رفتن به محتوای اصلی

نکاتی درباره‌ی‌ متلک

نکاتی درباره‌ی‌ متلک

یک:

نوعی ازمتلک، اشاره‌ای است به «هویت». در این شکل از متلک هنگامی که کسی متلکی به دیگری می‌گوید در واقع سعی کرده است "هویت" فرودست او را بازتکرار کند.

متلک‌های قومی- نژادی، طبقاتی، فرهنگی،جنسیتی وغیره همگی به سبب تکرار و یادآوری یک موقعیت هویتی فرودستانه واجد معنای متلک می‌شوند. مثلاً متلک جنسی پسری جوان به دختری ناآشنا درخیابان ،که معمولاً اشاره به اندام زنانگی وی دارد،چیزی نیست جز تکرار هویت فرودست زن.

با این منطق ،متلک یعنی برهنه ساختن مناسبات سلطه درجامعه. درواقع شکل و نوع مناسبات سلطه و فرودستی است که محتوای متلک را برمی‌سازد.متلک به سبب نشان دادن این مناسبات ازاهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

فعال جنبش زنانی که درمنطق زن- هویت سخن می‌گوید خود یک متلک‌گو است

ازآن‌جایی که مکانیزم سلطه ،سازوکاری عینی است که بر جسم اعمال می‌شود،متلک نیز مملو از نشانه‌های بدنی است.

غالباً اشاره متلک به عناصرجسمی است که فرد را به مثابه سوژه‌ای فرودست متمایز می‌سازد. چهره و گویش یک شهرستانی، دستان یک کارگر،نگاه خیره یک دیوانه،اندام جنسی یک زن و.... محل تلاقی وتصادم متلک‌ها هستند. زن‌ها همواره متلک‌ها را به واسطه‌ی اشاره به اندام‌شان ادراک می‌کنند هم‌چون روستائیان به واسطه‌ی تن،لباس وگویش متمایزشان.

دو:

متلک درمعنای مورد اشاره ،تجسم خیابانی تمامی سازوکارهای سرکوب گرایانه‌ی هویت بخشی است.

سازوکارهای هویت بخش به تمامی اقداماتی اطلاق می‌شود که حاکم برای نام‌گذاری عناصر اجتماعی در راستای تقسیم بندی تکنیکال وسرکوب منظم ودقیق به‌کارمی گیرد.هویت، تمامی چیزهایی است که فرد درسلسله مراتب ناعادلانه جامعه برای تعریف خویش به عنوان سوژه‌ای اجتماعی به دوش می‌کشد تا هویت انسانی خود را فراموش کند و تا جایی متورم می‌شود که نمی‌تواند "خود" را از آن متمایز سازد.

شاید بهتر است به سبب نزدیکی متلک به وضعیت فرودستی زنان،بحث هویت را به واسطه‌ی مساله‌ی زنان بشکافیم.

میان وجود زیستی - بیولوژیکی (چیزی که آگامبن ازآن تحت عنوان حیات برهنه نام می‌برد) و هویت ،همواره فاصله وشکافی وجود دارد.

هویت، غالباً آن چیزی است که بر وجود زیستی افراد سوارمی‌شود به نوعی که وجود زیستی در جامعه به حامل هویت تقلیل می‌یابد.

تا زمانی که حیات زیستی فرد با هویت‌اش یکی نشده باشد، او می‌تواند از چیزی به‌نام شرافت انسانی‌اش سخن بگوید زیرا قرار است انسان ازحیث انسان بودن‌اش واجد منزلت انسانی شود و نه به‌خاطر تعلقات‌اش به یک یا چند هویت.

در دوران سنتی، فاصله‌ی هویت آدمی با وجود زیستی وتجربی‌اش بسیارکم و ناچیز و امکان تمایز فرد از هویت‌اش بسیاربعید بود.افراد، جای‌گاه یا منزلتی عینی(dignitas) درسلسله مراتب اجتماعی – حقوقی داشتند که به مرور زمان این جای‌گاه با خود افراد این‌همان می‌شد:انسان برده،انسان اشرافی،رعیت و..... به یک معنا‌ی ما انسان خالی نداشتیم.

اما در دوران مدرن مفهوم انسان به تمامی بارحقوقی خود را رها کرده ومفهومی انتزاعی پیدا می‌کند. درواقع انسان، فارغ از حاملان و رتبه‌های اجتماعی خاص معنا می‌یابد. ایجاد شکاف واصله‌ی انسان با جای‌گاه و هویت‌اش در جامعه یکی ازمهم‌ترین ویژگی‌های مدرنیته است.

در این وضعیت، فرد دیگرجای‌گاهی ثابت یا تغییر ناپذیر ندارد بل‌که همواره بین وجود و هویت‌اش،شکافی فاصله می‌اندازد.

شکاف و فاصله‌ای وجود دارد بین زن و زن؛ زن به مثابه وجودی انسانی و زن به مثابه یک هویت. زن به مثابه یک هویت ،برساخته‌ای اجتماعی است که با جای‌گاه مادر،همسر،خانه دار،کارمند وغیره انباشته و بازتعریف می‌شود.

این بازتعریفی برای زنان، حاوی مجموعه‌ی قواعد وشیوه‌هایی است که او را تحت انقیاد درآورده و ابزار سلطه می‌شوند.

شکاف و فاصله‌ای وجود دارد بین زن و زن؛ زن به مثابه وجودی انسانی و زن به مثابه یک هویت. زن به مثابه یک هویت ،برساخته‌ای اجتماعی است که با جای‌گاه مادر،همسر،خانه دار،کارمند وغیره انباشته و بازتعریف می‌شود

درواقع هویت زن، که دست‌پخت مناسبات قدرت درجامعه است، زن را مورد تهدید قرارمی‌دهد. در شکاف و فاصله بین "زن – انسان" و "زن – هویت" است که امکان شکل گیری طبقه‌ای از زنان به نام "جنبش زنان" ایجاد می‌شود.

درواقع جنبش زنان هم‌چون جنبش کارگری،دانشجویی و.... محصول این شکاف و جهشی سیاسی ازهویت به نوعی ماهیت زنانه است. با این تعریف، جنبش زنان چیزی نیست جز رهایی زن از سیطره‌ی زن.

این نکته بدین معنا است که بخش مهمی از رهایی زنان از سازوکارهای سلطه به واسطه عدول ازهویت صنفی‌شان ومبارزه با برساختگی زن ممکن است. تازمانی که شکاف فوق نادیده گرفته شود و ازموقعیت هویتی به وضعیت زنان نگاه شود، بی شک نظام سلسله مراتبی و مکانیزم سلطه، تکرار و بازتولید می‌شود.

یکی از مهم‌ترین و رایج ترین نشانه‌های نگاه هویتی درمیان برخی فعالان جنبش زنان درایران را می‌توان در انطباق دوگانه‌ی مرد/ زن با شر/ خیر یا ظالم / مظلوم دید.

این تلقی، جنبش زنان را به مبارزه علیه مردان تبدیل کرده(هم‌چون تلقی عامه مردم از فمینیسم) و نظام سلطه بر زنان را به کنش‌های شخصی مردان (هم‌چون متلک) فرومی‌کاهد. نتیجه طبیعی این نوع نگاه، تاکید بر زن به مثابه یک هویت وتایید تمامی سازوکارهایی است که شکاف بین هویت او و حیات برهنه‌اش را به مثابه یک انسان پر کرده تا بتواند او را در جای‌گاهی بگمارد که نقشی دل‌خواه را بازی کند.

مسئله اینجا است که جنبش زنان برخاسته ازنگاه هویتی ،جنبشی غیرسیاسی و اخته است که در مناسبات درونی خود جامعه نقشی تزئینی را پیدا می‌کند؛ زیرا که کارویژه‌ی آن تداوم جای‌گاه جعلی زن/ مرد درجامعه است.

درواقع جنبش زنان هم‌چون جنبش کارگری،دانشجویی و.... محصول این شکاف و جهشی سیاسی ازهویت به نوعی ماهیت زنانه است. با این تعریف، جنبش زنان چیزی نیست جز رهایی زن از سیطره‌ی زن

دراین حالت زنان به دنبال الحاق هرچه بهتر(هم‌چون مردان) در ساختارمسلط اجتماعی‌اند و آن چیزی که مورد اعتراض آنها است نه پایمال شدن جایگاه انسانی آن‌ها بماهو انسان بل‌که صرفاً نبودن درجای‌گاهی شبیه مردان است.

سه:

متلک جنسی درخیابان، ضربه‌ای است شبه تروماتیک به زن که فقدانی را به یاد او می‌آورد: حیات برهنه از دست داده‌اش.

این ضربه به واسطه‌ی هویت فرودستی‌اش ممکن می‌شود. اندامی که متلک‌گو به آن‌ها اشاره می‌کند (با چشم یا زبان) اندامی‌اند که تماماً ازجای‌گاه زیستی - بیولوژیکی خود در رفته‌اند و دیگرچیزی نیستند جز ابزار هویتی زن.

دستان‌اش که هویت کاری او را می‌سازند ،سینه‌هایی که هویت مادری او را، اندام جنسی‌ای که هویت همسری او را و....اندامی که دیگر کمتر متعلق به خود اوست. مبارزه علیه متلک‌های جنسی چیزی نیست جز احیای زن- انسان و نجات تن او از زن -هویت.

مردی که متلکی می‌گوید، ساختاری را نمایندگی می‌کند چیزی شبیه سخنگوی دولت . او سوژه‌ای تکین نیست.شاید به خود او در گوشه‌ای دیگر ازهمان خیابان،سخنگوی دیگری، متلکی گفته باشد وهویت فرودستانه‌اش را یادآوری کرده باشد: بچه گدا. و بعید نیست متلک‌گو این‌بار زنی باشد پشت یک ماشین مدل بالا.

جامعه‌ای که تا عناق براساس هویت‌ها ونظام فرادستی وفرودستی شکل گرفته باشد جامعه‌ای لبالب از متلک است.

چهار:

فعال جنبش زنانی که درمنطق زن- هویت سخن می‌گوید خود یک متلک‌گو است

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
زمانه

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید