کم مانده ایران را بازداشت کنند

دست‌گیری و بازداشت شهروندان ایرانی هم‌چنان به طور جنون‌آمیزی ادامه دارد. این بازداشت که صفت «جنون‌آمیز» بسیار به آن می‌چسبد تنها نشان از خشم کسانی دارد که انتخابات را در شمارش (به زعم خودشان و به دست خودشان) برده‌اند، اما خوب می‌دانند که هر چه داشته‌اند را باخته‌اند. ضرر 14 میلیاردی مخابرات در مقابل آبروی رفته‌ی آنان در دنیا و از دست دادن مشروعیت نیم‌بندی که تاکنون با هزار ترفند و با زیر نظر داشتن و کنترل رسانه‌های خصوصی و دولتی به دست آورده بودند، هیچ است. شاید بتوان به مجریان کودتا حق داد که تا این حد عصبانی باشند و تا این حد رفتارهای نسنجیده و نابخردانه‌ی از خود بروز دهند. قصه؛ قصه‌ی همان اره‌یی است که یک جای بدی گیر کرده که راه پس و پیش ندارد.

نه می‌توانند انتخابات را باطل کنند که اگر این کنند همه‌ی حیثیت‌شان می‌رود و نه می‌توانند این انتخابات را به خورد مردم ایران و جهان بدهند چرا که حیثیت‌شان رفته است. با این قصه حالا بد دردی دارند که هر روز به بازداشت روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و مدنی و غیره دست می‌زنند تا بل‌که بتوانند با انجام پروژه‌ی اعتراف‌گیری و پخش آن در رسانه‌های کودتا (صدا و سیما و خبرگزاری فارس و کیهان) اندک آبرویی را به دست آورند و آب رفته را به جوی بازگردانند، که نمی‌شود. سناریوی اعتراف‌گیری آن‌قدر نخ نما شده که گاردین هم از آن می‌نویسد و این سناریو برای همه‌ی جهان تعریف شده است، از بس که کهنه و بی‌هوده شده است.

اما عجیب قضیه این‌جا است که دست‌بردار نیستند و باز اسب چموش قدرت می‌رانند و شهروندان را به بازداشت می‌برند. امروز ابوالفضل عابدینی را بازداشت کردند و امید محدث را. عابدینی از فعالین خوب حقوق‌بشر و عضو مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران است. امید محدث دوست عزیزم هم از فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران. امید تا سال پیش وبلاگ هم می‌نوشت. حالا هر دو در زندان‌اند. به همراه بسیاری دیگر. از زندان مخوف اوین خبر گزارش شده که در اتاق‌های 3 نفره؛ 15 نفر را زندانی کرده‌اند.

بسیاری از این زندانیان هم‌چون سعید حجاریان از وضعیت جسمی مناسبی برخوردار نیستند، اما نیروهای کودتا هم‌چنان آن‌ها را در زندان نگه می‌دارد به امید گرفتن اعترافی دروغین. هر روز در حال شنیدن اخبار بازداشت هستیم، آن‌هایی هم که خبر بازداشت‌شان را نمی‌خوانیم خوش‌شانس بوده‌اند که زودتر از خانه رفته‌اند و دست کسی به آن‌ها نرسیده است که اگر دست‌شان برسد ایران را هم بازداشت می‌کنند. گر چه بیایید قبول کنیم که سرزمین مادری‌مان در بازداشت اینان است. بازداشتی که به وسیله‌ی تقلب در انتخابات و به ضرب گلوله و با ضرب و شتم مردم به دست آورده‌اند. کافی است در مرزهای کشور یک تابلو نصب شود که روی آن نوشته شود، به زندان ایران خوش آمدید. نقض حقو‌ق‌بشر و کشتار و آدم‌کشی و ضرب‌وشتم و تقلب و کودتا و هر چه را که دارید پایان دهید.

دو هفته است که شیوا نظرآهاری بازداشت شده است و از او خبری نیست. هنوز ارگان بازداشت کننده و محل نگه‌داری وی را اعلام نکرده‌اند و مشخص نیست چه رفتاری با او می‌کنند.

علی کلایی هنوز در زندان اوین است و در بازدشت، چیزی در حدود دو ماه.

علی مصلح، محمدعلی ابطحی، علی حجوانی، مصطفی قوانلو قاجار، سمیه توحیدلو، مهسا امرآبادی، حمزه غالبی، سعید نوری‌محمدی، عماد بهاور، احمد زیدآبادی، عبدالله مومنی، مجید دری و... هنوز هم در بازداشت هستند و آنان خبری نیست.

بسیاری دیگر در بازداشت هستند، بسیاری از شهروندان که می‌دانیم و نمی‌دانیم. و بسیاری از قبل در زندان بوده‌اند و هنوز هم هستند؛ فرزاد کمانگر، کامیار و آرش اعلایی، جعفر اقدمی، جواد علیزاده، مسعود کردپور، محمدحسن فلاحیه‌زاده، محمدصدیق کبودوند، عباس حکیم‌زاده، شبنم مددزاده، محمدپورعبدالله....

نگرانی در مورد وضعیت زندانیان سیاسی هر روز نگران‌ کننده‌تر می‌شود و دستگاه قضایی و نیروهای کودتا هیچ خبری از آنان در اختیار وکلا و خانواده‌ها قرار نمی‌دهند.

این مصاحبه را با خبرگزاری آسوشیتدپرس هفته‌ی گذشته انجام دادم. بنا به دلائلی نخواستم منتشر شود، متاسفانه زمانی اقدام کردم که مصاحبه در شرف منتشر شدن بود و نتوانستم جلوی آن‌را بگیرم. به هر حال رفت و منتشر شد. یاهونیوز هم آن را زده است. این گفتم که اگر کسی روزی برای خودش سند آورد و داستان‌سازی کرد و قهرمانی دروغی ساخت... من این‌جا مکتوب گفته باشم و دیگران هم دیده باشند و البته به یاد آورند. بگذریم که در حال حاضر موضوع مهمی نیست. فقط برای ثبت نوشتم.

در مورد بازداشت امید محدث با این‌که در فیسبوک دیدم برای او چند لوگو درست کرده‌اند و بسیاری هم خبر بازداشت‌اش را زده‌اند، اما در هیچ سایتی خبری مبنی بر بازداشت او ندیدم. امیدوارم این خبر صحت نداشته باشد. با این وجود خبر بازداشت او را به طور کامل نمی‌توانم تایید کنم و در حال پیگیری هستم.

هاله‌ی عزیز به وبلاگ‌ستان پارسی بازگشت. خوش‌آمدی هاله‌ی نازنین که جای‌ات بسیار خالب بود در این برهوت بدگمانی و شک