای بینالمللی را علیه دولت جرج دبلیو بوش برانگیخت.
تکرار رویه ارتش صدام حسین از سوی ارتش قذافی هم، نامحتمل نیست، امری که عملیات نظامی برای برقراری انسداد هوایی بر فراز لیبی را با دشواریهای معینی روبرو خواهد کرد.
برقراری ممنوعیت پرواز برای ارتش لیبی گرچه مخالفان را به لحاظ نظامی در موقعیت بهتری قرار خواهد داد، اما قطعیت غلبه آنها بر نیروهای حکومت قذافی را تضمین نمیکند.
سرنوشت چنین نبردهایی معمولاً در روی زمین تعیین میشود و بستگی به امکانات و انگیزههای طرفین دارد.
ابهامها در باره سایر گزینهها
اگر چه از حیث انگیزه، مخالفان وضعیت ظاهراً مناسبی دارند، ولی امکانات آنها قابل قیاس با نیروهای دولتی نیست.
در آمریکا و اروپا ایده تقویت تسلیحاتی مخالفان کم و بیش مطرح است. عملیشدن این ایده گرچه با مصوبه سازمان ملل که کل لیبی را مشمول تحریم تسلیحاتی کرده در تطابق کامل نیست، ولی در واشنگتن روز به روز تصمیمگیری در باره آن محتملتر میشود.
برخی بر این عقیدهاند که شاید بتوان صرفاً با تحریمهای بیشتر و انزوای فزونتر حکومت قذافی، در معادله قدرت در لیبی چرخشی ایجاد کرد
در غرب محافل و کارشناسانی بر این عقیدهاند که شاید بتوان صرفاً با تحریمهای بیشتر و انزوای فزونتر حکومت قذافی، در معادله قدرت در لیبی چرخشی ایجاد کرد. ولی تجربههای مختلف در دو دهه گذشته مانع از آن است که بتوان در باره ثمر بخشی قطعی چنین راهکاری هم کاملاً مطمئن بود.
این خطر منتفی نیست که نیروهای حامی دولت قذافی با توجه به برخی برتریها و موفقیتهایی که در روزهای اخیر داشتهاند بیش از پیش ابتکار عمل را در دست بگیرند و با امکانات بهتر خود، پیش از آن که کمک خارجی تغییری احتمالی در توازن قوا بهوجود آورد، عرصه را بر نیروهای مخالف تنگتر کنند.
در صورت تداوم چنین شرایطی، محاصره کل منطقه سیرنایکا، از بنغازی تا طبروق که در دست مخالفان است، و غلبه بر آنها و یا دستکم تضعیف بیشترشان، امر محالی تلقی نمیشود.
عدم بروز مخالفت عمده در طرابلس (پایتخت) و سایر مناطق غربی نیز رژیم را در پیشبرد عملیات نظامی در شرق کشور قویتر خواهد کرد. در چنین شرایطی احتمال کودتا در درون ارتش یا نیروهای ویژه بر علیه قذافی هم نامحتملتر میشود.
دشواریهای بیشتر برای گذار به دموکراسی
همه نکات یادشده جامعه جهانی را با وضعیت دشواری روبرو کرده است. نظارهگری و بیعملی شاید تداوم حکومت قذافی یا جنگ داخلی طولانی را در پی داشته باشد که میتواند برای لیبی و برای جنبشهای ضداستبدادی در کل منطقه بدون پیامدهایی منفی نباشد.
به نظر میرسد که بحران لیبی میرود که به دشوارترین معضل برای دولت اوباما در طول موجودیت خود بدل شود
درگیرشدن در مناقشه به این یا آن شکل نیز با خطرها، ناکارایی احتمالی و ابعاد بعضاً غیرقابل محاسبهای توام است که تصمیمگیری در باره آن را دشوار میکند.
به نظر میرسد که بحران لیبی میرود که به دشوارترین معضل برای دولت اوباما در طول موجودیت خود بدل شود و جامعه جهانی نیز دستکم برای مدتی ناچار باشد حل آن را همچنان در صدر اولویتهای خود داشته باشد.
علاوه بر تدوام رنج و خونریزی در خود لیبی، بازار نفت و اقتصاد جهانی نیز باید دستکم تا مدتی با مشکلات معینی دست و پنجه نرم کند.
این که ادامه درگیریهای مسلحانه و تشدید شکافها و خشونتها در لیبی، گذار این کشور به دموکراسی را که در حالت عادی نیز فاقد مبانی و زمینههای لازم برای آن بوده، با دشواریهای مضاعفی روبرو کند و ثبات پایدار را دور از دسترس کند، معضلی است که کماهمیت تلقی نمیشود
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید