ادبیات ایران ستیز یک مرجع تقلید خدمتگزار رژیم

لطف الله صافی گلپایگانی، عضو پیشین مجلس خبرگان و شورای نگهبان  و مرجع تقلید کنونی، یکی از آخوندهای همدست رژیم است که از آغاز رژیم جمهوری اسلامی از مقامات حکومتی بوده است. 

صافی گلپایگانی، که نطریات ارتجاعی او از جمله درباره ی منع ورزش زنان، لزوم تفکیک جنسیتی و اعدام دگراندیشان از او چهره ای هولناک به دست می دهد، گرایش شدید  ضد فرهنگ ایرانی و تاریخ ایران باستان نیز دارد.

در سروده ی زیر، لطف الله صافی گلپایگانی با خوار شمردن شخصیت های اساطیری و تاریخی ایران، روزگار ایران باستان را دوران جاهلیت می خواند.

ادبیات ایران ستیز صافی گلپایگانی، نمونه ای است از ایران ستیزی رژیم جمهوری اسلامی و ایدئولوژی آن:

ما را ز کورش و کی و جم اعتبار نیست

فخری به داریوش و به اسفندیار نیست

مرده است دور رستم و سیروس و کیقباد

ما را به جاهلیت آن دوره کار نیست

در سایه محمد و آل محمدیم

برتر از این برای بشر افتخار نیست

ابنای دین و سوره توحید و کوثریم

بر دل ز کفر و شرک و شرارت غبار نیست

اسلام، اعتقاد و نظام و هویت است

هر کس نداشت در دو جهان رستگار نیست

اندر دژ ولایت و حصن امامتیم

مانند این حصار به گیتی حصار نیست

ما امت عدالت و صلح و اخوتیم

در ما نفاق و شیطنتِ دیو سار نیست

از جاهلیت مجوس نگیریم رسم و راه

ما را به جز ولایت مهدی (ع) شعار نیست

اعلام «ان اکرمکم» باشد این پیام

در کیش ما به رنگ و نژاد اعتبار نیست

گر مدعی تلاش به توهین ما کند

با او بگو که از تو جز این انتظار نیست

تو باش و هفت خوان و خرافات و ترّهات

راهی که می‌ روی ره پروردگار نیست

زنده است دین احمد (ص) و قرآن و اهل بیت (ع)

اکمل از آن طریق سوی کردگار نیست

یارب رسان امام زمان منجی جهان

فرّخ، زمان او که در آن، کار عار نیست

پر می‌ کند ز عدل به امر خدا زمین

بهتر ز عصر دولت او روزگار نیست

آئین دین مداری و تقوی شود رواج

رسم فساد و شرب مدام و قمار نیست

مؤمن عزیز گردد و کافر شود ذلیل

مرد خدا به دوره او خوار و زار نیست