احمد تاجالدینی – روز یازده نوامبر ۱۹۱۸ تاریخ پایان یکی از خونینترین جنگهای بشری است. جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸) را اروپای متمدن آغاز کرد و در نهایت پس از شکست آلمان و متحدانش با قرارداد صلحی که تنها ۲۱ سال دوام آورد به پایان رسید.
نقاشی از کریستوفر نوینسون نقاش انگلیسی؛ ۱۹۱۷؛ وی قرار بود در نقاشیاش «راههای شکوهمندی» را به تصویر بکشد. اما تصویری که وی از جنگ ارائه داد سربازانی هستند که با صورت در گل و لای اینسو و آنسوی سیمهای خاردار کشته شدهاند. نوینسون که در سال ۱۸۸۹ در لندن به دنیا آمده بود آنقدر زنده ماند تا یک جنگ جهانی دیگر را نیز ببیند! وی در سال ۱۹۴۶ درگذشت
حال یکصد سال از جنگی که در آن ۱۵ تا ۱۹ میلیون نفر کشته شدند، گذشته است. ارنست همینگوی نسل پس از جنگ اول را «نسل باخته» نامید، اصطلاحی که همچنان به وسیله نویسندگان و گویندگان به کار می رود. «نسل سوخته» پس از جنگ اول، «نسل سوخته» پس از جنگ دوم جهانی، «نسل سوخته» پس از جنگ کره، «نسل سوخته» پس از جنگ ویتنام، «نسل سوخته» پس از جنگ داخلی چین، «نسل سوخته» پس از کمونیسم، «نسل سوخته» پس از انقلابهای اسلامی در ایران، افغانستان و عراق، «نسل سوخته» پس از جنگ لیبی، «نسل سوخته» پس از جنگ سوریه. نسلها میسوزند اما جنگها ادامه می یابند گویا عبرتی در کار نیست.
ابرهای تیرهی جنگ
فضای بینالمللی را ابرهای سیاهی که هر آن میتواند از آن جنگ خونین بزرگی بارش کند پوشانده است. علت مهم جنگ جهانی اول آن بود که رشد فزاینده اقتصادی و نظامی آلمان هژمونی جهانی آن زمان بریتانیای کبیر را به چالش کشیده بود. ورود آمریکا به جنگ نتیجه را به سود، انگلستان و فرانسه و متحدان آنها تغییر داد. رؤیاهای آلمان تعبیر نشد. صلح منعقده نیز چون بر پایههای درستی بنا نشد، پس از ۲۱ سال جنگ جهانی دیگری را شعلهور کرد.
همان نشانههایی که آتش جنگ اول را برافروخت با گذشت یک سده بار دیگر در سپهر سیاسی جهان نمایان شدهاند. چین با قدرت اقتصادی بزرگ به سرعت به تسخیر بازارهای جهانی پرداخته و رقیب بالفعلی برای بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان گردیده است. اتحادیه اروپا از وابستگی امنیتی و اقتصادی به آمریکا راضی نیست. هژمونی مالی و اقتصادی آمریکا هم از سوی متحدان سنتی غربی و هم از سوی قدرت های جدید اقتصادی آسیا به چالش کشیده شده است. طرح ایجاد یک قدرت دفاعی اروپایی مستقل از آمریکا، فاصله اروپا و آمریکا را بیشتر کرده است.
تاسیس دولتهای اسلامی در خاورمیانه و جنگهایی که در آنجا جریان دارد، نقطه برخورد این چالشهاست. جنگهای خاورمیانه را به درستی «جنگهای نیابتی» نامیدهاند زیرا عاملهای میدانی جنگ به نمایندگی از قدرتهای جهانی دست به کشتار و تخریب میزنند. جنگ در یمن و سوریه و بیثباتی سیاسی در افغانستان و عراق، تداوم استبدادهای اسلامی در عربستان سعودی و ایران، در کنار رقابتهای بزرگ اقتصادی قدرتهای جهانی افق روشنی برای حل معضل جنگهای خاورمیانه ارائه نمیکنند.
دعوت امانوئل ماکرون رییس جمهوری فرانسه از رهبران سیاسی جهان به مناسبت یکصدمین سالگرد پایان جنگ جهانی اول، فرصتی به سیاستمداران میدهد تا با چشمهای خود یک بار دیگر نظارهگر گور هزاران نفری باشند که قربانی رقابتهای یک نظامی- سیاسی جاهطلبانه گردیدند. نگاه مستقیم به گور کشتهشدگان شاید خطر ناسیونالیسم کور و عواقب رقابتهای بیرحمانه را به آنها گوشزد کند.
منبع نخستین انتشار کیهان لندن
11.11.20018
https://kayhan.london/fa/1397/08/20/خ
http://www.tribuneiran.org/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%D8%AC-…
افزودن دیدگاه جدید