رفتن به محتوای اصلی

ايجازِ هستى

ايجازِ هستى
  • تو اعجاز ديگرى از همه گلْ درختانى

  • شميم شاخه هاى ترا

    مى شود هميشه شنيد .

     

    صداى سبز قدم هاى ترا

    در كوچهْ باغ هاى مه آلود بى برگى

    هميشه ديد .

     

    در التهاب چشمان تو، نوريست

    كه شاهد شرمسارى الماس مى شود

    آن چوب دستى كه مى خزيد در هواى سحِر

    در هواى دستان روشن تو

    يك شاخه ى پُر شكوفه ى گيلاس مى شود .

     

    نام ترا در باغ بردم

    درخت بادام،

    پرشكوفه شد و سپيد .

     

    در كوچه هاى خواب و خاطره صدا كردم

    كبوتر خفته ى ديوار

    شاد شد و پريد .

     

    در گوش سحَر خواندم

    نسيم صحبگاهى

    خُنك شد و وزيد.

     

    اى تو، نشانه ى ايجاز هستى

    آيا مى كشى

    بر مزار دل من دستى ؟

     

     

    فرخ ازبرى- المان

    ٢٩ دسامبر ٢٠١٥

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

فرخ ازبری

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید