هر روزی که می گذرد رژیم اسلامی ایران با حمایت برخی از دولت ها از جمله چین، روسیه و کره شمالی از نظر قوای نظامی و جنگی قوی تر می شود. به ویژه از لحاظ دسترسی به بمب و موشک های اتمی که این مسئله یک تهدید کاملاً جدی برای نه تنها کشورهای منطقه بلکه همه جهان محسوب می گردد.
از سوی دیگر تا کنون بایستی ماهیت حکومت اسلامی کاملاً برای سازمان ملل متحد و اعضای آن روشن شده باشد تا از تصمیم گیری های ظاهری بر سر میز مذاکره دور شوند و اجرای قطعنامه های خود را علیه رژیم ایران، جدی و عملی سازند. نقض مسلم حقوق بشر، فشارهای گسترده اجتماعی و مهم تر از همه، فجایع و جنایات بزرگی که شامل حذف فیزکی ده ها هزار نفر از مخالفان و روشنفکران توسط رژیم اسلامی در سه دهه گذشته می شود، حکایت از اهداف شوم آنان دارد. سردمداران اسلامی هرگز پایبند به قوانین انسانی نبوده و نیستند و بدون تردید و نیز با وجود نظر عده ای از حامیان آن، هرگز قابل اصلاح نخواهند بود.
باید اشاره کنم که رژیم ایران یک حکومتِ بر پایه مذهب بوده و همان طور که روشن است حاکمان ایران تمام اقدامات خود را علیه دولت ها و کشورهایی که مخالف آنها هستند، بر اساس رهنمودها و قوانین اسلامی که جنگ افروزانه و ضد بشری است انجام می دهند. آنها معتقدند باید اسلام خود را فراگیر کرده و به همه کشورها صادر کنند.
رژیم اسلامی با اقدامات تروریستی در سراسر دنیا در نهایت می خواهد زمام امور جهان را به دست گیرد و به قول خود حاکمیت اسلام را در جهان پایه ریزی کند.
در اینجا دو نکته دارای اهمیت است: نکته اول اینکه رژیمی که به واسطه منافع خود حاضر به انجام هرگونه جرم و جنایت و غارت در برخورد با مردم خود می شود، چگونه می توان انتظار داشت که دست به اقدام علیه جامعه جهانی نزند که البته تا کنون به اشکال مختلف اقدام کرده است! ریشه بسیاری از ترورها در سطح جهانی و دامن زدنِ به اختلاف بین برخی از کشورها مانند اعراب و اسرائیل، به دلیل دخالت ها و مکر و حیله عوامل رژیم اسلامی است.و نکته دوم که پیش از این نیز به آن اشاره کردم، اینکه شیوه رژیم در برخورد با مخالفانش حداقل در ظاهر، بر پایه قوانین اسلامی است و در این قوانین به روشنی به جنگیدنِ در راه خدا (جهاد) اشاره شده است.به عبارتی ساده تر پیروان رهبران رژیم اسلامی که تعداد نسبتاً قابل توجهی هم هستند به راحتی حاضرند در این راه بمیرند و بمیرانند و این از هر سلاح اتمی به مراتب خطرناک تر است.
هم اکنون پس از نقض آشکار حقوق سیاسی دولت ها در کشور ایران از جمله برخورد وحشیانه حامیان و عوامل رژیم به فرمان رهبران اسلامی با نمایندگان دولت انگلیس در سفارت مربوطه در تهران، سرانجام برای بسیاری از کشورهای اروپایی زنگ خطری به صدا در آمد مبنی بر آنکه به زودی رژیم تهران دیگر نه تنها برای آنان سودی در بر نخواهد داشت بلکه به یک دشمن تمام عیار علیه آنها مبدل گشته و در نتیجه به آنها ثابت کرد که شاید در حال حاضر قطع روابط دیپلماتیک با رژیم ایران منفعت بیشتری نسبت به رابطه های کلان اقتصادی با آنها داشته باشد. بنابراین در حالی که برخی از کشورهای اروپایی تصمیم به قطع هرگونه رابطه با رژیم اسلامی را داشته و به دنبال حتا تحریم چند جانبه رژیم ایران هستند، اما متاسفانه رفتار محافظه کارانه و به نوعی توام با سازش کشورهایی نظیر آمریکا، کانادا و آلمان، سوال برانگیز است و جای تعجب بسیار دارد.
آنچه مسلم است بایستی عاملان حکومت اسلامی ایران را در دادگاه های بین المللی به خاطر نقض گسترده حقوق بشر، محاکمه و هم چنین برخوردهای خصمانه آنها را در مقابل کشورهای دیگر سریعاً متوقف کرد و پیش از آن نیزبایستی کلیه سفارت خانه ها و دفاتر کنسولگری رژیم در کشورهای دیگر تعطیل شده و طرح های تحریم نفت و مشتقات آن، تحریم سیستم حمل و نقل زمینی، هوایی و دریایی و توقف تمامی معاهدات اقتصادی اجرا گردیده و تمامی راه های گریز از تحریم که غالباً توسط برخی از کشورهای دیگر صورت می گیرد، بسته شود و نیز باید عاملان اصلی حکومت را به پای میز محاکمه بین المللی کشاند. در غیر این صورت طبیعی است، دولت ها و بسیاری از مردم دنیا در خطر بسیار جدی از سوی رژیم اسلامی قرار خواهند گرفت.متاسفانه دولت کانادا با توجه به اینکه ابتکار قطعنامه سازمان ملل متحد در مورد ایران را بر عهده دارد، که می تواند نقش موثری در توقف اقدامات ضد بشری رژیم اسلامی ایفا کند، شرایطی را برای پیشبرد اهداف آنان، خواسته یا ناخواسته فراهم نموده است.
در طی این سال ها بسیاری از عوامل حکومت اسلامی پس از غارت منابع ملی، به نفع خود برای فردای تیره شان اقدام به سرمایه گذاری های کلان در این کشور کرده اند و امروز مؤسسات مهمی را در کانادا بنا ساخته اند.در حال حاضر کانادا به پایگاه دوم عوامل بلند پایه و تشکیلات اطلاعاتی رژیم اسلامی ایران تبدیل شده است. در حالی که دولت آقای هارپر می تواند در اقدامی سنجیده، برای به حداقل رساندن روابط خود با رژیم ایران اقدام کرده و سفارت خانه این رژیم را در کشور خود تعطیل کند، اما اجازه می دهد تا فعالیت های سفارت خانه رژیم ایران در دیگر شهرهای کانادا نیز از جمله ونکوور وسعت بیشتری بیابد. امید است با فشار همه جانبه سازمان ملل و دولت ها، رهبران رژیم اسلامی ایران منزوی شده و به زانو درآیند.
بدیهی است حل معضل بزرگ رژیم اسلامی ایران همانند کلیدی است که پس از فروپاشی آن، بسیاری از کشورهای جهان از جمله سوریه نیز شاهد بازگشت صلح، آرامش و برقراری دمکراسی در سرزمین خویش خواهند بود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید