نمایندگان آذربایجان وکیل الدوله هستند یا وکیل المله؟

اظهار نظرهای نمایندگان باصطلاح آذربایجان همیشه شاهد افت و خیزهایی در طول تاریخ مجلس بعد از انقلاب بوده است.بعد از انقلاب ۵۷ و عدم ثبات سیاسی و انتخابی٬معیارهای یک نماینده چه دولتی و چه مردمی بصورت ایدئولوژیک در آمد و سبب گردید تا بایسته سالاری جایگزین شایسته سالاری گردد.روند کج و دار و مریض و فرمانبرداری نمایندگان بویژه در آذربایجان ناشی از عدم شعور سیاسی مردم نیست٬بلکه استیلای کامل فکری بر روی قشر رائیست که سبب میشود که چاره ای جز انتخاب این نوع افراد نداشته باشد٬زیرا در صورت عدم انتخاب به علت غشای اقتصادی و سیاسی حکومت و مردم٬ریسک اقتصادی نمایانتر میشود و امکان آن برای تمامی طبقه عوام امکان پذیر نیست و در صورت انتخاب مجبور به انتخاب قشر تاثیرگذار  و دارای رانت بیشتر هستند٬ زیرا قشر متفکر خارج از حاکمیت نیز به علت استیلای حکومت فاقد قدرت اجرایی هستند و به نوعی حذف و یا بی تاثیر خواهند بود.

این روند انتصابی همراه با سیستم دیکتارمآب حاکمیت رژیم رشد کرد و سفت تر و سفت تر شد.پس از حوادث ۱۳۸۵ خرداد در آذربایجان٬سکوت فراگیر بر نمایندگان آذربایجان٬وابستگی بیش از بیش آنها را به حاکمیت نشان داد.تنها نماینده پاسخ گو در آن دوران را میتوان اکبر اعلمی ٬نماینده تبریز٬اسکو و آذرشهر دانست که او هم کاملا بصورت شیزوفرنیک این مبحث را مطرح کرد.اعلمی شاید یک استٍنا در این مورد باشد که آنهم از سیاست وی ناشی میشود که بقولی دم به تله نمی دهد و آلترناتیو وار به نوعی در قشر اینتر- اپوزیسیون داخلی قرار دارد و حال آنکه او هم به نوعی پاسدار است.به نوعی ساختار حزب کمونیست که منتخب از حزب٬ناظر بر منتخب از حزب و انتخاب کننده به نوعی از حزب می باشد.این حزب در ساختار ایدئولوژیکی رژیم اسلامی به نوعی همانند عشقه بر پیکره درخت مردم پیچیده است.بعد از اینکه ساختار حاکمیت به مرور به صورت خزنده سپاهی شد٬ساختار ملت نیز مجبور به تقابل راهبردی با آن شد٬منتخب و انتخاب کننده هر دو یکی شدند ٬اولی سپاه  و دومی مردم باجبار سپاهی ساز٬همانند مرغ مادری که فقط جهت تخم گذاری پرورش داده میشود!

مدرک سازی٬رای سازی و ملت سازی نوین ٬سبب استیلای سپاه به مرور بر یک ملت بی ثبات خواهد شد.نمایندگان دست نشانه آذربایجان ٬بویژه در مساله دریاچه اورمیه به نوعی انفعال و عدم تحرک در آمدند.پس از تظاهرات مردم آذربایجان بویژه تبریز و اورمیه٬عدم طلب خواستهای ملی در جهت اتمام خشکسالی عمدی دریاچه اورمیه٬هیچ گونه واکنشی از سوی نمایندگان سپاهی اورمیه و تبریز نشد و فقط سعی در آرام کردن التهاب حاصله شدن و با دادن وعده های پوچ در پروسه عظیم خشک کردن این دریاچه یاری خود را به حاکمیت رساندند.نطق سلمان ذاکر پس از عدم انتخاب مجدد به نمایندگی اورمیه نیز شوکران کم درصدی بود برای این مهره بی خاصیت حاکمیت بود٬شاید آلترناتیوی برای انتصابات بعدی!بیان دردهای پیش پا افتاده مردمی توسط نماینده ای چون قاضی پور بصورت لمپنیسم٬و ساخت یک قهرمان خیالی و نا متعادل از وی به عنوان وکیل المله٬وابستگی سپاهی٬پزشکیان و فرهنگی و جهانگیرزاده به نوعی هیچ انتخابی را پیش روی مردم نمی گذارد ٬یا انتخاب کن که پاسدار باشد و یا در صورت عدم انتخاب محاربی و منتظر عکس العمل حاکمیت باش!

پس از این روند کج دار و مریض٬هم اکنون نماینده اردبیل آقای پیرموذن در راستای وکیل الدوله بودن خود به تملق و چاپلوسی همان نهادی می پردازد که مسبب حضور وی در مجلس بوده است٬ذاتا لزومی به شناساندن وی نمی باشد زیرا مردم اردبیل به خوبی وی و برادر مستطاب او را در آمریکا میشناسند و میدانند که واکنشهای هردو صرف جاه و مقام بوده است و ایدئولوژیکی تنها ابزاری جهت سرکوب ملت آذربایجان و باج دهی به دولت نظامی تهران بوده است. به نوشته فارس، حمید پیرموذن، نماینده اردبیل گفته است: "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینه مقابله با تهدیدات نرم و نیمه‌سخت دشمن در سال‌های اخیر که ضرورت آن نیز مورد تأکید رهبر فرزانه نظام بوده، به طور عالی عمل کرده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در تمام عرصه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و معنوی وارد عمل شده و کشور را از آسیب‌های متعدد مصون می‌دارد اما ارتش‌های کشورهای دیگر تک بعدی هستند و فقط در زمینه نظامی فعالیت می‌کنند".
او افزوده است: "قدرت سپاه پاسداران با بهره‌گیری از دیدگاه‌های حضرت امام و رهبر فرزانه نظام آنقدر قوی شده است که دشمن این نیروی عظیم را مدافع سرسخت اهداف انقلاب و بیداری اسلامی می‌داند. من خود افتخار می‌کنم که نوکر سپاه هستم.چرا که ایجاد موج سپاه‌هراسی دشمن در منطقه نشانه اعتراف به قدرت و ظرفیت بالای سپاه در کشور و جهان اسلام است!!"

افتخار یک نماینده به نوکر دولت و عوامل آن به نوعی توهین به شعور مردم حوزه انتخابی خود می باشد.نامبرده که دارای هیچ گونه سابقه شاخص سیاسی نیست و به یمن انتصاب مردمی به سمت وکیل المله!انتخاب شده است به جای ابراز حق و حقوق مردم اردبیل در جهت مخالفت منطقی با تبعیضات صورت گرفته در آن منطقه به نوعی شکر گذاری خود را از  عاملان انتصاب خود بروز میدهد.تعجب برخی سایتها از این گفته جناب پیرموذن بسیار آنرمال می باشد زیرا بیان چنین مطالبی در فضای غیر دومکراتیک ایران بسیار طبیعیست و شاید قرینه ذهنی از نورالدین پیر موذن که حالا راحت و آسوده در آمریکا تحصیل میکند و به علت همین انتصابات اخوی خود سکوت اختیار کرده است سبب این نوع برداشت ناصحیح از خانواده پیر موذن گردید.روند اینگونه بیانات در این ساختار خفقان رفته رفته شدت خواهد یافت ٬زیرا نماینده ای که پایگاه مردمی ندارد و ذاتا وی را مردم انتخاب نکرده اند رو به سوی انتخاب کننده اصلی خود یعنی سپاه آورده و از حقوق آن ارگان دفاع خواهد کرد.بیانات لاریجانی و کوثری و سایر نمایندگان به نوعی در اختیارگرقتن مجلس توسط سپاه را نمایان میکند٬به نوعی سپاه چه در عرصه مقننه و چه نظامی و اقتصادی به تقابل با احمدی نژاد میپردازد.