رفتن به محتوای اصلی

...و اشک می‌چکد از چشم‌های آیینه

...و اشک می‌چکد از چشم‌های آیینه

زمین
چه تلخ، چه غمناک
با تو حرف زده ست.
تو‌ای تبار ِطربناک ِ پاک ِ دیرینه!
سرود ِ سوگ ِ تو اینک به جان ِ باغم ریخت
واشک می‌چکد از چشم‌های آیینه.
Kurdzelzeleh.jpgبه سینه، آتش ِ آهت بلند وُ شعله وراست
زمان، به کینه، فروکُشت خنده‌هایت را
وآرزوی در ختان ِ باغ ِخوشبویت
فرو خمید وُ به غم، درنشست وُپرپر گشت
وروزگار تو دیگر، گشت.
بگو به خاطره‌هایت، درین تباهی وُدرد
سرود ِسوگ ِ ترا بر زمانه، نقش زنند.
بگو به عاطفه‌هایت، به سینه‌های سپید
سلام ِ سرخِ ترا عاشقانه، نقش زنند.
درین دریغ ِ بلند
کجاست "بی کس ِ" شاعر؟
کجاست "شِرکو" یت؟ *
که غمگنانه ترین شعر‌های جانش را
برای عشق تو بنویسد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*زنده یاد "شِرکو بی کس"، شاعر ِکردستان

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید