رفتن به محتوای اصلی

پرسش و نظر خواهی

پرسش و نظر خواهی

سوال اول :

یک سال ازخروش حماسی مردم ایران علیه دیکتاتوری اسلامی حاکم گذشت وپروسه عقب نشینی رهبران علنی آن را همگان شاهدیم . رفسنجانی و خاتمی در سکوت ( کی بود کی بود ما نبودیم ) بسر میبرند و موسوی و کروبی از هراس خروش بنیان برانداز دوباره مردم کشورمان گام به گام در حال عقب نشینی هستند و مردم را به کرنش در برابر حکومت دارو درفش اسلامی دعوت میکنند آیا این نظریه را صحیح میپندارید ؟

اسماعیل هوشیار

حرکت و قیامی که توسط مردم ایران از خرداد سال گذشته شروع شد یک اتفاق ناگهانی و یک شبه خلق نشد . این تضادی بین مردم و حاکمییت اسلام بود . به نظرمن 31 سال است این تضاد در اعماق عمل میکرده و این جنگ پنهان هر بار ودر هر فرصتی خودش را نشان داده است . انتخابات خرداد سال گذشته هم یکی دیگر از همین فرصتها بود که مردم پشت آن سنگر گرفتند و بعد از مدت کوتاهی دیگرحرف از رای من و ما ...نبود صحبت از مرگ جمهوری اسلامی بود . در 18 تیر هم دیده بودیم . هر چه زمان بیشتر میگذرد و در هر فرصتی کیفییت و کمییت خودشان را بسته به شرایط بالانس میکنند .

در این جنگ بین مردم و حاکمییت با تمام شاخه های داخلی و خارجی اش طبیعی است که جناحهای حاکم اعم ار غالب یا مغلوب در جهت منافع خودشان دست و پا میزنند و منافع این جنایتکاران هم ابتدا در گرو حفظ تمامییت رژیم است . بنابراین سگ دعواهای سران غالب یا مغلوب تاثیر کیفی بر روند جنبش و قیام مردم نخواهد گذاشت . من بر خلاف بعضی نظرات موهوم به هیچ وجه روی سگ دعواهای جناحهای مختلف رژیم حسابی نمیکنم . این دعواها از روز اول حکومت اسلام بوده و تا آخر هم خواهد بود . تکامل و جامعه ایران هم کار خودش را به پیش میبرد .

سوال

ازشواهد پیداست که معاملات پنهان در پشت پرده میان رهبران اولیه و حکومتیان موجود به ثمر رسیده است آیا شما هم چنین میاندیشید ؟

اسماعیل هوشیار

من نمیدانم شما از کدام معامله صحبت میکنید . ولی حتی اگر هرزد و بندی هم در بالا بین سران رژیم صورت بگیرد باز هم به مردم ربطی ندارد . باز هم در فرصت بعدی مردم و عنصر اجتماعی در میدان است . اگر قرار بود با چند زد و بند فرضی سر مردم را کلاه بگذارند که تا به حال رژیم تثبیت شده بود . سگ دعواهای سران غالب و مغلوب رژیم فقط به خاطر منافع مشخص مادی است و لاغیر .

دوران خاتمی یادتان هست ؟ چه بازیهایی که در آوردند ولی باز هم دست آخر دانشجویان وزرای خاتمی را با پس گردنی بیرون میکردند . جامعه ایران 31 سال است انبوهی تضادهای واقعی دارد که با زندگی روزمره سرو کار دارد . این رژیم آیا توان حل تضادهای جامعه و مردم را دارد ؟

فرض کنید سازش کنند ولی آیا از مردم تضاد حل میشود ؟ بگذار زد و بند کنند ولی آزادی بیان بدهند زندانی سیاسی را آزاد کنند حکم سنگسار لغو کنند .....مردم اینها و انبوهی قوانین مسخره اسلامی دیگر را کلا نمیخواهند . مردم کلا از این تفکر و سیستم بیزارند و در فکر تغییرند .

سوال

جنبش اخیر اما درکالبد رهبرانی مانند موسوی و کروبی خلاصه نشد و اتکاء بر رادیکالیسم خود جوش و شعار مرگ بر دیکتاتورسمبل توده هایی شد که خود رهبری را مشخصه حضور خود در مناسبتها و تظاهرات پی در پی قرار داده است . اشکال بروز علنی عبور از رهبری پس مانده را در حوادث اخیر سالروز جنبش مردمی و در آینده چگونه ارزیابی میکنید ؟

اسماعیل هوشیار

بحث رهبری جنبش را هم میشود ساده دید و هم پیچیده ترسیمش کرد . اینکه موسوی و کروبی و منتظری و .....چه گفتند و یا چه کردند همه ناشی از شرایط خاص مردم و مقابله با حاکمییت است . مردم باز هم در این مقابله از چنین تاکتیکهایی غافل نیستند . اما اینکه چرا هر حرکت اعتراضی به سرعت رادیکال میشود و قاطعانه به شعار مرگ بر جمهوری اسلامی میرسد ؟ ناشی از همان تضاد ریشه ایی بین مردم و حاکمییت است .

این تفکر و حاکمییت ربطی به امروز و نسل جوان ندارد قدرت حل تضادهای جامعه را ندارد . کسی هم که با این حکومت به هر اندازه ایی حشر و نشر دارد نمیتواند کاری به نفع مردم انجام دهد . چون سیستم چنین ظرفیتی ندارد که بتواند باز شود و کاری کند چون 31 سال است با جنایت حکومت کرده است مریض است . مهم نیست و یا دعوا بر سر این نیست که خاتمی خوب بود یا موسوی بهتر است . مسئله اصلی کل حاکمییت است که عاجز است ربطی به دنیای امروز و خواسته های مردم ندارد . بنابراین تا زمانی که در چهارچوب همین نظام افرادی مطرح میشوند حال هرکس که میخواهد باشد به رهبری واقعی جنبش مردم ربطی ندارد .

سوال

با توجه به اعتراضات وسیع ایرانیان خارج از کشور و گذار آنان از تمایلات رهبری اصلاح طلبان تلاشهای بسیاری انجام میگیرد تا صف سبزها را از ساختارشکنان جدا کنند . نمود بسیاری از جمله گفتارها و مصاحبه های آنان در خارج و داخل کشور را دیده و شنیده ایم . از جمله آنان اظهارات ابراهیم نبوی و اشکوری بوده است . اولی ساختارشکنان را عوضی نامید و دومی در مصاحبه اش گفت : کسانی که خواهان براندازی هستند خارج از جنبش سبز میباشند ....چاره چیست و چگونه میتوان این تبلیغات گسترده مماشات طلبان را افشاء و خنثی کرد ؟

اسماعیل هوشیار

اینکه افرادی از بدنه همین رژیم که هنوز هم با کل سیستم مشکلی ندارند و خودشان میگویند فقط با خامنه ایی یا احمدی نژاد مشکل دارند به نظر من زیاد غیر طبیعی نیست همیشه در طول تاریخ بوده اند . هم در داخل هستند و هم در خارج کشور . نهضت آزادی و مجاهدین انقلاب اسلامی هم الان اپوزسیون هستند .

این جماعت چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران هدفشان چه در تاکتیک و چه در استراتژی حفظ تمامییت این رژیم است . دیگر چه اهمییت دارد که گنجی باشد یا اشکوری یا هر سوسمار دیگری .....با هر ادبیات عوضی . این جماعت خارجه نشینش که دیگر نوبر است همه آرزو داشتند که برگردند و میر حسین خامنه ایی بزرگی از سر گیرد . ولی مردم و شعور مردم را دست کم گرفته اند .

سوال

شعار مرگ بر دیکتاتور و سرنگونی جمهوری اسلامی را چگونه تحلیل میکنید ؟

اسماعیل هوشیار

هر شعاری بازتاب میدهد خواسته شعار دهنده را . شعار مرگ بر جمهوری اسلامی به معنی نفی تفکر حاکم است با تمام قوانین و سیستم سیاسی و اجتماعی آن . در واقع شعار مرگ بر دیکتاتور هم زیر مجموعه همین شعار مرگ بر جمهوری اسلامی است .

در رابطه با شرایط این جنبش و ایران شعار مرگ بر دیکتاتور که همان نفی حاکمییت سیاسی است ناقص به نظر میرسد . چون برای عده ایی این توهم پیش آمد که فقط احمدی نژاد دیکتاتور است و بقیه خوب هستند و در چهارچوب همین نظام میشود کار کرد . شعار مرگ بر دیکتاتور برای حکومتهایی مثل سلطنت یا پینوشه ....واقعی بود . ولی در چهارچوب این حکومت اسلامی شعار مرگ بر جمهوری اسلامی واقعی است و خواسته مردم هم جارو شدن کل این سیستم از جامعه ایران است با تمام قوانین و ارزشهایش .

آیا نکته اضافه ایی بر این سوالات دارید ؟

اسماعیل هوشیار

به نظر من این جنبش از مراحلی تا به حال عبور کرده که در واقع خودش را بیمه کرده است و به راحتی نمیتوانند سرش را زیر آب کنند . این داستان ادامه دارد و در این میان هم سیستم جهانی نظم نوین و هم خود حکومت اسلامی زورشان را خواهند زد که سقف مطالبات مردم و سقف جنبش را کوتاه بزنند و به حداقل کاهش دهند . در واقع پس از این 31 سال و یک سالی که از خرداد سال گذشته با به حال همه پشت سر گذاشتیم ظاهرا دعوای اصلی بر سر اندازه تغییر است . چون از خود تغییر کسی را گریزی نیست . مردم که مرگ این سیستم و تفکر اسلامی را میخواهند . غرب فقط کمی اصلاحات سیاسی میخواهد رژیم هم که اصلا هیچ نمیخواهد . مردم ایران شایسته تغییر و رفاه اجتماعی و آزادی هستند . تغییر در تقدیر است .

با تشکراز شما . سایت گزارشگران .

من هم تشکر میکنم از شما .

19.06.2009

اسماعیل هوشیار

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
ایمیل دریافتی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید