رفتن به محتوای اصلی

به خاطره ی شورانگیز بیژن ترقی

به خاطره ی شورانگیز بیژن ترقی
در "مرضیه"،شکفت،غزل های دلکش ات

.................

......................................
نام تو همنشینِ نگینِ ترانه بود
شعرِ تَرت ترانه سرای زمانه بود
***
دستِ تو عاشقانه ترین حرف را نوشت
آنجا که ماجرای دلت صادقانه بود
***
بیگانه نیست خانه ام از آهِ آتشین
آوازِ تو یگانه ترین یارِ خانه بود
***
در "مرضیه"، شکفت، غزل های دلکش ات
"برگِ خزان"، برای دلت یک بهانه بود
***
میخانه ات به خانه ی دل ها پیاله داد
در بامدادِ سینه ات، شورِ شبانه بود
***
سوزِ تو با سروده ی هر ساز، می نشست
آهِ تو آفتابِ مرا آشیانه بود
***
ما را اگر که شورِ جهان، در میان گرفت
شادابی ی ترانه ی تو در میانه بود
***
جانِ تو با جوانه ی من، شادمانه زیست
هر واژه ات در ختِ مرا یک جوانه بود
***
نازُک تر از نسیمِ نَفس های این چمن
در من، هوایِ تازه ی تو نازُ کانه بود
***
شعرِ ترا دو باره دلم بر زبان کشید
دیدم که شورِ شعله ورش، شادمانه بود
***
برگِ خزان، به جانِ جوانم فرو فتاد
تیر ِ ترا همیشه دلِ من، نشانه بود
***
"دلکش"، غمِ قدیمِ غزل را به دل، کشید
با او تغزٌلِ دلِ تو، دلکشانه بود
***
این "آتشی" که از پسِ آن "کاروان" به جاست
گلبانگِ سرخِ عاطفه ی عاشقانه بود.
........
رضا مقصدی
...........
2009

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید