رفتن به محتوای اصلی

رهبران بدون تاریخ!

رهبران بدون تاریخ!

مریم شتابان و نفس زنان به نزد استاد دانائی ومعرفت رفت و گفت : مادرم قصد دارد تا برای راضی ساختن رهبروتوحید و خدا...... و به خاطر عشقی که به رهبر دارد خواهر کوچکم را قربانی کند . و این عجیب است درشان انسان نیست کمکم کن تا خواهر بی گناهم را نجات دهم !

استاد دانائی و معرفت سراسیمه به سر اغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دخترخرد سالش را بسته و در مقابل رهبر قصد دارد با چاقوسردختررا ببرد . دیگرانی هم دراطراف رهبر و کعبه مشغول سربریدن بودند برای رضایت خدا ! ( زندگی عقیده و جهاد است !) وهمه آنها این جملات را زمزمه میکردند ! جمعییت زیادی هم مشغول نظاره کردن بود و رهبرنیزبا غرور و خونسردی به تمامی اثرات تعلیمات خودش میبالید .

استاد دانائی و معرفت تمامی صحنه را درذهنش ثبت کرد وبه سراغ زن رفت . زن که به شدت دخترش را دوست داشت مستمراو را درآغوش میکشید و میبوسید اما درعین حال تصمیم گرفته بود تا کودک را سرببرد تا خدا ازاوراضی باشد ورهبردرروزقیامت نزد خد ا اورا شفاعت کند . رهبرازداستانهای قربانی کردن وقربانی شدن برای پیروان خود هرروزمیگفت و تشریح میکرد .

استاد آگاهی و معرفت اززن پرسید که چرا میخواهی دخترخرد سالت را قربانی کنی ؟ و زن پاسخ داد : که رهبر چنین گفته است . این یک عمل الهی است مثل قربانی کردن اسماعیل توسط ابراهیم و یا قربانی شدن تمام خاندان حسین و......! ( زندگی عقیده و جهاد است ) برکت و زندگی جاودانه فقط پاداش کسانی است که عزیزترین پاره وجود خودشان را قربانی کنند ....و زن بنا به فرمان رهبرچنین تصمیمی را گرفته بود .

استاد آگاهی و معرفت تبسمی کرد و روبه زن گفت : اما این دخترکه عزیزترین بخش وجود تو نیست . رهبر کاملا درست میگوید و تو باید عزیزترین بخش وجودت را قربانی کنی تا دعاهایت اجابت شود . عزیزترین بخش وجود و زندگی تو همین " رهبرعقیده " است که به خاطرحرفش تصمیم گرفته ایی تا قربانی کنی . رهبرکاملا آگاه است و اگرتوبرخلاف حرف رهبرعمل کنی زندگی جاودانه ایی نخواهی داشت . اگردخترت را قربانی کنی هیچ اتفاقی نمیافتد چون تمام وجود تو هم اکنون عشق به رهبراست . پس به گفته رهبرعمل کن و عزیزترین زندگی ات را که خود رهبراست را باید قربانی کنی تا نعمت وزندگی جاودانه نصیب تو شود . اگرازدستور رهبر سرپیچی کنی عذاب و بدبختی گریبانت را میگیرد !

زن لختی مکث وفکر کرد . دست و پای دختررا باز کرد . او را به گرمی درآغوش گرفت وسپس با قاطعیت و درحالی که چاقورا محکم دردست میفشرد به سمت برج و باروی رهبرخیزبرداشت . اما هیچ اثری ازرهبردیده نشد . رهبربه یمن حمایتهای مادی و معنوی پنتاگون و سیا ...به غیبت رفته بود !

نتیجه اخلاقی و مادی و معنوی و سیاسی و عقیدتی این مطلب.....:

هیچ چیزویرانگرتر از این نیست که متوجه شویم کسی که به اواعتماد کامل داشته ایم عمری فریبمان میداده است شرم برفریبکاران غایب و خائنین به اعتمادها.....!

hoshyaresmaeil@yahoo.com

تهیه و تنطیم : اسماعیل هوشیار

17 اپریل 2010

ژنو

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید