رفتن به محتوای اصلی

نه، خدایتان کارگر نبود و نیست

نه، خدایتان کارگر نبود و نیست

 

 

نه، خدایتان کارگر نبود و  نیست

 

حناق،

 هوار بزن هوار!

شلاق خوردن بجای نان؟

دریده شدن کارگر به دندان ملایان؟

مردم گرسنه ی بیکار بیدار شوید

شیهه ی شلاق شقاوت شیعی را بشنوید

ببیند خمینی تان دروغ گفت

و خدایش کارگر نبود!

خلافِ دعوی اش، او مظهرِ شرف نبود!

آمد و باور را درید و به پوزه کشید،

 او روباه بود و دزد.

هستی و آب و برق و نان و آزادی همگان را

در راهِ جاهِ امامت،

یکجا، بکام جهل سفت و داد برباد خلافت.

آنگاه،

از ترس گرسنگان در جنگ ولایت، و سوراخ موشِ قدس و کربلا

ناگزیر، خدایش را کارگر خواند ـ

تا وجدان های بیدار و بیزار را بخواباند.

کارگران تنگدست و بیکار!

 دیدید خمینی دروغ گفت

و خدایش سیاه بود ـ

و دکانش کارگر نبود؟

و گور مشعشع اش بارگاه طلا شد!

 

ورنه خامنه ای بگو!

کارگر گرسنه، این خدا و خالقِ نان و نام و کاخ ات

چرا در آق دره ـ

درحال خوردن شلاق بجای نان است؟

بگو کدام وجدانِ بی وجدانی

خدای هستی را چنین رذیلانه به شلاق ِ کفران می کشد؟

آری راهبرت دروغ گفت

و دکان تان کارگر نبود.

 

12 خرداد 1395

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید