با درود به ایران وتمام ایرانیان آزاداندیش
آقای خامنه ای امروز جمعه 19 ژوئن 2009 - 29 خرداد 1388 در نماز جمعه نزدیک به دو ساعت سخنرانی کرد.
سخنرانی که بطور قطع از جانب اکثریت تحلیلگران داخلی و خارجی با دقت کامل دنبال شد. سخنرانی که مطمئنا در روزهای آینده نیز در اطاقهای تحلیل بارها و بارها باز بخش و آنالیز خواهد شد. بگمان نگارنده اما اگر این تحلیلگران از شنونده ای که 30 سال از موهبت سخنان آقای خامنه ای و شرکا برخوردار بوده بپرسند، یقینا او به آنها خواهد گفت که اگر رهبر معظم جمهوری اسلامی کمی محبت میکردند، برای وقت خودشان و دیگران احترامی قائل میشدند و الفاظ همیشگی و جملات کلیشه ای ، ملال آور و تکراریشان را نظیر" امروز در شرایط بسیار حساسی هستیم" و یا دشمن چه و آمریکا چه، مشت محکم، استکبار، وغیره را درز میگرفتند، میتوانستند 2 ساعت صغرا و کبرا گفتن و روضه خوانی را به حد اکثر5 تا 10 دقیقه تنزل بدهند و چکیده مطلب را اینگونه بیان بکنند:
"هاشمی جان من و تو از قدیم همدیگر را میشناسم. لذا تو باید جایگاه خودت را بشناسی و به آن برگردی، پس دست از تحریک بردار! حساب خودت را از حساب مخالفان من جدا کن تا من هم در مقابل بحث مسایل اقتصادی شما و دار و دسته شما را به کناری بگذارم"
"حسین موسوی و مهدی کروبی گرامی، از زحماتتان جهت به میدان آوردن مردم به پای صندوقها ممنونم، اما لطفا رویتان را زیاد نکنید و خیالتان راحت باشد که بنده نظرم به احمدی نژاد است. پس سر جایتان بنشینید والا منتظر عواقبش باشید.( هر چند اگر از گینه توزی من بیخبرید، بدانید که چه عقب نشینی بکنید و چه نکنید من با شما تصفیه حساب خواهم کرد)"
"حسین باراک اوبامای عزیز، شما هم بیخود خودت را به کوچه علی چپ نزن! ما وتو هر دو خوب میدانیم که باز شدن باب مذاکرات به شفافیت و باز شدن درها منجر خواهد شد، چرا که شما در سیستم استکباریتان مانند ما جربزه بستن دهان مردم و مطبوعاتتان را ندارید. در که باز بشود لابد نور و هوای تازه هم وارد میشوند. شما حتما خبر دارید که بنده و رژیمم بخاطر فقدان این مسایل توانستیم که 30 سال دمار از روزگار ایرانیان در آورده ایم. پس همان بهتر که غلام من مردم را خار و خاشاک بخواند و خود من هم گناه طغیان این خارها و خاشاکها را به گردن تو وانگلیس بیاندازم و خیال شما و دیگرانی را که به امید باز شدن درها نشسته اند را راحت بکنم. باراک جان، تا من هستم ایران بسته میماند"
البته اینجانب (نگارنده) فکر نمیکنم که گریه و زاری ایشان در پایان و ذکر این مطلب که "من بدبخت علیلم و بدنی ناتوانی دارم و کمی هم آبرو و .... احتیاجی به ترجمه داشته باشد، چرا که هر کس که با خصوصیات اخلاقی و منش این طبقه و بخصوص سوابق جناب ولی فقیه آشنا باشد، دلیل این ننه من غریبم و سعی ایشان جهت جلب ترحم مردم را میفهمد.
در هر صورت برای کسانی که تاکتیکهای این رژیم را دنبال کرده اند و جریان قتلهای زنجیره ای، کوی دانشگاه، کاظمینی بروجردی، دراویش گنابادی و انتخابات گذشته را دیده اند و بخاطر میآورند، چکیده حرفهای ایشان چیزی نبود جز اینکه ایشان با زبان بی زبانی اعلام کردند که از امروز به بعد سر و کار کسانی که میخواهند به اعتراضات خود ادامه دهند و بس نکنند با لباس شخصی ها و بسیجی ها خواهد بود، اما اگر بس کنند قول میدهم که امروز به سرکوب آنها دست نزنم و در روزهای آتی آنها را سرکوب کنم تا بتوانند چند صباحی بیشتر به زیست خود در زیر رژیم مهرورز بنده ادامه بدهند.
آری اگر ترجمه حرفهای ولی فقیه را به دستگیریهای گسترده افراد در این چند روزه و همچنین بستن و کنترل مدیا و مطبوعات اضافه کنیم، انتظاری نباید داشته باشیم بجز تدارکات و زمینه سازی ولی فقیه و باندش برای اجرای فاز دوم این کودتا در روزهای آینده که همانا سرکوب ایرانیان و قلع و قم مخالفین است. رهبران اعتراضات و الیت ایران باید بدانند که از امشب خطر دستگیری و حبس آنها صدها برابر خواهد شد و لذا چاره ای اساسی بیاندیشند.
امروز و بعد از این سخنان تاریخی خامنه ای،تمام مواضع کاملا روشن شده است و برما ایرانیان و الیت شریف ایرانزمین است تا خود را آماده این رویارویی بکنیم، ذره ای عقب نشنشینیم که هیچ، بلکه بجای ارائه تقاضاهای کوچک و گردن کج کردن جلوی این دون صفتان، به پایه های این ماشین آدمخوار حمله کنیم و چشمان اسفندیار او که همانا آزادی است را حدف بگیریم وسیطره این ظحاک مغز خوار را به پایان برسانیم.
زمان آن رسیده تا دیگر اجازه دستگیری و زندانی کردن بیشتر را ندهیم که هیچ، بلکه با جدیت آزادی زندانیان را طلب و دنبال کنیم تا خود نیز آزاد شویم. بخاطر داشته باشیم که در سال 57 نیز از زمان آزادی زندانیان سیاسی از زندان تا سقوط رژیم چیزی طول نکشید.
زمان ان رسیده که قداست و قدیس سازی را کنار بگذاریم و دیگرهرگز بمانند بهمن 57 عنان اختیار خود را بدون قید و شرط در دست هیچ کسی نگذاریم و به هیچ کس قدرت مطلق ندهیم و از رهبران خود، هرچند که به آنها احترام میگزاریم حساب بخواهیم.
پیش بسوی آزادی زندانیان سیاسی
احقاق آزادی بیان برای همه ایرانیان
رفع هرگونه تبعیض
آزادی انتخاب با نظارت مردم و ارگانهای بین المللی
به امید آزادی ایران و ایرانی از زیر سلطه این نابخردان سیاهکار
شهرام فریدونی
جمعه 19 ژوئن 2009 - 29 خرداد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید