بحث مفيد و راهگشا درباره جامعه ايران بدون پرداختن به موضوع شكافهاي اجتماعی موجود در آن امكانپذير نخواهد بود. جامعه ايران مثل هر جامعه ديگري با برخي شكافها مواجه است، ولي شكافهاي موجود در ايران به دلايل متعدد استعداد آن را دارند كه بحرانزا شوند، در حالي كه وجود شكافهاي اجتماعي در بسياري از جوامع ميتواند زمينه تحول و پيشرفت را فراهم كند.
شكافهای اجتماعی در ايران را در حد يك يادداشت و مقاله نميتوان تشريح كرد، از اين رو در اين يادداشت ميكوشم كه برخي نكات مقدماتی و عمده مورد نظرم را درباره اين مسأله بيان كنم. نكاتي كه گمان ميكنم توجه به آنها ما را به درك بهتر موضوع شكافها در ايران رهنمون خواهد كرد.
1ـ شكافهاي عمودي و افقي
يكي از نكات مهمي كه در تحليل شكافهاي اجتماعي بايد در نظر گرفت، عمودي يا افقي بودن آنهاست. منظور از شكاف عمودي، شكافي است كه يا بايد پر شود يا در حد قابل قبولي باشد، در غير اين صورت براي ترميم اين شكاف مبارزه اجتماعي و سياسي رخ خواهد داد. دو طرف شكاف چندان بينياز از يكديگر نيستند. براي مثال شكاف ميان دولت و مردم به گونهاي است كه براي تخفيف يا ترميم كامل اين شكاف مبارزه خواهد شد، در عین حال که مردم و دولت از يكديگر بينياز نيستند، و حتي اگر دولت هم مغلوب شود، باز هم دولت ديگري جايگزين آن خواهد شد. اما شكاف افقي چنين نيست، و دو طرف شكاف ميتوانند از يكديگر جدا شده و به دو جامعه متمايز از هم تبديل شوند. مثل شكافهاي قومي يا مذهبي يا زباني. اتفاقاتي كه در بالكان رخ داد نشانهاي از فعال شدن شكافهاي افقي است. در اين موارد، ممكن است كه مبارزه سياسي و اجتماعي در ابتدا براي كاهش فاصلهها و شكافها باشد، ولي در صورت محقق نشدن اين هدف، احتمال زيادي دارد كه يكي از طرفين ساز جدايي را كوك كند. مبارزه حول اين شكافها بعضاً خيلي خشونتآميز و فاجعهبار است. اوضاع شبه جزيره هند پس از رهايي از استعمار بريتانيا، اوضاع بالكان، موارد متعدد در آفريقا، رفتار تركیه با ارامنه و كردها، اوضاع عراق در زمان صدام، مسايل پيش آمده در برخي از جمهوريهاي روسيه و... از جمله رويدادهاي خشونتباري بودند كه براي حل شكافهاي افقي پديد آمد.
البته برخي شكافها نیز تركيبي هستند، مثل شكاف ميان سياهان و سفيدهاي آمريكايي كه تركيبي از هر دو نوع بود. اگر شكافهاي افقي با جداسازيهاي منطقهاي همراه باشد (مثل همه موارد پيشگفته) احتمال آنكه تجزيه رخ دهد زياد است، ولي هنگامي كه جداسازي منطقهاي وجود ندارد، طرفين چارهاي ندارند يا اينكه به شكاف تن دهند يا آن را در حد قابل قبول كم كنند، و اين وضعيتي بود كه براي سياهان آمريكا بوجود آمد.
2ـ شكاف مقطعي و زماني
تقسيمبندي پيشين برحسب افقي يا عمودي بودن، بود اما شكافهاي عمودي را ميتوان به دو بخش مقطعي و زماني نيز تقسيم كرد. شكاف ميان يك نسل از جامعه برحسب گرايش سنتي يا مدرنيسم، شكافي مقطعي است كه در يك جامعه رخ ميدهد و با گذشت زمان بايد يكي به نفع ديگري تعديل شود يا با یکدیگر به نوعي سازگاري برسند، اما شكافِ زماني، ميان نسل جوان و بزرگسال كه ناشي از موقعيت و تجربههاي متفاوت آنان است، از نوع ديگري است كه ممكن است با گذشت زمان و تغيير موقعيت افراد جوان، اين شكاف باقي بماند، اما در طرفين آن افراد جديدتري قرار داشته باشند.
3ـ ابعاد ذهني و عيني شكاف
شكافها يك بعد عيني دارند، مثل فقير و پولدار، سفيد و سياه، حكومت و مردم، ترك و كرد، يا مسلمان و يهودي و... اما اين بعد به تنهايي براي تبديل شدن آنها به يك شكاف كافي نيست. بلكه مردم و جامعه نيز بايد از منظر ذهني آن وضع را شكاف تلقي كنند. براي مثال در جامعهاي كه مدارا و تساهل وجه غالب رفتار است، مذهب و انديشه و رفتار ديگران، امري شخصي محسوب ميشود و اصولاً براي فرد اهميتي ندارد كه طرف مقابل سياه است يا سفيد؛ يهودي است يا مسيحي؛ ترك است يا فارس يا كرد و عرب؛ اينكه چگونه لباس ميپوشد موضوع تمايز و ترجيح يكي بر ديگري نخواهد بود. واضح است كه در اين وضعيت اين عوامل عيني موجب شكاف نخواهند شد.
از سوي ديگر درك جامعه از عمق يك شكاف هم مهم است. براي نمونه شكاف فقير و غني، يكي از مهمترين شكافهاي اجتماعي است، ميتوان مقدار آن را با ضريب جيني نشان داد. و هر جامعهاي كه ضريب جيني بالاتري داشت، شكاف طبقاتي در آن بيشتر است، اما ذهنيت مردم را نميتوان صرفاً برحسب اين ضريب سنجيد، ممكن است در يك جامعه تحمل ضريب جيني 6/0 هم امري عادي باشد و در جامعه ديگر، ضريب 4/0 هم تحمل نشود.
4ـ همپوشاني شكافها
بدترين حالتها براي يك جامعه وقتي است كه شكافها داراي همپوشاني شوند. براي نمونه دو گروه از يك كشور داراي دو زبان، دو مذهب و دو قوميت جداگانه باشند (مثل چچنها در روسيه يا ارامنه در تركيه)، و شكافهاي افقي و حتي تاريخي و زماني هم به آنها اضافه شود. مثلاً يكي از طرفين اين شكاف در موضع ضعف سياسي و فقر اقتصادي و تبعيض و ستم تاريخي قرار داشته باشد، و طرف ديگر به لحاظ ذهني نيز بر اهميت زبان، مذهب و قوميت در كسب جايگاه اجتماعي و هويتبخشي تأكيد كند. در چنين شرايطي كافيست جرقه كوچكي زده شود و اين وضعيت مثل انبار بنزين عمل كند و منفجر شود.
5ـ سياست و عوامل تشديدكننده شكافها
بروز و وجود شكافها، طبيعت جامعه در حال تحول امروزي است. برخي جوامع ميكوشند كه شكافها را پلهاي براي تحولات بعدي قرار دهند و كوشش براي پر كردن آن را موتور توسعه نمايند، در برابر برخي ديگر از جوامع، تعميق شكافها را موجب بقاي خود تلقي ميكنند. تصوري كه از اساس باطل است. اينكه يك گروه اجتماعي اساس هويتبخشي به جامعه را ويژگيهاي زباني، نژادي و انديشهاي و رفتاري خود قرار دهد، به ناچار بايد نسبت به ديگران ظلم و ستم روا دارد و ناخواسته عنصر هويتيابي را در طرف ديگر تقويت ميكند و اين وضع به تقابل خشونتآميز دو هويت منجر خواهد شد.
يكي از عوامل موثر در تعميق شكافها، شكاف رسانهاي و ارتباطي است كه با پيشرفت تكنولوژيك و دسترسي آسان و ارزان به رسانهها از يك سو شاهد بروز اين شكاف هستيم و از سوي ديگر اين شكاف به نوبه خود زمينه را براي تعميق ساير شكافها فراهم ميكند.
عوامل اقتصادي و خارجي، تأثيرات زيادي بر تقويت و فعال كردن آتشفشان شكافهاي اجتماعي دارند، به ميزاني كه قوام و استحكام داخلي كمتر باشد، تأثيرگذاري عوامل خارجي و متغيرهاي برونزا بر فعال كردن اين آتشفشان بيشتر است.
6ـ شكافهاي اجتماعي و سياسي ایران
به نظر ميرسد كه شكافهاي مختلفي در ايران وجود دارد كه برحسب شرايط ميتواند تشديد يا تخفيف يابد. متغيرهاي برونزا مثل كشورهاي خارجي، وضعيت درآمدهاي نفتي، و نيز سياستهاي هويتبخشي براساس تمايزات زباني، قومي و مذهبي و شكافهاي طبقاتي و نيز شكاف سنت و مدرنيسم و شكاف ارتباطي و بالاخره شكاف سياسي دولت ـ ملت از اهم اين شكافها هستند. به نظر ميرسد كه جامعه ما در حال حاضر از شكافهاي عمودي و افقي و نيز تاريخي در رنج است، سهم احتمالي عوامل اقتصادي و خارجي در تقويت و فعال كردن اين شكافها نيز در حال افزايش است و اگر در مقطع مناسبي اين شكافها همپوشاني پيدا كنند، خسارات ناشي از فوران آتشفشان آن قابل پيشبيني نيست.
بحث درباره جزييات اين شكافها به گونهاي نيست كه روزنامه شرق آمادگي درج آن را داشته باشد، لذا جزييات آن را بايد به فرصت ديگري واگذار كرد، اگر اين فرصت به دست دهد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید