پخش بخش دوم فیلم "بگم؟، بگم؟"!

...
مثلا شوخی :
-از آنجا که هنرپیشۀ اصلی فیلم "بگم، بگم!"(ساخته شده در سال 1388)، معروف به "ا.ن"، در "نارمک تهران" و در بازداشت خانگی است، بر تماشاگران فیلم است که هر یک از بازیگران زاپاس همانند "رییسی، پدرخواندۀ هشتمین امام" را در نقش او تصور کنند.
 -"ا.ن" در پیامی زیر زمینی به کانال های تلگرامی و تلغرافی و تکگرافی، فیس بوغی و فیس بوکی و واتس آغ به هواداران خود توصیه نمود، "نورِ هاله"(و یا اینکه هالۀ نور) را فراموش نکنند و به "علی بصیری"(حتما منظورش علی خایه منی بوده است-کیانوش رشیدی قادی)، بگویند:
یک:
"می آیم!
می آیم چون صمد!(ببخشید! صمد آقا)
انگشت بدست،
چشمانت را
در این شب های تیره و تار
باز خواهم کرد
ای بصیری،
سیدعلی!
...
دو:
یادت آید خردادان
و من؛
همچو چنگیز و مغول برشانه ات
بنشسته،
شمشیرتیز 
دستان من؛
بر دمن
خون ایرانی بریختم برچمن؟
...
سه:
ای تو آقا،
یا علی، 
"می کُنی" ما را، 
ولی
ردّ سید علی؟
...
چهار:
سنگتراش اکنون کُنَد
انگشت
تیز!
آن یکی دیگر نشانم
نیز!
...
پنج:
پیشت آیم خامه ام(همان خایه منی معروف به خامنه ای)
ای تو نشانه
مایه ام!
...
شش:
ای بزرگم،
رهبرم
جانانه ام
زنهار به تو!
...
هفت:
تیز انگشت نمایم کون تو،
تا "رییسی" خوب بینی
جون تو!
هم تو و
هم
بیت تو
هر آنکه هست
همسوی تو!
--------------------------
کیانوش رشیدی قادی
یست وسوم فروردین ماه 
"کُپی رایت" ندارد.
 پخش برای همه آزاد.