اطراف دانشگاه تهران آبان ۵۸ _جوان خامی بودیم که تصور می کردیم که خیلی از سیاست می دانیم و در واقع بی اطلاع از«رئال پولتیک» آن زمان و به همه چیز از نگاه ایدئولوژیک و انقلابی می نگریستیم .آرمانی در حال فروپاشی که تنها با شور وحرارت بی نظیر جوانی به این پیر فرتوت ، حیات تازه ای می بخشید .
یاسرعرفات ، بهشتی ،منتظری و... آنان احساس قدرت می کردند و بسیار هم خوشحال بودند ولی قطعا نمی دانستند چه سرنوشتی در انتظار تک تک آنان است .
چند جوان اسلحه بدست بالای سرنخست وزیری که در طول 13 سال صدراتش قیمت ها ثابت مانده بودو دلار هفت تومان ارزش داشت .آری هویدا قربانی شاه و مردم شد.
جنازه يك فاحشه پس از سوزانده شدن در دي ۵۷ یکی از فجیج ترین جنایت مردم انقلابی در آن سال بود
در اسفند ۵۷ خمینی قدرت را به د ولت موقت بازرگان سپرد و خود به قم رفت ولی پس از چندی آیت الله های هوادار او زیر پای بازرگان را خالی کردند ...هواداران خمینی تا توانستند ، چوب لای چرخ دولت موقت می گذاشتند و نیروهای انقلابی و چپ هم دولت بازرگان را لیبرال و غیر انقلابی ارزیابی می نمودند و چریکها دست همکاری دولت لیبرال بازرگان را پس زدند .بازرگان به چریک های فدایی پیشنهاد معاونت 8 وزراتخانه را داده بود؛ بشرطی که همکاری آنان، مخفی می ماند اما چریکها با پنهان ماندن این همکاری مخالفت کردند . .....و سرانجام خمینی از قم به تهران آمد و حکومت اسلامی رسما آغاز بکار نمود و..... بازرگان گفت استعفاء دولت موقت در واقع عروسی دوم من بود....
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید