دیکتاتور مذهبی ؛خامنه ای، روز دوشنبه، ۲۶ مرداد ماه، گفت : "آمریکاییها میخواهند از توافقی که هنوز نه در ایران و نه در آمریکا تکلیفش و رد یا قبول شدنش معلوم نیست، وسیلهای برای نفوذ در ایران بسازند، اما ما این راه را قاطعانه بستهایم و با همه توان بالای خود، اجازه نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا حضور سیاسی در ایران را به آمریکاییها نمیدهیم."
آیت الله خامنه ای همچنین با تاکید بر اینکه سیاست های منطقه ای ایران درست نقطه مقابل سیاست های منطقه ای آمریکا قرار دارد، گفت: "نظام سلطه و در رأس آن ایالات متحده آمریکا مصداق عینی و مظهر کامل «مفهوم دشمن» است".
این اظهارات به طور ویژه مورد استقبال طیفی از نیروهای سیاسی در جمهوری اسلامی قرار گرفت که گرچه ممکن است به یک اندازه در انتقاد از دولت پیش نروند، اما در اثبات این نکته که پیروان مطیع و واقعی ولی فقیه هستند، از یکدیگر پیشی می گیرند.
این طیف سیاسی که دامنه اش از نیروهای موسوم به "دلواپسان" تا طیف میانه رو اصولگرایان به رهبری علی لاریجانی، رئیس مجلس گسترده است، به طور مشترک بر ضرورت جلوگیری از هرگونه نفوذ احتمالی آمریکا در ایران تاکید کرده اند، اما همزمان تفسیری متفاوت از نظر غایی و نهایی رهبر جمهوری اسلامی در باره توافق اتمی ایران دارند.
روشن است که سخنان آیت الله خامنه ای نمی تواند در آن واحد به معنای درستی تفاسیر گاه کاملا متضاد باشد، با این همه، شیوه و روش موضع گیری آیت الله خامنه ای به ویژه در پرونده هسته ای ایران به گونه ای بوده که به نظر می رسد عامدانه به بروز این ابهام و ارایه تفسیرهایی چنین گوناگون و مختلف میدان دهد.
دلواپسان و جبهه اصولگرایان تندرو، اظهارات آیت الله خامنه ای را نشانه ای روشن از مخالفت او با توافق اتمی قلمداد کرده اند و آن را نشانه ای از درستی سخن حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان می دانند که اوایل این هفته، به صراحت نوشته بود: "با جرأت میتوان گفت که ایشان به هیچ وجه از متن تهیه شده راضی نیستند... و تنها راه عبور از «بندها» و «موادی» که برای اصول و مبانی انقلاب فاجعه آفرین است، پاسخ «نه» به کلیت برجام و رد کامل آن است."
با این حال، طیف میانه رو اصولگرایان، تفسیری به مراتب نزدیک تر به هواداران دولت حسن روحانی از سخنان آیت الله خامنه ای به دست می دهد. از نگاه آنان، معنای واقعی سخن آیت الله خامنه ای این است که او توافق اتمی یا برجام را نهایی و تصویب شده قلمداد می کند و درست به همین دلیل، تنها در باره برخی پیامدهای نامطلوب و محتمل اجرای این توافق هشدار می دهد.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، امروز، چهارشنبه ۲۸ مرداد، در همین زمینه گفت: "مسئله هستهای و مذاکرات آن یک چیز است، اما ما نمیتوانیم از تاریخ گذشته منفصل شویم. ما روشهای نفوذ آمریکا در بخشهای مختلف را دیدهایم و اقدامات آنها را نسبت به اراده ملت و ستیز با اراده ملت مشاهده کردهایم. بنابراین هشدار رهبر انقلاب در باره نفوذ آمریکا یک هشدار واقع بینانه، دقیق، به موقع و سنجیده بود که همگان باید ان شاءالله آن را مورد توجه قرار دهند".
ممکن است بر سر میزان تاثیرگذاری سخنان رهبر جمهوری اسلامی اختلاف نظر باشد، اما تردیدی در این نکته نیست که به عنوان مثال، سخنان روز دوشنبه او در باره توافق هسته ای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بیش از آنکه بتواند مورد استفاده و بهره برداری دو دولت حسن روحانی و باراک اوباما به عنوان موافقان توافق هسته ای قرار گیرد، دست مخالفان این توافق را نه تنها در ایران و آمریکا، بلکه در منطقه و مخصوصا در اسراییل و عربستان سعودی پر می کند.
روشن است که سخنان آیت الله خامنه ای نمی تواند در آن واحد به معنای درستی دو تفسیر تا این اندازه متضاد باشد، با این همه، شیوه و روش موضع گیری آیت الله خامنه ای به ویژه در پرونده هسته ای ایران به گونه ای بوده که به نظر می رسد عامدانه به بروز این ابهام و ارایه تفسیرهایی چنین گوناگون و مختلف میدان دهد.
از سوی دیگر حسن روحانی، امروز چهارشنبه ۲۸ مرداد، در سخنانی مفصل بدون آنکه حتی یک بار به مسئله خطر نفوذ آمریکا در ایران اشاره کند، در مقابل هشدار داد: "نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم و عمل کنیم و دیگران در برابر این تغییر رفتار ما واکنشی نخواهند داشت. باید همان مسیر سازنده را به درستی به پیش ببریم، همان راهی را که مردم در خرداد ۹۲ به آن اقبال کردند و عامل این توفیق بود که اگر آن راه را ادامه ندهیم چه بسا توافق نیز پایدار نباشد".
اما آیت الله خامنه ای جدا از آنکه به طور علنی و رسمی مسئولیت توافقی را نمی پذیرد که در میان کارگزارانش تا این اندازه بر سر مثبت یا منفی بودن پیامدهایش اختلاف نظر وجود دارد، چه سود دیگری می تواند از موضع گیری هایی از این دست ببرد؟
سیاست خارجی: افزایش هزینه برای رقیب و تحکیم موقعیت منطقه ای
همه جناح های سیاسی و مقامات مسئول کشور دست کم در گفتار همسخن هستند که آیت الله خامنه ای، فصل الخطاب و تنها کسی است که در مورد اصول مسلم نظام و سیاست های کلیدی و راهبری آخرین تصمیم را می گیرد.
بخش عمده ای از این سیاست ها، به سیاست های منطقه ای و خارجی جمهوری اسلامی برمی گردد و آیت الله خامنه ای خود، به خوبی آگاه است که مواضع و سخنان او، می تواند بر طرف مقابل تاثیر بگذارد.
ممکن است بر سر میزان تاثیرگذاری سخنان رهبر جمهوری اسلامی اختلاف نظر باشد، اما تردیدی در این نکته نیست که به عنوان مثال، سخنان روز دوشنبه او در باره توافق هسته ای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بیش از آنکه بتواند مورد استفاده و بهره برداری دو دولت حسن روحانی و باراک اوباما به عنوان موافقان توافق هسته ای قرار گیرد، دست مخالفان این توافق را نه تنها در ایران و آمریکا، بلکه در منطقه و مخصوصا در اسراییل و عربستان سعودی پر می کند.
همزمان نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که شرایط دشوار اقتصادی ایران و همه آن مشکلاتی که ایران را به پای میز مذاکره و رسیدن به توافق کشاند، هنوز بر سر جای خود هستند و به همین دلیل دشوار است که بتوان تصور کرد آیت الله خامنه ای به راستی خواهان برهم خوردن این توافق است.
اما این تناقض را چگونه می توان توضیح داد؟
همزمان با پیگیری اهدافی در حوزه سیاست خارجی، هم فحوای سخنان رهبر جمهوری اسلامی و هم تاکید پیروان اصولگرای او بر بخش مشخصی از این اظهارات، نشان می دهد که آیت الله خامنه ای به تامین برخی اهداف در حوزه سیاست داخلی نیز نظر داشته است.
یافتن همه دلایلی که به بروز تناقضی چنین عمده می انجامد، به ویژه به دلیل چرخه بسته فرآیند تصمیم گیری در جمهوری اسلامی، نه آسان و نه ممکن است، اما با این حال می توان با استناد به برخی رویدادها و نشانه ها، بخشی از این دلایل را پیدا کرد.
تلاش برای افزودن بر هزینه های سیاسی دولت آمریکا، افزایش شکاف و اختلاف میان دولت آمریکا و متحدانش در منطقه در پی سرسخت تر شدن مواضع آنها، و سرانجام بر هم خوردن توافق به دست آمریکا و نه ایران از یک سو و دادن امیدواری و دلگرمی به نیروهای هوادار جمهوری اسلامی در منطقه از سوی دیگر می توانند بخشی از این دلایل احتمالی باشند.
سیاست داخلی: بسته تر شدن فضا و حذف مخالف و منتقد
همزمان با پیگیری اهدافی در حوزه سیاست خارجی، هم فحوای سخنان رهبر جمهوری اسلامی و هم تاکید پیروان اصولگرای او بر بخش مشخصی از این اظهارات، نشان می دهد که آیت الله خامنه ای به تامین برخی اهداف در حوزه سیاست داخلی نیز نظر داشته است.
آیت الله خامنه ای، بارها رقیبان یا منتقدان و یا مخالفان داخلی خود را عامل دشمن یا دست کم بی بصیرت و فریب خورده خوانده است.
در پی اظهارات روز دوشنبه نیز، رسانه های و چهره های اصولگرا، با تاکید بر خطر "نفوذ آمریکا" و به بهره گیری از همزمانی سخنان او با سالگرد کودتای ۲۸ مرداد، نسبت به نقش "عوامل داخلی آمریکا" هشدار داده و به صراحت مصادیق آن را نیز روشن کرده اند.
آیت الله خامنه ای، بارها رقیبان یا منتقدان و یا مخالفان داخلی خود را عامل دشمن یا دست کم بی بصیرت و فریب خورده خوانده است. در پی اظهارات روز دوشنبه نیز، رسانه های و چهره های اصولگرا، با تاکید بر خطر "نفوذ آمریکا" و به بهره گیری از همزمانی سخنان او با سالگرد کودتای ۲۸ مرداد، نسبت به نقش عوامل داخلی آمریکا هشدار داده و به صراحت مصادیق آن را نیز روشن کرده اند.
به عنوان مثال، غلامعلی حداد عادل، رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس، امروز چهارشنبه ۲۸ مرداد، در همین زمینه گفت: "اکنون بار دیگر آمریکاییها به بهانه مذاکرات هستهای، به خیال نفوذ در ایران افتادهاند، آنها همانطور که مقام معظم رهبری در سخنرانی دو روز قبل خود فرمودند به راهنمایی و توطئه انگلیسیها، قصد دارند در ایران دودستگی ایجاد کنند همانطور که قبل از کودتای ۲۸ مرداد میان طرفداران آیتالله کاشانی و مصدق دو دستگی ایجاد کردند و میخواهند دوباره در ایران نفوذ کنند و سیاست و امنیت و اقتصاد و فرهنگ جامعۀ ایرانی را مثل سالهای قبل به دست گیرند."
آقای حداد عادل با این مقدمه، با اشاره به نامه ای بی امضا که به گفته او رهبران جنبش سبز در آذرماه سال ۱۳۸۹ خطاب به مسئولان وزارت امور خارجه آمریکا نوشته اند، چنین نتیجه گرفته است: "همه باید از آنچه نویسندگان این نامه تحت عنوان جنبش سبز از آمریکا خواستهاند تبری بجویند و اظهار برائت کنند. کسی نباید با سکوت خود بر این وطن فروشیها صحه بگذارد. ملت ایران هم باید مراقب باشند تا کسانی که دیروز در فتنه ۸۸ آتش بیار معرکه بودهاند دوباره تحت هیچ نام دیگر و زیر هیچ نقاب دیگر و در هیچ فرصت دیگری به منصب و مسئولیت نرسند."
در مقابل چنین هشدار صریحی، حسن روحانی نیز امروز هشدار داد: "هیچ حزب، جناح و گروه قانونی در کشور نباید احساس یاس کنند، مجلس آینده متعلق به یک حزب و جناح نخواهد بود، شورای نگهبان چشم است و چشم نمی تواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند و باید به قانون اساسی کاملا توجه و عمل کرد."
او حتی فراتر رفت و گفت: "ما فقط باید زمینه را برای برگزاری یک انتخابات سالم و باشکوه آماده کنیم. مگر مجلس اول پس از انقلاب اسلامی که در آن زمان حتی شورای نگهبان نیز وجود نداشت و همه حتی گروهک های مخرب در آن حضور داشتند، بهترین مجلس تاریخ این کشور نبود؟"
در چنین شرایطی به نظر می رسد که اظهارات و اشارات آیت الله خامنه ای هم مداخله او در بخشی از یک منازعه طولانی و جاری بر سر قدرت در میان نیروهای درون حاکمیت است و هم سرآغاز بالا گرفتن این رویارویی ها.
یادداشت بدون امضایی که در پیشانی وبسایت رسمی آیت الله خامنه ای قرار گرفته، با تشریح منظور رهبر جمهوری اسلامی از "نفوذ آمریکا" جای تردیدی باقی نمی گذارد که از نظر او، حتی اگر توافق اتمی آن گونه که دولت حسن روحانی می خواهد اجرایی شود، دست کم در عرصه سیاست داخلی باید منتظر سختگیری های بیشتر و فضای بسته تری بود: "در یک برآورد از رویه غرب و بهخصوص مقامات آمریکایی، برخی از لایههای پنهان اهداف غرب از مذاکره با ایران بیشتر مشهود میشود. همانطور که جمهوری اسلامی برای مذاکره، اهدافی را تعیین کرده بود، غرب به رهبری آمریکا نیز اهدافی را برای مدیریت جمهوری اسلامی و مهار آن مد نظر قرار داده بود که جلوگیری از «استقلال کشور بهعنوان یکی از شاخصهای انقلاب»، «تقویت شبکه حامیان غرب در ایران و ایجاد دودستگی در جامعه ایران»، «جلوگیری از نفوذ بینالمللی ایران» و «جلوگیری از تبدیل شدن ایران بهعنوان یک الگوی جدید نظام سیاسی» از جمله آنها است."
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید